طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مراد از جملة «و العدل تنسيقاً للقلوب» كه در خطبه حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ آمده است؟

مراد از جملة «و العدل تنسيقاً للقلوب» كه در خطبه حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ آمده است؟

«تسنيق» به معناي تنظيم است.[1] پس عبارت خطبه به اين معني است كه : «خداوند عدل و دادگستري را سبب برقراري ارتباط قلبها با يكديگر قرار داد». فراز بعدي خطبه آن حضرت اين عبارت است: «و طاعتَنا نظاماً للملّةِ و اِمامتَنا اَماناً مِنَ الفُرقَة».[2] اين دو فراز از خطبه متمم و مكمل يكديگرند و اشاره به دو نوع اختلاف در جامعه دارد كه يكي نابرابري در توزيع ثروت خدادادي است كه همه بايد به طور عادلانه از آن بهره‌مند شوند و ديگري اختلاف در عقايد و افكار.
اگر با دقت بيشتري حوادث جنايي مانند سرقت ، قتل ، بي‌حرمتي و بلكه اساس انقلابهاي خونين بشري را بررسي كنيم، ‌در مي‌يابيم كه سرمنشأ اصلي آنها، فقدان عدالت و وجود نابرابري و تبعيض به ويژه در مسأله ثروت است كه عده‌اي از آن نعمت بهره‌مند و اكثريت فاقد آن هستند و چون تبعيض براي بسياري غيرقابل تحمل است، لذا سر از طغيان و جنايت در مي‌آورد.
اميرالمؤمنين حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد: «خداوند متعال بر پيشوايان عادل واجب كرده است كه بر خود تنگ بگيرند تا نياز تهيدستان، آنان را به هيجان و شورش واندارد.»[3] پس بي‌عدالتي موجب به هم ريختن جامعه و از هم پاشيدگي ودوري قلبها و دلها مي‌شود كه، ظلم ناپايدار است. در مقابل، اگر افراد جامعه مشاهده كردند كه امام و رهبر و به دنبال آنها تمام مسئولين، زندگي مناسب با عدالت اجتماعي دارند، قلب آنها آرام گرفته و اطمينان خود را از دست نخواهند داد و در پي آن، مردم با يكديگر مهربان تر خواهند شد. در همين زمينه پيشواي عادلان و امير مؤمنان حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد: «و لو شئتُ لاهتديتُ الطريقَ الي مُصفّي هذا العسلِ و لباب هذا القمحِ ولكنْ هيهاتَ اَنْ يقودَني جشَعي اِلي تخيُّرِ الاَطْعِمةِ اَنْ يغلبَني هواي و لعلَّ بالحجاز و اليمامة مَنْ لاعهد له بالشبع و لا طمع له في القرص»؛[4] اگر بخواهم راه دستيابي به عسل مصفا و نان مغز گندم را بلد هستم، ‌اما هيهات كه هواي نفس را به اختيار غذاهاي لذيذ بكشام و حال آن كه شايد در حجاز يا يمامه كسي باشد كه هرگز سير نشده و مدتهاست قرص نان به دست نياورده است.[5]نكته:
لازمه‌ ي اين تنسيق و ايجاد ارتباط، تساوي در حقوق نيست، بلكه تعادل، بهترين كنش ارتباطي و پربازده‌ترين روابط است. اگر بر زن حجاب واجب شده است، زينت كردن به طلا و حرير را هم حلال شده و اگر به والي قدرت داده شد در مقابل، زهد و بيداري و رسيدگي در نيمه شب و باز بودن در منزل به روي ارباب رجوع نيز بر او واجب شده است. اگر بر فقير صبر واجب شد، آسايش در خانه بر او حلال و رسيدگي به نيازمندان از او خواسته نشده است و… . از اين جهت است كه فرمودند : «العدل نظام الاِمرَة»[6] عدل سازمان حكومت است و «العدل ملاك»[7] عدل معيار است.

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ شرخ خطبه حضرت زهرا(س)، سيد غرالدين حسيني، دو جلد.

پي نوشت ها:
[1] . فيروز آبادي، قاموس اللغة، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، چاپ اول، ج3، ص412.
[2] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالرضا، بي‌تا، ج29، ص223.
[3] . نهج البلاغة، محمد عبده، ص400. (ان الله فرض علي ائمة‌العدول ان يقدّروا انفسهم بضعفة الناس كي لا يتبيّغ بالفقير فقره).
[4] . نهج البلاغه، صبحي صالح، بيروت، 1387ق، ص418.
[5] . نهج البلاغه، محمد عبده، ص505.
[6] . محدث، سيد جلال الدين، شرح فارسي غرر و درر آمدي، فهرست موضوعي، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 7/912، سال 1346 ش، ج7، ص236.
[7] . همان.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد