خانه » همه » مذهبی » لبخند روح

لبخند روح

لبخند روح

آراستگی، لبخند روح ماست به بینندگان و همراهانمان و هم از این رو به برقراری و استحکام روابط اجتماعی یاری می رساند. این حقیقت انکارناپذیر، در سراسر هستی مشهود است و پیشوایان ما به آن تذکر داده اند و خود بیش از هر شخص دیگری، آن را به کار بسته اند. آنان از محبوبیت آراستگی نزد خدا خبر داده اند.
پیامبر اکرم می فرماید:

0c9f9dda 108d 4d55 b40f 363baa3ae3c4 - لبخند روح
mkg08 - لبخند روح
لبخند روح

نويسنده:عبدالهادی مسعودی
آراستگی، لبخند روح ماست به بینندگان و همراهانمان و هم از این رو به برقراری و استحکام روابط اجتماعی یاری می رساند. این حقیقت انکارناپذیر، در سراسر هستی مشهود است و پیشوایان ما به آن تذکر داده اند و خود بیش از هر شخص دیگری، آن را به کار بسته اند. آنان از محبوبیت آراستگی نزد خدا خبر داده اند.
پیامبر اکرم می فرماید:
ان الله یحب من عبده اذا خرج الی اخوانه أن یتهیأ لهم و یتجمل.(1)
خداوند دوست می دارد چون بنده اش به سوی برادرانش بیرون می آید، چون بنده اش به سوی برادرانش بیرون می آید، خود را برای آنها آماده و زیبا سازد.
و امام صادق (ع) به یکی از یارانش می گوید:
اظهار النعمة أحب الی الله من صیانتها؛ فإیاک أن تتزین الا فی أحسن زی قومک.(2)
نزد خدا، نمایان کردن نعمت، از نگه داشتن آن محبوب تر است. پس مبادا که جز در بهترین شکل مورد پسند قومت بیرون آیی.
و همین امام بزرگوار، آن گاه که این معنا را با عباراتی دیگر می فرماید و از تفسیر آنها پرسیده می شود، به مصداق های خارجی آن اشاره می کند:
ینظف ثوبه و یطیب بریحه و یجصص داره و یکنس أفنیته، حتی أن السراج قبل مغیب الشمس ینفی الفقر و یزید فی الرزق.(3)
لباسش را تمیز و خود را خوشبو کند، دیوار خانه اش را مرمت کند، حیاطش را بروبد، چراغش را پیش از غروب آفتاب برافروزد، که این کار، فقر را می زداید و در روزی می افزاید.
پیامبر اکرم این آراستگی را تا بالاترین درجه می خواست. ایشان به اصحاب خود می فرمود:
احسنوا لباسکم و أصلحوا رحالکم، حتی کونوا کأنهم شامة فی الناس.(4)
لباس های خود را نیکو و زین مرکب خود را درست کنید، تا همچون خال سیاه، در میان مردم نمایان باشید.
تنها حدی که می توان برای آراستگی قائل شد، همان مرزهای شمرده شده در فقه و تحت عنوان های: شبیه کافران شدن، عدم رعایت حجاب، پوشیدن لباس شهرت، به فتنه انداختن دیگران و به طور کلی حرام بودن این کارها و حلال بودن زینت و آراستگی است و می توان گفت که موارد نهی شده، در واقع با فلسفه‏ى آراستگی که ایجاد نشاط و سلامت و استحکام ارتباطات درونی اجتماعی است همخوانی و سازگاری ندارند.
امام صادق (ع) می فرماید:
البس و تجمل، فان الله جمیل یحب الجمال و لیکن من حلال.(5)
لباس زیبا بپوش که خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد و باید از حلال باشد.
امام علی (ع) که خود در غایت زهد و ساده زیستی بود، به هیچ وجه اجازه‏ى سهل انگاری در آراستگی و آراسته بودن را نمی داد و این که کسی بهانه تراشی کند و به دستاویز صمیمی و دوست بودن، خود را رها کند و هرگونه که خواست نزد دوستان خود حاضر شود، از دیدگاه امام (ع) پذیرفتنی نیست. ایشان به صراحت می فرماید:
لیتزین أحدکم لأخیه المسلم کما یتزین للغریب الذی یحب أن یراه فی أحسن الهیئته.(6)
هر یک از شما همان گونه که خود را برای ناآشنایی که دوست دارد وی را در بهترین شکل ببیند، می آراید، باید خود را برای برادر مسلمانش نیز همان گونه بیاراید.
اهمیت آراستگی در اسلام از برخوردهای پیامبر اکرم با ناآراستگان و نیز رفتار شخصی ایشان آشکارتر می شود.
جابر بن عبدالله می گوید:
أتانا رسول الله فرأی رجلاً ثائر الرأس فقال: «أما یجد هذا ما یسکن به شعره؟» و رأی رجلاً و سخ الثیاب فقال: «أما یجد هذا ما ینقی به ثیابه؟».(7)
