خانه » همه » مذهبی » محکم و متشابه

محکم و متشابه

آیات محکم و متشابه درنگاه شیخ طوسی

ازآنجا که تفسیرتبیان شیخ طوسی دربین تفاسیرشیعی اولین کتابی است که به طور جامع به همه علوم قرآنی پرداخته است و خود شیخ نیز از علمای بسیار بزرگ و متقدم شیعه می باشد نظرات ایشان می تواند حایزاهمیت بسیارباشد.به همین

111211 - محکم و متشابه

21665 - محکم و متشابه
آیات محکم و متشابه درنگاه شیخ طوسی


 

نویسنده:علی اصغرآخوندی

 

اشاره:
 

ازآنجا که تفسیرتبیان شیخ طوسی دربین تفاسیرشیعی اولین کتابی است که به طور جامع به همه علوم قرآنی پرداخته است و خود شیخ نیز از علمای بسیار بزرگ و متقدم شیعه می باشد نظرات ایشان می تواند حایزاهمیت بسیارباشد.به همین خاطرسعی کردیم موضوع محکم و متشابه را از دید این عالم بزرگ در تفسیر شریفش تبیان که به نظراکثر قریب به اتفاق علماء الگوی شیخ طبرسی در تألیف مجمع البیان بوده است وا کاوی کنیم.
براساس نص صریح آیه 7از سوره آل عمران ،آیات قران به دو بخش تقسیم می شوند.بخشی از آن آیات محکم هستند که با «ام الکتاب »توصیف شده اندو بخشی نیز متشابهات هستند که تنها کج اندیشان و بیماردلان ازآنها دارند و در دانش ثابت و استوارند تنها به متشابهات ایمان دارند.

تعریف اصطلاحی محکم و متشابه در تبیان
 

در تعریف شیخ طوسی،محکم آیه ای دانسته شده که ظاهرلفظش -چه لفظ لغوی باشد وچه عرفی -بدون اعتبارامری (چیزی)که به آن ضمیمه شود.یا احتیاج به نوعی تأویل داشته باشد از معنای خود خبر می دهد.
شیخ در مقدمه،متشابه را چنین تعریف کرده است :متشابه آن است که بی ارائه دلیل ،مراد و مقصود آن را ازظاهرش فهمیده نشود،چون احتمال دو یا چند امر (معنا)درآن می رود و جایزنیست که تمام آن امور (معانی )مقصود باشد،پس این از باب متشابه است.اصطلاح متشابه بدان سبب است که در تعیین و فهم مقصود،اشتباه پیش می آید.

