در قرآن كريم «حيات طيبه» تنها در يك سوره آمده است. آنجا كه مي فرمايد: « مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛[1] هر كس عمل صالح انجام دهد، در حالي كه مومن است، خواه مرد باشد يا زن، به او حيات پاكيزه مي بخشيم، و پاداش آنها را به بهترين اعمالي كه انجام دادند خواهيم داد»
عمل صالح آن چنان مفهوم وسيع و گسترده اي دارد كه تمام فعاليت هاي مثبت، مفيد و سازنده را در همة زمينه هاي علمي، فرهنگي ،اقتصادي، سياسي، نظامي و مانند آن شامل مي شود.
از اختراع دانشمندي كه براي كمك به انسان ها سال ها زحمت كشيده گرفته، تا مجاهدت هاي شهيد جان بر كفي كه در صحنة مبارزة حق و باطل آخرين قطره هاي خون خود را نثار مي كند.
و از درد و رنجي كه مادر با ايماني به هنگام آوردن نوزاد و سپس براي تربيت او متحمل مي شود گرفته، تا زحماتي كه دانشمندان براي نوشتن كتاب هاي پرارج شان مي كشند، همه را فرا مي گيرد.
از بزرگ ترين كارها همچون رسالت انبياء تا كوچك ترين برنامه ها همچون كنار زدن يك سنگ كوچك از وسط جاده همه در اين مفهوم وسيع جمع است.
در حديثي از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي خوانيم: « إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ [2]انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ[3] ؛هنگامي كه مومن از دنيا مي رود اميد او از همه چيز بريده خواهد شد، مگر از سه چيز: صدقات جاريه (آثار خيري كه در خدمت مردم و در راه خدا در جريان است) و علم و دانشي كه مردم از آن بهره مي گيرند، و فرزند صالح كه براي او دعا مي كند»
چرا كه همة اينها براي خدا و در راه او هستند و رنگ ابديت دارند و نمونةكوچكي از اعمال صالحه به شمار مي آيند.
بحث ديگر در مورد حيات طيبه اين است كه مفسران در معني حيات طيبه (زندگي پاكيزه) تفسير هاي متعددي آورده اند:
بعضي آن را به معني روزي حلال تفسير كرده اند؛
بعضي به قناعت و رضا دادن به نصيب؛
بعضي به رزق روزانه؛
بعضي به عبادت توام با روزي حلال؛
و بعضي به توفيق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن تفسير كرده اند.
ولي مفهوم حيات طيبه آن چنان وسيع است كه همة اين موارد را شامل مي شود.[4] علامه طباطبايي در تفسيرالميزان چنين گفته است: حيات، به معناي جان بخشيدن به چيزي و افاضه حيات به آن است. پس لفظ اين جمله با صراحت دلالت دارد بر اين كه خداي تعالي مومني را كه عمل صالح انجام دهد به حيات جديدي غير آن حياتي كه به ديگران نيز داده ،زنده مي كند و مقصود اين نيست كه حياتش را تغيير مي دهد، مثلا حيات خبيث او را مبدل به حيات طيبي مي كند كه اصل حيات همان حيات عمومي باشد و صفتش را تغيير دهد، زيرا اگر مقصود اين بود كافي بود كه بفرمايد: «ما حيات او را طيب مي كنيم» ولي اين طور نفرمود، بلكه فرمود: «ما او را به حياتي طيب زنده مي سازيم.»
