اهل سنت چهار مذهب فقهي معروف دارند كه عبارتند از:
1. مذهب حنفي: موسس اين مذهب ابو حنيفه، نعمان بن ثابت بن زوطي مي باشند. وي اصالتاً ايراني بوده زيرا جدش، زوطي از اسيران كابل بوده است ولي ابوحنيفه در 80 هـ در كوفه متولد شد و در همانجا به آموختن فقه و علم كلام پرداخت و در سال 150 هـ در گذشت.
2. مذهب مالكي: موسس اين مذهب مالك بن انس مي باشد. وي فقيهي عربي الاصل بود كه در مدينه متولد شد و در همانجا درگذشت.
3. مذهب شافعي: بنيانگذار اين مذهب محمد بن ادريس شافعي است. وي فقيهي عربي است. كه در غزه متولد شد و در مصر درگذشت.
4. مذهب حنبلي: يكي از آن چهار مذهب اهل سنت مذهب حنبلي است كه مؤسس آن احمد بن حنبل مي باشد، کنيه اش ابو عبدالله است، در بغداد به دنيا آمده و در همان شهر از دنيا رفت. او فقيهي است كه بسيار سفر مي نموده و در طلب علم و حديث به شام و حجاز و يمن و كوفه و بصره رفت و احاديث بسياري گردآوري و آنها را در مجموعه اي كه «مسند احمد» خوانده مي شود، فراهم آورد. ابن حنبل از تمسك به راي تبري مي جست و تنها به كتاب الله و حديث استدلال مي كرد. ابن حنبل از بزرگترين شاگردان شافعي بود و سپس از مذهب وي روي برتافت و مذهب مستقلي به نام مذهب حنبلي ايجاد كرد.[1]احمد بن حنبل مذهب خود را بر چند اصل ذيل بنياد نهاد 1. نص قرآن و سنت 2. فتاوي صحابة پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ 3. قول بعضي از صحابه هرگاه موافق كتاب و سنت باشد. 4. تمام احاديث مرسل و ضعيف. رواج مذهب حنبلي از سه مذهب ديگر اهل سنت كمتر است.[2]سبب اشتهار احمد بن حنبل، پافشاري او بر حادث نبودن قرآن است كه در زمان مأمون و دو زمامدار عباسي پس از وي يعني (معتصم و واثق) مورد اختلاف شديد قرار گرفته بود. احمد بن حنبل هر گونه فشاري را در اين باره تحمل كرد و از عقيدة خود دست بر نداشت. و اين امر موجب شهرت احمد بن حنبل و رسميت يافتن عقايد وي شد.[3]وي در ضبط و نقل احاديث و اينكه ايمان به همة آنچه در احاديث دربارة صفات خداوند آمده، تلاش نمود و با استناد به احاديث، اصول عقايد اسلامي را تدوين كرد. لذا از او به عنوان امام «اهل حديث» ياد مي شود، چنانكه گاهي تعبير «حنبليه» معادل اصطلاح اهل الحديث به شمار مي رود.
عقايد احمد ابن حنبل:
1. از ديدگاه احمد ابن حنبل ايمان به قدَر و رواياتي كه در اين باره وارد شده، واجب است و هيچگونه پرسشي در اين مورد جايز نيست. توصيه مي كند كه در اين مورد از مناظره اجتناب شود و كسي علم جدال را نياموزد.
2. در اثبات صفات براي خداوند، تا مرز تشبيه به صفات مخلوق پيش مي رود.
3. وي معتقد بود كه قرآن حادث نيست، بلكه قديم است.[4] يعني مانند ذات الله كه قديم مي باشد. از بزرگان مذهب حنبلي مي توان به ابن تيميه و ابن قيم اشاره كرد.
سير تاريخي مذهب حنبلي: اين مذهب بعد از احمد حنبل اندكي گسترش يافت و بار ديگر در قرن هشتم هجري توسط ابن تيمية احمد بن عبدالحليم حراني دمشقي تبليغ و ترويج گرديد. هرچند مي توان گفت وي در حقيقت روش عثمانيه در عهد معاويه و بني اميه را احيا كرد و عقايد خود را به عنوان مذهب سلفيه كه برگرفته از اهل حديث و حنبلي بود، نام گذاشت و بعدها مذهب حنبليه به سلفيه معروف و مشهور گرديد. بنابراين، ابن تيميه با عقايد و آرائي كه به وجود آورد زمينة فكري مذهب و هابيه را فراهم ساخت.[5]وضعيت مذهب حنبلي در حال حاضر:
عقايد و آراء ابن تيميه قرنها به بوتة فراموشي سپرده شد، تا اينكه در قرن دوازدهم هجري محمد بن عبدالوهاب ظهور كرد و به ترويج عقايد ابن تيميه پرداخت. ولي بيش از هر چيز بر همان آرائي كه ابن تيميه ابداع كرده بود، پاي فشرد. عقايد بي پايه و روش نادرست وهابيه در حال حاضر زير پوشش «سلفيه» ترويج مي شود. در عصرحاضر وهابيت مدعي پرچم داري انديشه و افكار احمد حنبل مي باشد هرچند برخي از عقايد وهابيت در مسئله توحيد و شرک با عقايد احمد حنبل سازگار نمي باشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شهرستاني، ملل و نحل، تأليف.
2. مشكور، جواد، تاريخ شيعه و فرقه هاي اسلامي.
3. سبحاني، جعفر، عقايد و فرهنگ فرق اسلامي.
4. رباني، عليط، فرق و مذاهب كلامي.
پي نوشت ها:
[1] . مشكور، محمد جواد، تاريخ شيعه و فرقه هاي اسلامي، انتشارات اشراقي، چاپ پنجم 1372، ص 101 و 102 و 103 و 104.
[2] . مشكور، محمد جواد، تاريخ شيعه و فرقه هاي اسلامي، ص 104، همان.
[3] . رباني، علي، درآمدي بر علم كلام، انتشارات دارالفكر، چاپ اول، 1378، ص 245.
[4] . رباني، علي، فرق و مذاهب كلامي، ص 243 و 244، همان.
[5] . رباني، علي، فرق و مذاهب كلامي، ص 175، همان.