براساس ادله نبوت عامه، خداوند براى هدایت بشر مى بایست افرادى را از جنس خود بشر، از میان انسان ها به عنوان الگو و هادى برگزیند و آنان را از ویژگى هایى چون علم و عصمت و… برخوردار کند. بنابراین بدون شک پیامبران و امامان مورد عنایت خاص الهى قرار گرفته اند.
اما سؤال این است که بر چه اساسى و با چه ملاکى، آنان از میان افراد بشر برگزیده شده اند آیا خود، هیچ ویژگى و نقشى در این انتخاب نداشته اند؟
پاسخ این است که خداوند به علم ازلى و مطلق خود مى دانست که عده خاصى از بندگانش – هر چند با استعداد معمولى و در شرایط عادى که همه افراد بشر دارند – با اختیار خود، بیش از دیگران و در بالاترین حد ممکن از استعداد خود بهره بردارى مى کنند و مسیر تکامل را مى پیمایند.
علم خداوند به این شایستگى و منزلتى که این افراد در شرایط عادى، با سیر اختیارى خویش بدان مى رسیدند، سبب شد که خداوند از میان افراد بشر آنان را برگزیند و تفضّلاً این پاداش و موهبت ویژه را به آنها عطا نماید، و آنان را از علم و اراده اى برخوردار کند که به واسطه ى آن به مصونیت کامل و مطلق (عصمت) برسند، تا در پرتو آن، راهنمایانى موثق و مطمئن براى همه ى افراد بشر گردند. به عبارت دیگر، اعطاى موهبت ویژه معلول شایستگى هاى آنان است، نه این اعطا بدون حساب است و نه معلول استعداد جبرى ایشان. و حکمت اعطاى چنین موهبتى، علاوه بر پاداش به خود آنان، فراهم نمودن وسایل هدایت براى سایر انسانهاست.
این معنا به خوبى در بخش هاى آغازین دعاى ندبه آمده است: «خداوندا تو را سپاس… تو با آن ها [اولیائت] شرط نمودى که نسبت به زینت ها و منزلت هاى دنیوى بى اعتنا باشند [جز به مقام قرب تو نیاندیشند] و آنها نیز این شرط را پذیرفتند و چون مى دانستى به این شرط عمل خواهند کرد، آنان را پذیرفتى و مقرب خویش ساختى [و به خاطر همین شایستگى]… فرشتگان را بر آنها نازل کردى و با وحى خود ایشان را گرامى داشتى و از خوان علم بى کران خویش بهره ها دادى»(دعاى ندبه، مفاتیح الجنان، ص 704).
امام صادق(ع) در همین زمینه مى فرمایند: «ان الله اختار من ولد آدم اناسا طهّر میلادهم، و طیّب ابدانهم و حفظهم فى اصلاب الرجال و ارحام النساء، اخرج منهم الانبیاء و الرسل، فهم ازکى فروع آدم؛ ففعل ذلک لا لأمر استحقوه من الله عزوجلّ و لکن علم الله منهم حین ذرأهم انّهم یطیعونه و یعبدونه و لا یشرکون به شیئا فهولاء بالطاعة نالو من الله الکرامة و المنزلة الرفیعة عنده؛ به درستى که خداوند متعال، انسان هایى را از فرزندان آدم انتخاب کرد و تولد آنها را پاک و بدن هاى آنان را پاکیزه گردانید و آن ها را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خویش قرار داد، نه به خاطرطلبى که از خداوند داشته باشند بلکه از آنجا که خداوند، در هنگام خلقت مى دانست که از او فرمانبردارى مى کنند و او را عبادت مى نمایند و هیچ گونه شرکى نسبت به او روا نمى دارند. پس اینان به واسطه ى فرمانبردارى از خداوند به این کرامت و منزلت والا در نزد خداوند، نایل شده اند»، (بحارالانوار، ج 10، ص 170).
حاصل سخن: مواهب ویژه به معصومین نه تفضّلى محض است و نه اکتسابى محض. بلکه ترکیبى از هر دو عنصر است یعنى ناشى از تفضّل الهى به آنان، به خاطر شایستگى ارادى آنان است یعنى علم خداوند به اینکه این افراد در شرایط عادى بالاترین حدّ ممکن استعداد خود را که در نهاد هر انسان معمولى نهاده شده، در طاعت و بندگى و قرب به خداوند به کار مى گیرند، سبب گردیده تا از میان افراد بشر، آنان را برگزیند و با اعطاى موهبت علم لدنّى ضمن پاداش و اکرام خود آنان، این افراد را راهنما و پیامبر و امام در جهت هدایت سایر افراد بشر قرار دهد.
