تقیه یک نوع تاکتیک حساب شده براى حفظ نیروهاى انسانى و هدر ندادن افراد مؤمن در راه موضوعات کوچک و کم اهمیت محسوب مىشود. به همین دلیل تقیه قبل از آن که یک برنامه اسلامى باشد یک روش عقلانی و منطقی براى همه انسان هایى است که در حال مبارزه با دشمن نیرومندى بوده و هستند.
برحسب موارد و موقعیت های مختلف، تقیه گاهى واجب و گاهى حرام و زمانى مباح است. تقیه واجب، در صورتى است که بدون فایده مهمى جان انسان به خطر بیفتد، اما در جایى که موجب ترویج باطل و گمراه ساختن مردم و تقویت ظلم و ستم شود حرام و ممنوع است.
منافقان، گروهی هستند که در دل خدا و آخرت را باور ندارند، ولی در ظاهر خود را نزد مسلمانان صاحب ایمان وانمود می کنند، حال این که ما در تعریف تقیه دقیقا نقطه مقابل این امر را می بینیم.
تظلم و خواری زمانی پدید می آید که شخص از سر ترس و بُزدلی دست به کتمان سر بزند و عقاید خود را آشکار نسازد. در حالی که “تقیه” به معناى ضعف و ترس و محافظه کارى نیست، بلکه غالبا به عنوان یک وسیله مؤثر براى مبارزه با زورمندان و جباران و ظالمان مورد استفاده قرار مىگیرد.
در امر به معروف و نهى از منکر قطعاً باید حساب، تدبیر، فکر و منطق به کار برده شود. علمایى که در مسائل اجتماعى مطالعه کردهاند، گفتهاند که راز انقراض خوارج همین بود که در امر به معروف و نهى از منکَر، منکِر منطق بودند. عقیده اینها در باب امر به معروف و نهى از منکر این بود که تقیه به معناى تاکتیک به کار بردن، لزومى ندارد.