لذا روشن مي شود كه حيات طيب در اين دنيا آشکار است. يعني، خداي تعالي حياتي ابتدائي و جداگانه و جديد به او افاضه مي فرمايد. و اين آيه با آية 122 سورة مباركة انعام روشن و تبيين خواهد شد كه مي فرمايد: « أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! اين گونه براى كافران، اعمال [زشتى] كه انجام مىدادند، تزيين شده [و زيبا جلوه كرده] است. »[5]نتيجة بحث اينكه، هر كه ايمان به خدا و معاد داشته باشد، مرد باشد يا زن در صورتي كه نيكوكار باشد در دنيا زندگي دلچسپ و در آخرت بهتر از آنچه كرده، پاداش خواهد ديد. و مشخص شد كه حيات طيبه مي تواند مفاهيم بسيار وسيعي را داشته باشد با توجه به اين كه در دنباله حيات طييبه در آيه، سخن از جزاي الهي به نحو احسن به ميان آمده استفاده مي شود كه حيات طيبه مي تواند يك مصداقي مربوط به دنيا باشد و جزاي احسن مربوط به آخرت.
در پايان مناسب است قسمتي از دعاي روز عرفة امام سجاد ـ عليه السّلام ـ كه در آن حيات طيبه خواسته شده و در ادامة آن تفسير و چگونگي حيات طيبه استفاده مي شود، ذكر شود: آن حضرت به خدا عرض مي كند: « فَأَحْيِنِي حَيَاةً طَيِّبَةً تَنْتَظِمُ بِمَا أُرِيدُ، وَ تَبْلُغُ مَا أُحِبُّ مِنْ حَيْثُ لَا آتِي مَا تَكْرَهُ، وَ لَا أَرْتَكِبُ مَا نَهَيْتَ عَنْهُ ؛[6]خدايا مرا با زندگي پاكيزه (حيات طيبه) زنده بدار كه به آنچه مي خواهم پيوسته شود و به آنچه دوست دارم پايان يابد در صورتي كه آنچه را نمي پسندي بجا نياورم و آنچه را نهي كرده اي مرتكب نشوم.»
در روايتي از امير المومنان علي ـ عليه السّلام ـ در ذيل آية مورد بحث آمده كه مي فرمايد: «از امام پرسيدند: منظور از جملة فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً چيست؟
فرمود: قناعت است». [7]توضيح اينكه، بدون شك مفهوم اين تفسير محدود ساختن حيات طيبه به قناعت نمي باشد؛ بلكه بيان مصداقي بسيار روشن است، چرا كه اگر تمام دنيا را به انسان بدهند ولي روح قناعت را از او بگيرند هميشه در آزار و رنج و نگراني بسر مي برد، و به عكس اگر انسان روح قناعت داشته باشد و از حرص و آز و طمع بركنار گردد، همشه آسوده خاطر و خوش است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. علامة طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمة سيد محمد باقر موسوي همداني، انتشارات دفتر انتشارات اسلامي، جلد 12، ذيل آية مورد بحث.
2. استاد مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ناشر، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1376 ش، جلد 11، ص 395.
3. آية الله هاشمي رفسنجاني، تفسير راهنما، ناشر، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزة علمية قم، 1378 ش، جلد 9، ص 525.
4. سيد علي اكبر قرشي، تفسير احسن الحديث، ناشر. انتشارات بنياد بعثت تهران، 1370 ش، جلد 5، ص 496.
پي نوشت ها:
[1] . نحل/ 97.
[2] . در برخي روايات به جاي مومن : ابن آدم يعني فرزند آدم آمده است» . رک : مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، 1376 ش، چاپ پانزدهم، جلد 11، ص 391.
[3] . علامه مجلسي ، محمد باقر ؛ بحارالأنوار، تهران ، دارالکتب الاسلاميه ،ج2 ، ص 22، باب 8، حديث 65 .
[4] . ر. ك: تفسير نمونه، ج 11، ص 394.
[5] . طباطبايي، سيد محمد حسيني، تفسير الميزان، ترجمة سيد محمد باقر موسوي همداني، قم، انتشارات اسلامي وابسته به جامعة مدرسين حوزة علمية، جلد12، ص 491.
[6] . صحيفة كاملة سجاديه، با ترجمه و شرح سيد علي نقي فيض، دعاي عرفه، (47)، رقم 118.
[7] . نهج البلاغه، با ترجمة محمد دشتي، حكمت شمارة 229.