دولت صفویان
تشکیل دولت صفوی در اوایل قرن دهم ه. ق از رویدادهای مهم تاریخ تشیع ایران است. شیعه از نظر شرایط سیاسی تا قرن دهم هجری تقریبا همان وضع پیشین (دوران ایوبیان و سلجوقیان) را داشت. ولی در طلیعه این قرن، دولت صفویه توسط شاه اسماعیل اول تاسیس گردید، و مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی پذیرفته شد. ایران در آن هنگام به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد و هر بخشی را امیر، وزیر خان و بزرگ قبیله ای به دست گرفته و بر آنجا فرمانروایی می کرد. هنوز از عمر اسماعیل، چهارده سال پیش نگذشته بود که از مریدان و پیروان پدرش ارتشی تشکیل داد و به اندیشه یکپارچگی ایران از اردبیل قیام کرد و مناطق مختلف را یکی پس از دیگری فتح کرد و آیین ملوک الطوایفی را برانداخت، و ایران قطعه قطعه را به شکل یک کشور منسجم در آورد و در تمام قلمرو حکومت خود مذهب شیعه را رسمیت داد. پس از درگذشت وی (930 هجری) پادشاهان دیگر صفوی تا اواسط قرن دوازدهم هجری (1148) حکومت کردند و همگی رسمیت مذهب شیعه را تایید و تثبیت نمودند و به ترویج آن همت گماردند. مراکز دینی مانند مساجد، مدارس علمی و حسینیه های بسیار ساختند، و به تعمیر و توسعه مشاهد مشرفه اقدام نمودند. عامل این اقدامات، علاوه بر جاذبه فطری دینی و معنوی، نفوذ علمای بزرگی نظیر شیخ بهایی و میرداماد در دربار صفویان بود که آنان را به تعظیم شعایر دینی و پرورش دانشمندان بزرگ علوم مختلف تشویق می کردند. از مشاهیر علمای این دوره می توان میرداماد، محقق کرکی، شیخ بهایی و پدرش شیخ حسین عبد الصمد، صدر المتالهین، علامه مجلسی، محقق اردبیلی، ملا عبد الله یزدی و فیض کاشانی و. . . را نام برد.به طور کلی پیدایش این دولت که باید آن را سرآغاز عصر تازهای در حیات سیاسی و مذهبی ایران دانست، موجب استقلال ایران براساس مذهب رسمی تشیع و سازمان اداری نسبتاً متمرکز شد. قبل از ظهور صفویان گروهها و اقوام مختلفی در ایران حکومت میکردند و هیچگونه تمرکز اداری بهعنوان دولت ملی وجود نداشت. ایجاد دولت صفوی نقطه اوج نهضتهایی بود که طرفداری از تشیع علیه حکومتهای بنیامیه و بنیعباس و قدرتهای همسوی آنان صورت گرفت.
شیخ صفیالدین اسحاق اردبیلی، نیای بزرگ صفویان و پیشوای فرقه صفویه، در عصر ایلخانی زندگی میکرد و معاصر غازان خان و سلطان ابوسعید بهادرخان بود. از سال 700 ه. ق شیخ صفی الدین به ارشاد مردم اردبیل و اطراف پرداخت تا حدی که نفوذ وی در شهرهای گیلان، آذربایجان و آناتولی ترکیه گسترش یافت. از اوائل قرن هشتم تا 830 ه. ق رهبران طریقت صفوی کوشش خود را تنها صرف تبلیغ و ارشاد مریدان خود در مناطق دور و نزدیک میکردند تا اینکه اعتبار و قدرت فرقه صفویه میان عشایر محروم و تهیدست آناتولی و شامات بالا گرفت. از سال 835 که شیخ جنید رهبری خانقاه طریقت صفوی را برعهده گرفت خانقاهشان انحصاراً به تبلیغ مذهب تشیع پرداخت.
بروز اختلاف بین حکام سلسلههای آققویونلو و قراقویونلو و موقعیت خانقاه در این کشمکش موجب شد طریقت صفوی علاوه بر ارشاد و تبلیغ به جریانهای سیاسی و نظامی وقت کشانده شود. مبارزه شیوخ طریقت صفوی با حاکمان وقت ادامه داشت تا اینکه شاه اسماعیل در سال 905 ه. ق در حالی که تنها دوازده سال داشت، نهضت خود را آغاز کرد و در سال بعد شهر تبریز را فتح و دولت صفوی را تأسیس کرد.