پیامبر خدا نزد ما آمد و مردی را دید که سرش نامرتب است؛ فرمود: آیا این [مرد]، چیزی نمی یابد که با آن، مویش را مرتب کند؟ و مردی را دید که لباسش کثیف بود؛ فرمود: آیا این [مرد]، چیزی نمی یابد که با آن، لباسش را تمیز کند؟
پیامبر، خود هنگام بیرون رفتن از خانه در آینه و یا آب می نگریست و خود را مرتب می کرد.(8) فرزندان پاک او نیز این گونه بودند. امام رضا (ع) با آن که خود در خانه بر حصیر می نشست و لباس زبر می پوشید، به هنگام حضور در میان مردم، خود را می آراست.(9)
و هم ایشان اجازه نمی داد کسی زینت خود را بفروشد و آن را خرج تهیه‏ى قربانی حج کند- که از واجبات است- و می فرمود به جای قربانی کردن، روزه بگیرد.(10)
بر اینها باید افزود فرمانهای پیشوایان را درباره‏ى نظافت بدن، اکرام و اصلاح مو، شانه زدن، مالیدن روغن های متفاوت به سر و رنگ کردن آن و نیز روغن زدن پوست و عطر زدن و خوشبو کردن خود.
اما این همه، آرایش جسم خاکی است و نه آراستگی حقیقت انسانی. ادیان الهی به هر دو جنبه نظر دارند و از ما می خواهند به آراستگی ظاهر بسنده نکنیم و باطن خود را نیز بیاراییم تا افزون بر هیئت و شکل و شمایل زیبا، رفتار و گفتار و حتی اندیشمندان تمیز و آراسته داشته باشیم که به فرموده‏ى امام موحدان، این دسته، از دسته‏ى نخست زیباترند:
زینه البواطن أجمل من زینه الظواهر.(11)
زینت درون، زیباتر از زینت برون است.
یک مسلمان باید همان گونه که خود را به اسلام آراسته و ایمان را زیور خود ساخته، خود را به اخلاق قرآنی نیز بیاراید.(12)
او می تواند اندیشه های خود را عقلانی و نورانی کند و بدین گونه روح خود را بیاراید که «العقل زین»(13) و با زیبایی های هستی و هستی زیبا، ارتباط برقرار کند؛ ارتباطی درست، واقعی، دوستانه و صمیمانه و از زشتی ها و بدی ها بپرهیزد و بگریزد. یک جوان مسلمان می تواند از سخنان زیباترین روح های بشری بهره گیرد و روح و روان خود را بیاراید و برای هر یک از رفتارهای خود زیوری بیابد. ما این زینت ها را در سه دسته‏ى آراستگی های فکری، گفتاری و رفتاری می آوریم.
آراستگی اندیشه را در سه زینت اساسی خلاصه می کنیم: علم، حکمت، ادب.
به فرموده‏ى امام علی (ع):
العلم أشرف حلیه و عطیه.(14)
دانش، والاترین زیور و هدیه است.
و حکمت، زیوری گرانبهاست: «علیک بالحکمه، فانها الحلیه الفاخره».(15)
حکمتی که به معنای قوه‏ى تمیز زشت از زیبا و عنصر حرکت دهنده‏ى انسان به نیکی ها و بازدارنده‏ى او از بدی هاست.
و ادب که «حسن الأدب زینه العقل؛ (16) ادب نیکو، زیور خرد است».
و در زمینه‏ى آراستگی گفتار، تنها به چهار مورد اشاره می کنیم و تذکر درباره‏ى: دروغ نگفتن، ناسزاگفتن، دشنام ندادن، غیبت نکردن، تهمت نزدن، افشا نکردن راز، آبروی مؤمن را نریختن و بلند و نخراشیده حرف نزدن را به وضوح و روشنی آنها واگذار می کنیم. و چاره‏ى همه‏ى اینها سکوت است که امام حسین (ع) فرموده اند: «الصمت زین»(17) و آن قدر زیباست که بردبار را نیز می آراید:
«الصمت کنز وافر و زین الحلیم».(18) سکوت، گنجی سرشار و زیور بردبار است؛ و همچنین زینت عالم است که «الصمت زین العلم»(19) و انسان را در برابر عالمان، زیبا جلوه می دهد. الصمت زین لک عندالعلماء.(20)
اگر زبان با پروا سخن بگوید و تقوای گفتار داشته باشد، زیبا می گردد که وصیت همیشگی امامان ماست. امام کاظم (ع) در نامه اش به یحیی بن عبدالله بن حسن می نگارد:
اوصیک و نفسی بتقوی الله، فانها زین الکلام… .(21)
تو را و خودم را به تقوای الهی سفارش می کنم که آن زینت بخش کلام است… .
و رعایت این تقوا جز با کم گویی میسر نمی شود که خود، زینتی دیگر است:
ان فضل الفعل علی القول لجمال و زینه.(22)
بیشتر عمل کردن و کم تر گفتن، زیبایی و زیور است. و زیبایی گفتار را با زیبایی ظاهری آن پایان می دهیم و آن فصاحت است که «الفصاحه زینه الکلام».(23)