حکمت آیات متشابه در قرآن چیست؟
 

شیخ طوسی درمقدمه تفسیرپاسخ این سؤال را این گونه بیان کرده است:
پاسخ این پرسش ها به دو وجه ممکن است:نخست اینکه با همه فوایدی که در کلام خدای تعالی نهفته است،مصلحت در الفاظ آن تعبیه شده است و هیچ مانعی نیست که آن مصلحت،مصلحتی دینی باشد و ضمن الفاظی که چندین مقصود ازآنها فهمیده شود،بیان گردد و راهی استدلالی برای رسیدن به مقصود واقعی آن در دست باشد،به همین جهت کلام خداوند در قرآن در یک جای طولانی و درجای دیگر مختصر و موجزاست و نیز قصه ای در جایی از قرآن آورده شده که درجای دیگر تکرار گشته است و نیز پاره ای از قرآن بر پاره ای دیگراز نظر فصاحت تفاضل دارد.
دوم اینکه خدای تعالی بندگانش را برای بهره مندی از ثواب اخروی آفرید و تکالیفی بر آنان نهاد تا به والاترین مراتب انسانی دست یابند ،پس اگر همه قرآن محکمات می بود و نیازی به تأویل نمی داشت و اختلافی در تفسیرآن رخ نمی داد،دراین صورت ارزش کاراز بین می رفت و تفاضل باطل می شد و منزلت ها یکسان می گشت تا به جایی که قدرو منزات دانشمندان از دیگران تشخیص داده نمی شد.به همین دلیل خداوند پاره ای ازقران را متشابه قرار داد تا خردمندان اندیشه خود را به کار گیرند و با تحمل مشقات و دقت نظرو استدلال برای فهمیدن مقصود حقیقی آیات ،سزاوار منزلتی والا گردند.
شیخ همین مطالب را به صورت خلاصه ذیل آیه 7 سوره عمران نیز متذکرمی شود و چنین می نویسد:
«اگرسوال شود چرا خداوند در قرآن متشابه نازل کرد؟چرا تمام قران را محکم نازل نفرمود؟
در جواب گفته می شود:برای تشویق بر دقت نظری که موجب علم شود .چرا که اتکال بر خبر بدون دقت نظر درآن با علم همراه نخواهد بود.و اینکه اگرتمام آنچه رسول خدا آورده است با نظر و تفکر ،حق دانسته نشود ،جایزاست که خبرکذب باشد و در این صورت دلالت و فائده سمع باطل می شود،پس به خاطر نیاز و احتیاج بندگان به آن (به وجهی که ذکرشد)خداوند متشابه را نازل کرد.و اگر متشابه نبود منزلت و برتری علماء بر دیگران روشن نمی گردید،چرا که اگرتمام قران محکم بود هرکس که به زبان عربی تکلم می کرد،به قران عالم بود .و مراد و مقصود آیه ای بر کسی مشتبه نمی گردید و همه مردم درعلم و آگاهی به آن مساوی می شدند .با این وجود،مصلحتی در نزول قران اعتبار شده است و اگرآن را متشابه نازل کردبدین خاطربود که مصلحتی اقتضای آن را داشت و اگر هم آن را محکم نازل کرده است ،مصلحت آن را اقتضا می کرده است.»

تعدادی ازآیات متشابه
 

شیخ درذیل تفسیرآیه 7 سوره آل عمران چند آیه ای را که به نظرشان متشابه بوده به همراه آیات محکمی که موجب ازبین رفتن تشابه آنها می شود آورده است:«متشابه در قرآن درآنچه ازاموردینی که مردم درآن اختلاف دارند واقع می شود .ازآن جمله قول خداوند تعالی است درآیه «ثم استوی علی العرش».
(اعراف /53-یونس /3-فرقان /59)
ازنظرلغوی احتمال داده می شود که مانند قرارگرفتن جالس برتخت باشد و احتمال می رود که به معنی استیلاء باشد.مانند گفته شاعر:
ثم استوی بشرعلی العراق
من غیرسیف بشرعلی مهراق
(بشربرعراق استیلا یافت بدون شمشیر و خونریزی )
و یکی ازدو وجه احتمالی درمورد خداوند جایزنیست به خاطرفرموده خداوند درآیات «لیس کمثله شیء »(شوری/11)و «لم یکن له کفوا احد»پس اینها ازمحکماتی هستند که متشابه به آنها برمی گردد.
و ازآن جمله آیه«ربنا لا تحملنا ما لاطاقه لنا به»(بقره/286)است که ظاهرآن دو احتمال دارد،اول تکلیف مشاق و سخت و دیگری تکلیف ما لا یطاق و غیرقابل تحمل،و یکی ازاین دو احتمال برخداوند جایزنیست،چرا که درهمین آیه فرموده است:«لا یکلف الله نفسا الا وسعها».جمله اول را درکنار جمله دوم می گذاریم وآن را روشن می کنیم.
و باز ازجمله متشابهات قول خداوند تعالی است که :«قل کل من عندالله »(نساء /77)(بگو هرچیزی از جانب خداست)که آن را برمی گردانیم به آیه محکمی که عبارت است از:«و یقولون هو من عندالله و ما هو من عندالله و یقولون علی الله الکذب و هم یعلمون »(آل عمران /78)(و می گویند آن ازسوی خداوند است.و حال آنکه از سوی خداوند نیست،و آگاهانه به خدا دروغ می بندند).
منبع:نشریه راه قرآن ،شماره 24.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد