طلسمات

خانه » همه » مذهبی » لذت چیست؟

لذت چیست؟

انسان دو گونه لذت دارد؛ یک نوع، لذتهایی است که به یکی از حواس انسان تعلق دارد، که در اثر برقراری نوعی ارتباط میان یک عضو از اعضاء، با یکی از مواد خارجی حاصل می شود؛ مانند لذتی که چشم از راه دیدن، گوش از راه شنیدن، دهان از راه چشیدن و لامسه از راه تماس می برد.
نوع دیگر لذت هایی است که با عمق روح و وجدان آدمی مربوط است و به هیچ عضو خاص مربوط نیست و تحت تاثیر برقراری رابطه با یک ماده بیرونی حاصل نمی شود؛ مانند لذتی که انسان از احسان و خدمت، یا از محبوبیت و احترام و یا از موفقیت خود یا موفقیت فرزند خود می برد، که نه به عضو خاص تعلق دارد و نه تحت تاثیر مستقیم یک عامل مادی خارجی است.
لذات معنوی، از لذات مادی، هم قویتر است و هم دیرپاتر. لذت عبادت و پرستش خدا برای مردم عارف حق پرست، از این گونه لذات است. عابدان عارف که عبادتشان توام با حضور و خضوع و استغراق است، بالاترین لذتها را از عبادت می برند. در زبان دین، از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان، حلاوتی دارد فوق همه حلاوتها. لذت معنوی، آن گاه مضاعف می شود که کارهایی از قبیل کسب علم، احسان، خدمت، موفقیت و پیروزی از حس دینی ناشی گردد و برای خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد. انسان و ایمان، صص 43 و 44.
لذت حلال و حرام:
لذت از نگاه شرعی بر دو گونه است، حلال و حرام. همچنین باید توجه داشت لذت حلال و حرام خود دارای مراتب و درجات است. ممکن است کاری در نزد انسانی لذت حلال داشته باشد ولی همان کار در نزد مقربان و خاصان درگاه الهی ناگوار و غیرلذیذ به حساب آید. امام سجاد(ع) در مناجات الذاکرین از مناجات های خمس عشره می فرماید: «و استغفرک من کل لذه بغیر ذکرک و من کل راحه بغیر انسک و من کل سرور بغیر قربک و من کل شغل بغیر طاعتک»؛ «خدایا! از هر لذتی جز یاد دل انگیز تو و از هر آرامشی جز انس با تو و از هر شادمانی که غیر از قرب به تو و از هر کاری که در غیر فرمانبرداری تو باشد از تو طلب بخشش و مغفرت می کنم».
یعنی حضرت هر لذتی هر چند حلال هم باشد اگر در راه قرب حق و یاد او و انس با او نباشد، آن را گناه دانسته و از خداوند درخواست آمرزش می کنند.
ولی در هر صورت اصل نیاز انسان به لذت از امور مسلم و حتمی است و این نیاز کاملا محسوس و روشن است پیشوایان دین بر همین اساس دستور داده اند قسمتی از اوقات شبانه روز صرف لذت حلال و مطلوب گردد. امیرمؤمنان(ع) در حکمت 390 از نهج البلاغه می فرماید: اوقات مؤمن سه بخش است: بخشی برای عبادت و ارتباط با خداوند و بخشی برای اداره معاش و تأمین مخارج زندگی و بخشی برای تأمین لذت های حلال و مطلوب و غیر حرام.
باید توجه داشت که لذت و شادمانی تنها در لذت های مادی گذرا خلاصه نمی شود. لذت و شادمانی واقعی در هر چه بیشتر نزدیک شدن به هدف والای آفرینش و آراسته شدن به خو و خصلت های انسانی و الهی است. به گفته ارسطو: «شادمانی عبارت است از پروراندن عالی ترین صفات و خصایص انسانی. بنابراین عوامل معنوی نیز در ایجاد لذت و شادمانی مؤثرند. گاهی انجام کارهایی که عادتا باید لذت بخش باشد، نه تنها لذتی به انسان نمی بخشد، بلکه عذاب وجدان و تشویش روحی نیز می آورد؛ چرا که روح و وجدان آماده لذت بردن نمی باشند. غذایی لذیذ و اتومبیلی زیبا و خانه ای مجهز و بزرگ اگر حرام و نامشروع باشد، برای انسان سالم و طبیعی تلخ و ناگوار است. پرهیز از گناه در بیشتر مواقع، پرهیز از لذت های مادی سطحی است؛ ولی در عین حال لذت بخش و شادی آور است؛ زیرا روح آدمی به گونه ای است که گاه از پرهیز و ریاضت معقول سرخوش می شود.
ارضای تمایلات و خواهش های دل به هر صورت و در هر شرایط شادی آور نیست. گاه پرهیز از لذت حرام، لذت بخش تر از رسیدن و نیل به آن لذت است. چشم پوشیدن از منظره ای حرام و گوش ندادن به سخنی ناروا و حرام گر چه سخت و دشوار و همراه با ناراحتی و فشار است ولی شادی و لذتی درونی ایجاد می کند که قابل لمس و ادراک است. آن لذتی که به دنبال عذاب روح و خشم الهی و خواری معنوی را به دنبال داشته باشد در واقع درد و الم است هر چند به ظاهر لذت است و بر عکس آن عذاب و ناراحتی ظاهری که آرامش وجدان و خشنودی حق را به دنبال داشته باشد، در واقع باطن لذت است.
امیرمؤمنان(ع) در حکمت 121 از نهج البلاغه در این باره می فرماید: «شتان ما بین عملین: عمل تذهب لذته و تبقی تبعته و عمل تذهب مؤونته و یبقی اجره» ؛ «چقدر فاصله بین دو عمل دور است: عملی که لذتش می رود و کیفر آن می ماند و عملی که رنج آن می گذرد و پاداش آن ماندگار است».
هر لذتی که شرع مقدس حرام شده ظاهرش لذت و خوشی ولی باطن و سرانجام آن عذاب و رنج است و دین مقدس به خاطر رعایت مصلحت و کمال انسان ها این عمل را حرام کرده است چون عملی است که روح انسان را تیره و تار می کند و فطرت او را محجوب و پوشیده می سازد و سدی در برابر تکامل و سعادت او می گردد آیا اگر پزشکی مهربان و دلسوز مریض را از خوردن غذایی لذیذ که به حال او زیان بخش است منع و محروم کرده آیا مانع لذت بردن و شادمانی بیمار گشته و یا زمینه بهبودی و سلامتی او را فراهم آورده است؟
آیا سفارش به دوری از تهمت و غیبت و دروغ و ریا و نگاه ناروا و رابطه ناسالم که در کام انسان های مریض شیرین و لذت بخش است ولی زمینه ساز هزاران آسیب فردی و اجتماعی است، دور کردن انسان از لذت و شادی است؟
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به:
1. تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مرتضی مطهری
2. فلسفه اخلاق، شهید مرتضی مطهری.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد