مصادره به مطلوب یکی از گونههای انحراف در استدلال و یکی از انواع مغالطه است. و آن به این معنا است که یکی از مقدمات استدلال که در واقع نتیجه استدلال نیز هست، به عنوان مقدمه مطرح شود. قید «در واقع» بیانگر این نکته است که هر چند به حسب ظاهر و در نظر ابتدایی، مقدمه و نتیجه با هم فرق دارند، ولی اگر با دقت نگاه شود معلوم میشود مقدمه همان نتیجه است؛ مثل اینکه گفته شود: هر انسانی بشر است؛ و هر بشری خندان است؛ نتیجه اینکه هر انسانی خندان است. در اینجا نتیجه(هر انسانی خندان است)، همان مقدمه دوم(هر بشری خندان است) میباشد.
این استدلال در نظر ابتدایی مشکل ندارد؛ زیرا چنین به نظر میآید که معنای انسان غیر از معنای بشر است؛ ولی اگر مقداری دقت شود معلوم میشود که ایندو فرقی ندارند؛ زیرا انسان و بشر مترادف هستند.[1]
البته مصادره دارای اقسامی است که برای اطلاع بیشتر باید به کتابهای منطقی رجوع شود.
این استدلال در نظر ابتدایی مشکل ندارد؛ زیرا چنین به نظر میآید که معنای انسان غیر از معنای بشر است؛ ولی اگر مقداری دقت شود معلوم میشود که ایندو فرقی ندارند؛ زیرا انسان و بشر مترادف هستند.[1]
البته مصادره دارای اقسامی است که برای اطلاع بیشتر باید به کتابهای منطقی رجوع شود.
[1]. ر. ک: الحیدری، السید رائد، المقرر فی توضیح منطق المظفر، ج 3، ص 355 – 340، قم، منشورات ذوی القربی، الطبعة الاولی، 1422ق.