شاه اسماعیل بعد از نخستین حمله پیروز خود، دستور داد خطیب شهر خطبه ائمه اثنیعشر را بخواند و مذهب دوازده امامی بهعنوان مذهب رسمی کشور اعلام شد. پیدایش دولت صفوی و ایستادگی آن در برابر دولت سنی عثمانی سبب برافروخته شدن آتش منازعات مذهبی شد. صفویان پس از استقرار در مبارزه با اهلسنت به نوعی دست به انتقامجویی زدند زیرا قبل از آن اعدام شیعیان در قلمرو حاکمیت اهلسنت و عثمانی امری رایج بود.
سیاست صفویان به رهبری شاه اسماعیل در رسمیت دادن به تشیع اثنیعشری، با مقاومت چندانی روبرو نشد. حال این مسأله به خاطر برخورد تند شاه با مخالفان بود، یا زمینههای فراوانی برای تشیع وجود داشت، چندان تأثیری در نتیجه کار نداشت، زیرا مردم ایران به هر دلیل، مذهب تشیع را به راحتی پذیرفتند. التبه تشیع مردم در زمان صفویه به صورت تدریجی به تکامل رسید. این روند از زمان شاه اسماعیل آغاز شد و زمان شاه عباس نیز این حرکت تدریجی ادامه داشت بهطوری که در دو منطقه سرخه سمنان سنگ نوشتههایی از شاه عباس بر جای مانده که اگر کسی شیعه شود از مالیات معاف خواهد بود.
شاه اسماعیل صفوی برای تقویت بنیان تشیع در ایران، علمای دوازده امامی شیعه از شامات، بحرین و سرزمینهای شمال شرقی عربستان و عراق را به ایران دعوت کرد. البته موفقیت این مذهب نه فقط از قدرت سلسله صفویان بلکه از جاذبههای دینی ـ ذاتی خود مذهب نیز نشأت میگرفت.
صفویان برای تثبیت آموزههای شیعی در شعائر و مراسم مذهبی از خلفای نخستین با مذمت یاد میکردند. در این دوره زیارتگاه صوفیان تخریب و زیارتگاه سادات و امامزادگان جای آنها را گرفت. مراسم سوگواری بهصورت دسته جمعی شامل زنجیرزنی، شبیهخوانی و روضه خوانی، همگی گویای اقدامات صفویان در راستای تثبیت اعتقادی شیعی دوازده امامی است.
از این فرقه، افرادی توانسته اند قدرت سیاسی را به دست بگیرند و ایران را به صورت کشور متحد درآورند و عده زیاید هم پیرو اینها بودند. ما حق نداریم این عده را شیعه صفوی یا شیعه صفویه بنامیم بلکه همه اینها و خود صفویه شیعه اثنی عشریه هستند.
البته فرقه صوفیه به جهان اسلام و تشیع بسیار خدمت کردند و شیعیان را عزت بخشیدند و در کشور ایران تشیع را رسمیت بخشیدند همان طوری که آل بویه به جهان تشیع بسیار خدمت کردند و کسی مانند آنها به جهان تشیع خدمت نکرد ولی با این حال کسی نباید بگوید شیعه بویه و یا شیعه صفویه توجه داشته باشیم که ما شیعه اثنی عشریه هستیم نه فقط شیعه علوی. بسیاری شیعه علوی بودند ولی شیعه اثنی عشری نبود مانند زیدیان و اسماعیلیان. آنان شیعه علوی هستند ولی شیعه اثنی عشری نیستند. بر این اساس ما نباید بگوییم شیعه علوی و شیعه صفوی. شیعه حقیقی کسی است که شیعه اثنی عشری باشد.
بعد از دولت صفوی تشیع بهعنوان یک مذهب رسمی در چارچوب یک نظام سیاسی مورد قبول در جهان مطرح شد و با استمرار حکومتهای مختلف مثل زندیه، افشاریه، قاجاریه و … که همگی تشیع را بهعنوان یک اصل مسلم و حیاتی برای قدرت خود میدیدند همراه بهعنوان یک نظام سیاسی مطرح بوده و تاکنون حضور جدی در جهان داشته است.
جهت آشنایی با سایر ابعاد سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی حکومت صفویه ر.ک:
1. جعفریان، رسول؛ صفویه از ظهور تا زوال، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول: 1378
2. جعفریان، رسول، دین و سیاست در دوره صفوی، قم:انصاریان، 1370
3. نجفی،موسی، مقدمه تحلیلی تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ دوم:1378
4. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا؛ تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران: امیرکبیر
5. جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین ، فرهنگ و سیاست ، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه ،1379.