و اما زیبایی و آراستگی رفتار:

احادیث در این باره چنان فراوان اند که آوردن همه‏ى آنها و حتی گزارش اجمالی همه‏ى آنها در این نوشته میسر نیست. ما تنها به نمونه های برجسته اشاره می کنیم:

انصاف:

من تخلی بالانصاف بلغ مراتب الاشراف.(24)
هر کس خود را به انصاف بیاراید، به درجاتی والا دست می یابد.

وفا:

امام صادق (ع): رأیت الوفاء یزین الرجال.(25)
چنین است که وفا، مردان را زینت می بخشد.
و امام علی (ع): الوفاء توأم الأمانه و زین الأخوة.(26)
وفا، همزاد امانت و زینت برادری است.

تحمل:

الاحتمال زین الرفاق.(27)
تحمل، زینت رفاقت است.
و زین المصاحبه الاحتمال.(28)
زینت دوستی، تحمل است.

رفق و مدارا:

ما کان الرفق فی شیء الّا زانه.(29)
رفق و مدارا با چیزی قرین نشد، جز آن که آن را آراست.

حیا و عفت:

پیامبر اکرم: الحیاء زینة.(30)
شرم، زیور است.
تاج الرجل عفافه.(31)
تاج مرد، عفت اوست.

قناعت:

من اکرم الخلق، التحلی بالقناعة.(32)
از ارجمندترین خوی ها، آراسته شدن به قناعت است.

شجاعت:

الشجاعه زین و الجبن شین.(33)
شجاعت، زینت اوست و ترس، عیب است.

ایثار:

من افضل الاختیار، التحلی بالایثار.(34)
بهترین گزینش، آراسته شدن به زیور از خودگذشتگی است.

دوستی مسکینان:

فیما وعظ الله لعیسی(ع): یا عیسی! تزین بالدین و حب المساکین.(35)
از اندرزهای خداوند به حضرت عیسی(ع): ای عیسی! خود را به دینداری و دوست داشتن مسکینان، بیارای.

دوستی حقیقی:

پیامبر اکرم: علیک باخوان الصدق، تعش فی أکنافهم، فانهم زینة فی الرخاء و عدة فی البلاء.(36)
پیوسته برادرانی راستین داشته باش تا در چتر حمایت آنان زندگی کنی که آنها زینت روزهای خوش و یاور روزهای سخت اند.

