عمر انسان يكي از با ارزشترين و گرانبهاترين چيزها در دنيا است.
فرمودند: «الفرصةُ تمُرُّ مَرَّ السحابِ فانْتَهِزوا فُرَصَ الخيْر»[1] فرصت ها هم چون عبور ابرها ميگذرد، بنابراين فرصتهاي نيك را غنيمت بشمريد.
در پاسخ به سؤال ميتوان چنين گفت: كه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: « ما أهمني ذنب امهلت بعده حتي اصلي ركعتين و أسأل الله العافية؛ گناهي كه بعد از آن، مهلت دو ركعت نماز برايم باشد مهم نيست چرا كه در اين نماز عفو و عافيت را از خدا ميطلبم».
از اين كلام استفاده نميشود كه اگر كسي قصد توبه داشته باشد پس ميتواند گناه كند. امام ـ عليه السّلام ـ با اين بيان ميخواهد ديگران را از معصيت و نافرماني خدا برحذر دارد بدين علت كه هر لحظه ممكن است مرگ انسان از راه برسد و انسان اصلاً فرصت هيچ كاري را نداشته باشد، پس بر گناه كاران لازم و ضروري است كه هر چه زودتر دست از گناه بكشند قبل از آن كه فرصت از دست برود، زيرا كه ارزش انسان بسيار بالاتر از اين است كه در منجلاب گناه گرفتار شود.
درس ديگري كه از اين سخن امام ـ عليه السّلام ـ گرفته ميشود نقش نماز در پاك سازي گناهان است، و خداوند هم در قرآن سوره هود (آيه 115) فرمودند: « وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ » در دو طرف روز و اوايل شب نماز را برپا دار، چرا كه حسنات، سيئات ( و آثار آنها) را از بين ميبرد.
يكي از تعبيراتي كه بنيانگذار جمهوري اسلامي دربارة نماز داشتند اين بود كه نماز يك كارخانة انسان سازي است.
اگر كسي دو ركعت نماز با حضور قلب بخواند و متوجه باشد كه با چه شخصيت بزرگي صحبت ميكند و لذت مناجات با خالق هستي را درك نمايد، در آن هنگام نسيم دل نواز رحمت الهي را احساس ميكند، و هميشه خودش را در مقابل عظمت حق ميبيند و مواظب اعمال و رفتار خود ميباشد.
گناهي مرا شرمسار و پريش نكرده ملول و گرفتار خويش
كه جستم پس از ارتكابش، مجال به اندازهاي كه به تسكين حال
گزارم دو ركعت نماز و نياز به درگاه بخشنده چاره ساز
و از ذات حق، با دل و جان و لب كنم رستگاري خود را طلب[2]لازم به ذكر است كه اين بيان امام ـ عليه السّلام ـ تلقين و درس است از براي ديگران و اشاره است به آن كه اداي نماز، كفارة گناهان و سيئات است وگرنه آن حضرت از اين حكم مستثني است و به جهت آن كه معصوم است از همة خطيئات و منكرات و هيچ گناهي از آن بزرگوار سر نميزد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ شرح غررالحكم، جمال الدين محمد خوانساري، ج7، ص97، ناشر: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم، سال 1366.
2ـ في ظلال نهج البلاغه، محمد جواد مغنيه، ج4، ص 398، ناشر: دارالعلم للملاين، چاپ سوم، سال 1358.
3ـ نماز، محسن قرائتي.
پي نوشت ها:
[1] . عبده، محمد، نهج البلاغه، بيروت، دارالمعرفت، ج4، ص6، كلمه قصار 21.
[2] . سلطاني لرگاني كچوري، محمد حسين، نهج البلاغه منظوم، مؤسسة انتشارات به آفرين، 1379، ص171.