نگاهی گذرا به زندگی ام البنین علیها السلام
مادر سقا، همسر مولا
+ اگر ممکن است از این پس مرا فاطمه صدا نکنید.
– چرا فاطمه جانم؟ چرا تو را به این نام زیبایت نخوانم؟
+ هر بار که این نام را به زبان میآورید احساس میکنم این بچههای معصوم یاد آن خاطرات میافتند. یاد در سوخته و چادر خاکی و صورت سیلیخورده. نمیخواهم بچهها بیش از این اذیت شوند.
– باشد عزیزم. از این پس تو را «ام البنین» صدا خواهم کرد. (1)
آن چه خواندید برگی کوچک از درخت وفاداری زن شریفی است که بعد از دختر پیغمبر به خانه جانشین پیغمبر آمد، چهار پسر وفادار، مومن و دلاور برای امیرمومنان تربیت کرد و به او تحویل داد تا در کربلا، همرزمان پسرش باشند. اما امالبنین که بود که این چنین در تاریخ ماندگار شده است و سالروز وفاتش را روز مادران شهدا نامیدهاند؟ اکنون به فرازهایی از زندگی این بانوی بزرگوار میپردازیم؛ هر چند پرداختن به همه ابعاد ایمانی و انسانی مادر باب الحوائج در یک مقاله مختصر ممکن نیست.
1. روزی امیرمومنان به برادرش عقیل – او دستی بر آتش نسبشناسی داشت – فرمود: همسری برایم برگزین که اصیل باشد و فرزندانی دلاور به دنیا بیاورد. عقیل پس از اندکی تامل از قبیله بنیکلاب، فاطمه بنت حزام را پیشنهاد کرد. امیرمومنان او را به عقد خود درآورد و به خانه آورد. (2) در این رفتار امیرمومنان، درسی مهم برای پیروانش نهفته است. تربیت فرزند را باید پیش از ازدواج با مادرش آغاز کرد! انتخاب همسر خوب، زمینه تولد فرزند خوب را فراهم میکند و انتخاب غلط، چه بسا یک نسل را تباه کند. به هر حال در زمانهای که عملهای جراحی زیبایی و حجم مواد آرایشی در ازدواج و طلاقِ! برخی جوانان حرف اول و آخر را میزند توجه به این تعالیم فراموششده میتواند گرهای از مشکلات سبک زندگیمان باز کند.
2. وقتی کاروان بازماندگان شهدای کربلا به مدینه رسید و چشم ام البنین به زینب کبری و امام سجاد علیهما السلام افتاد از امام حسین (ع) سراغ گرفت. آنها در پاسخ از شهادت هر چهار فرزند برومندش گفتند. ام البنین خم به ابرو نیاورد و باز از سرنوشت امامش پرسید. این بار حضرت زینب خبر شهادت امام حسین (ع) را به او داد و داغ دیدن دوباره روی ولی خدا را بر دل این مادر ولایتمدار نشاند. طبق برخی نقلها ام البنین بعد از شنیدن این خبر گفت: «قطّعت نیاط قلبی، أولادی و مَن تحت الخضراء کلّهم فداء لأبی عبدالله الحسین علیه السلام؛ رگ قلبم را (با این خبر) پاره کردی. فرزندانم و همه آن چه روی زمین است فدای حسین باد!» (3)
در دورانی زندگی میکنیم که گاهی زن به شوهر خود بد میگوید، چون با خواهر یا مادر خود مهربان است! نزد مردان و زنان الاهی، ملاکها یکسره متفاوت است. آنان زندگی خود را از این دعواهای خالهزنکی و زودگذر دنیایی جدا کردهاند و بر اساس شریعت زندگی میکنند نه شهوت. ام البنین که میتواند الگویی جاودان برای همه زنان مسلمان باشد فرزندان خودش را که از شیره تنش نوشیده و در دامنش بزرگ شدهاند فدای فرزند همسر سابق شوهرش میداند. زیرا او را همسر سابق شوهرش و فرزندش را فرزند شوهرش نمیداند، بلکه آن دو را بانو و امام خود و همه جهان میخواند و این چنین وفادارانه بر عهد خویش با این خانواده باقی مانده است.