بردباری و وقار:

الحلم زین الخلق.(37)
بردباری، زینت اخلاق است.
وقار الرجل یزینه.(38)
وقار مرد، او را زینت می دهد.

سخاوت:

السخاء یکسب المحبه و یزین الأخلاق.(39)
سخاوت، محبت می آورد و اخلاق را زینت می بخشد.
بالسخاء تزان الأفعال.(40)
با سخاوت، رفتار آراسته می شود.
اگر بخواهیم این فهرست را دنبال کنیم، مقاله به رساله تبدیل می شود و از این رو، با حدیثی جامع درباره‏ى زینت به همین مقدار بسنده می کنیم. امید که همه‏ى ما بتوانیم خود را به این زیورها بیاراییم و روح خود را زیبا سازیم.
امام علی (ع):
العفاف زینة الفقر و الشکر زینة الغنی و الصبر زینة البلاء و التواضع زینة الحسب و الفصاحة زینة الکلام و العدل زینة الایمان و السکینة زینة العباده و الحفظ زینة الروایه و خفض الجناح زینة العلم و حسن الأدب زینة العقل و بسط الوجه زینة الحلم و الایثار زینة الزهد و بذل المجهود زینة النفس و کثرة البکاء زینة الخوف و التقلل زینة القناعة و ترک المن زینة المعروف و الخشوع زینة الصلاة و ترک ما لا یعنی زینة الورع.(41)
خویشتنداری زیور فقر و شکر، زیور توانگری و شکیبایی زیور بلا و افتادگی زیور نژادگی و فصاحت، زیور سخن و دادگری زیور ایمان و آرامش، زیور عبادت و حفظ کردن، زیور روایت و فروتنی، زیور دانش و ادب و تربیت نیکو، زیور خرد و گشاده رویی، زیور بردباری و ایثار، زیور زهد و فداکاری زیور نفس و بسیار گریستن، زیور خداترسی و کم خواهی، زیور قناعت و منت ننهادن، زیور نیکی کردن و خشوع، زیور نماز و رهاکردن بیهوده ها زیور پارسایی است.

پی نوشتها:

1- الکافی، ج9، ص440.
2- مکارم الاخلاق، ص 34.
3- سنن ابی داود، ج4، ص 58.
4- أمالی الطوسی، ج1، ص 275.
5- وسائل الشیعه، ج3، ص 340.
6- الکافی، ج9، ص440.
7- مستدرک الحاکم، ج4، ص186.
8- مکارم الاخلاق، ص 34.
9- عیون أخبار الرضا (ع)، ج2، ص178.
10- تهذیب الاحکام، ج5، ص238.
11- غرر الحکم، ح 5503.
12- اسلام، ایمان و قرآن، همگی برای بشر، زیورند. ر.ک: تحف العقول، ص113 و غرر الحکم، ح 1005.
13- غرر الحکم، ح 14. تمامی احادیث غرر الحکم،از امام علی (ع) است.
14- همان، ح 1869.
15- همان، ح 6081.
16- بحارالانوار، ج78، ص 80، از امام علی (ع).
17- تاریخ یعقوبی، ج2، ص 246.
18- کتاب من لا یحضره الفقیه، ج4، ص 396، ح 5843، از امام صادق (ع).
19- غرر الحکم، ح 1418.
20- تحف العقول، ص 305، از امام صادق(ع).
21- الکافی، ج1، ص367.
22- غرر الحکم، ح 3557.
23- بحارالانوار، ج77، ص 131.
24- غرر الحکم، ح 8734.
25- بحارالانوار، ج47، ص 32.
26- غرر الحکم، ح 1865.
27- همان، ح 752.
28- همان، ح 5461.
29- همان، ح 9517.
30- کنزالعمال، ح 5757.
31- غرر الحکم، ح 4495.
32- همان، ح 9359.
33- همان، ح 94.
34- همان، ح 9436.
35- الکافی، ج8، ص135.
36- کنزالعمال، ح 24823.
37- غرر الحکم، ح 278.
38- همان، ح 10068.
39- همان، ح 1600.
40- همان، ح 4258.
41- بحارالانوار، ج78، ص 80.

منبع: مجله ی حدیث زندگی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد