الف. مرگ، نیستی و نابودی و فنا نیست، انتقال از عالمی به عالم دیگر و از نشئه ای به نشئة دیگر است و حیات انسان به گونه ای دیگر ادامه می یابد.ب. آنچه شخصیّت واقعی انسان را تشکیل می دهد و «من» واقعی او محسوب می شود، بدن و جهازات بدنی و هرچه از توابع بدن به شمار می رود نیست؛ زیرا بدن و جهازات بدنی و توابع آنها به جایی تحویل نمی شوند و در همین جهان تدریجاً منهدم می گردند. آن چیزی که شخصیّت واقعی ما را تشکیل می دهد و «من» واقعی ما محسوب می شود، همان است که در قرآن از آن به «نفس» و احیاناً به روح تعبیر شده است.
ج. روح یا نفس انسان که ملاک شخصیّت واقعی انسان است و جاودانگی انسان به واسطة جاودانگی اوست، از نظر مقام و مرتبة وجودی، در افقی مافوق افق مادّه و مادّیات قرار گرفته است. با مرگ، روح یا نفس، به نشئه ای که از سنخ و نشئة روح است منتقل می شود و به تعبیر دیگر، هنگام مرگ، آن حقیقت مافوق مادّی بازستانده و تحویل گرفته می شود.
مجموعه آثار شهید مطهری ج2 – زندگی جاوید یا حیات اخروی، شهید مطهری
ج. روح یا نفس انسان که ملاک شخصیّت واقعی انسان است و جاودانگی انسان به واسطة جاودانگی اوست، از نظر مقام و مرتبة وجودی، در افقی مافوق افق مادّه و مادّیات قرار گرفته است. با مرگ، روح یا نفس، به نشئه ای که از سنخ و نشئة روح است منتقل می شود و به تعبیر دیگر، هنگام مرگ، آن حقیقت مافوق مادّی بازستانده و تحویل گرفته می شود.
مجموعه آثار شهید مطهری ج2 – زندگی جاوید یا حیات اخروی، شهید مطهری