3. یک بار دیگر به فراز نخست بازگردیم. صحنه ابراز وفاداری ام البنین در کوچههای مدینه را مقایسه کنید با آن دم که پسرش، مشت باز کرد و آب را به رود بازگرداند. چون امام زمانش و فرزندانش تشنه بودند و ولایتمداری – بهتر است بگوییم عشقبازی – ایجاب میکرد نخست آنان سیراب شوند و بعد پسر ام البنین. چه میتوان از این فهمید؟ جز این که فرزند از مادر خویش اخلاق و رفتار را ارث میبرد. اگر میخواهیم فرزندی متخلق داشته باشیم بکوشیم همسری متخلق برگزینیم. البته که این علت تامه نیست ولی حتما موثر است.
4. فضیلت ام البنین به وفاداریاش منحصر نمیشود اگر چه مهمترینش همین وفاداری اعجابانگیز است. مادر عباس بن علی علیهم السلام بانویی اهل ادب و فضل هم بوده است. در تاریخ آوردهاند بعد از شهادت فرزندانش هر روز به قبرستان بقیع میآمد و اشعاری را با خود زمزمه میکرد، سخت میگریست و زنان مدینهای را نیز میگریاند. حتی در برخی نقلها آمده مروان حکم نیز با آنان همراه میشد و اشک میریخت! (4) البته تعجبی هم ندارد. سخن که از دل برآید آن چنان بر دل مینشیند که حتی دشمن را به گریه میاندازد. برخی این اشعار در تاریخ نقل شده است:
لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ – تُذَکِّرِینِی بِلِیُوثِ الْعَرِینِ
وای بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان که مرا به یاد شیران بیشهام میاندازی
کَانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَى بِهِمْ – وَ الْیَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِین
مرا پسرانی بود که به آنان خوانده میشدم اما امروز برای من پسرانی نیست
أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى – قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ
چهار پسر مانند کرکسان بلندیها که با بریده شدن رگ حیات یکی پس از دیگری به مرگ پیوستند
تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ – فَکُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِیعاً طَعِینَ
نیزهها بر پیکرهایشان ستیزه داشتند و همه آنان با تن مجروح به خاک افتادند
یَا لَیْتَ شِعْرِی أَکَمَا أَخْبَرُوا – بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِیعُ الْیَمِینِ (5)
ای کاش میدانستم آیا آن چنان است که خبر دادند این که دست عباسم بریده شده بود (6)
5. بانوان جامعه ما امروز به یک الگوی زیست اسلامی نیازمندند. هجمههای فرهنگی دشمن از یکسو و کمکاری یاران جبهه اسلام از سوی دیگر باعث شده است آسیبهای جدی ببینند. آسیب دیدن بانوان جامعه یعنی تباهی مادران و همسران آینده. زیست مومنانه ام البنین، وفاداری او نسبت به خاندان اهل بیت و مقدم کردن باورهای دینی بر رسوم جاهلی از ویژگیهایی است که ام البنین را به یک نمونه دستیافتنی و مطلوب برای زنان امروز تبدیل میکند. باشد که وفا و ادب و حیا و تواضعش، بیوفایی و پردهدری و هرزهزبانی و گردنکشی را ریشهکن سازد.
حرف آخر:
اگر چه تنها به گوشهای از زندگی سراسر افتخار این مادر سرافراز شهیدان کربلا پرداختیم اما به یقین میدانم فرزند کریمش این ناقابل را از نویسنده و خوانندگان خواهد پذیرفت ان شاء الله.
پینوشتها:
(1) ربانی خلخالی، چهره درخشان قمر بنیهاشم، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۶۹ به نقل از ویکیشیعه
(2) ابن عنبه، عمدة الطالب، ۱۳۸۱ق، ص۳۵۷ به نقل از ویکیشیعه
(3) اعلام النساء المومنات، ص575
(4) مقاتل الطالبیین، ص56
(5) ادب الطف، ج1، ص71
(6) مفاتیح الجنان با ترجمه شیخ حسین انصاریان.