با توجه به بیان فوق، خلقت ویژه پیامبر و ائمه(ع) در عین این که تفضل الهى به آنان است، براى آنان مزیت و ارزش هم محسوب مى شود. چون ناشى از قابلیت آنان، و نهایت عبودیت و بندگى شان است.
اما سؤال این است که بر چه اساسى و با چه ملاکى، آنان از میان افراد بشر برگزیده شده اند آیا خود، هیچ ویژگى و نقشى در این انتخاب نداشته اند؟
پاسخ این است که خداوند به علم ازلى و مطلق خود مى دانست که عده خاصى از بندگانش – هر چند با استعداد معمولى و در شرایط عادى که همه افراد بشر دارند – با اختیار خود، بیش از دیگران و در بالاترین حد ممکن از استعداد خود بهره بردارى مى کنند و مسیر تکامل را مى پیمایند.
علم خداوند به این شایستگى و منزلتى که این افراد در شرایط عادى، با سیر اختیارى خویش بدان مى رسیدند، سبب شد که خداوند از میان افراد بشر آنان را برگزیند و تفضّلاً این پاداش و موهبت ویژه را به آنها عطا نماید، و آنان را از علم و اراده اى برخوردار کند که به واسطه ى آن به مصونیت کامل و مطلق (عصمت) برسند، تا در پرتو آن، راهنمایانى موثق و مطمئن براى همه ى افراد بشر گردند. به عبارت دیگر، اعطاى موهبت ویژه معلول شایستگى هاى آنان است، نه این اعطا بدون حساب است و نه معلول استعداد جبرى ایشان. و حکمت اعطاى چنین موهبتى، علاوه بر پاداش به خود آنان، فراهم نمودن وسایل هدایت براى سایر انسانهاست.
این معنا به خوبى در بخش هاى آغازین دعاى ندبه آمده است: «خداوندا تو را سپاس… تو با آن ها [اولیائت] شرط نمودى که نسبت به زینت ها و منزلت هاى دنیوى بى اعتنا باشند [جز به مقام قرب تو نیاندیشند] و آنها نیز این شرط را پذیرفتند و چون مى دانستى به این شرط عمل خواهند کرد، آنان را پذیرفتى و مقرب خویش ساختى [و به خاطر همین شایستگى]… فرشتگان را بر آنها نازل کردى و با وحى خود ایشان را گرامى داشتى و از خوان علم بى کران خویش بهره ها دادى»(دعاى ندبه، مفاتیح الجنان، ص 704).
امام صادق(ع) در همین زمینه مى فرمایند: «ان الله اختار من ولد آدم اناسا طهّر میلادهم، و طیّب ابدانهم و حفظهم فى اصلاب الرجال و ارحام النساء، اخرج منهم الانبیاء و الرسل، فهم ازکى فروع آدم؛ ففعل ذلک لا لأمر استحقوه من الله عزوجلّ و لکن علم الله منهم حین ذرأهم انّهم یطیعونه و یعبدونه و لا یشرکون به شیئا فهولاء بالطاعة نالو من الله الکرامة و المنزلة الرفیعة عنده؛ به درستى که خداوند متعال، انسان هایى را از فرزندان آدم انتخاب کرد و تولد آنها را پاک و بدن هاى آنان را پاکیزه گردانید و آن ها را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خویش قرار داد، نه به خاطرطلبى که از خداوند داشته باشند بلکه از آنجا که خداوند، در هنگام خلقت مى دانست که از او فرمانبردارى مى کنند و او را عبادت مى نمایند و هیچ گونه شرکى نسبت به او روا نمى دارند. پس اینان به واسطه ى فرمانبردارى از خداوند به این کرامت و منزلت والا در نزد خداوند، نایل شده اند»، (بحارالانوار، ج 10، ص 170).
حاصل سخن: مواهب ویژه به معصومین نه تفضّلى محض است و نه اکتسابى محض. بلکه ترکیبى از هر دو عنصر است یعنى ناشى از تفضّل الهى به آنان، به خاطر شایستگى ارادى آنان است یعنى علم خداوند به اینکه این افراد در شرایط عادى بالاترین حدّ ممکن استعداد خود را که در نهاد هر انسان معمولى نهاده شده، در طاعت و بندگى و قرب به خداوند به کار مى گیرند، سبب گردیده تا از میان افراد بشر، آنان را برگزیند و با اعطاى موهبت علم لدنّى ضمن پاداش و اکرام خود آنان، این افراد را راهنما و پیامبر و امام در جهت هدایت سایر افراد بشر قرار دهد.
با توجه به بیان فوق، خلقت ویژه پیامبر و ائمه(ع) در عین این که تفضل الهى به آنان است، براى آنان مزیت و ارزش هم محسوب مى شود. چون ناشى از قابلیت آنان، و نهایت عبودیت و بندگى شان است.