«طلاق» در روایات اسلامی به عنوان مبغوض ترین و ناخوشایندترین عمل حلال معرفی شده و از آن جز در مواردی که هیچ راهی برای سازش بین زن و شوهر و ادامه زندگی آن دو وجود ندارد، نهی شده است. بنابراین طلاق حتی اگر بی مورد هم باشد حرمت شرعی ندارد و گناه محسوب نمی شود ولی به لحاظ آثار و لوازم و عوارض روحی و درونی که ممکن است در زن طلاق داده شده ایجاد گردد و باعث دلشکستگی و افسردگی و احساس شکست و سرخوردگی او گردد می توان آثار سوء دنیایی و آخرتی برای مرد طلاق دهنده در پی داشته باشد و سعادت و توفیقات او را تحت الشعاع خود قرار دهد و آه و نفرین زن و اضطراب و ناراحتی درونی او اگر مرتکب خطایی نشده و دلیلی برای طلاق دادن او وجود نداشته باشد، دامن شوهر را بگیرد و او را با مشکلات و بلاهایی در زندگی مواجه سازد بنابراین ممکن است عملی شرعا جایز و مباح باشد ولی از نظر اخلاقی و وجدانی و روانی عملی ناپسند و غیرقابل گذشت و جرم و خطا به حساب آید و آثار آن دامان صاحبش را بگیرد و تأثیرات بدی در زندگی او داشته باشد.