خانه » همه » مذهبی » مصاديق اصحاب اعراف چه كساني هستند؟

مصاديق اصحاب اعراف چه كساني هستند؟

نام اصحاب اعراف در آيات ۴۶ و ۴۸ سوره اعراف ذكر شده است:
gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - مصاديق اصحاب اعراف چه كساني هستند؟«وَ بَيْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسيماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوها وَ هُمْ يَطْمَعُونَ»[1] «وَ نادى‏ أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى‏ عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ»[2] اعراف جمع عُرف به معناي مكان هاي بلند و مرتفع است.[3] و منظور از آن مكان مرتفعي است كه بين بهشت و دوزخ قرار دارد. آيات ۴۶-۴۹ سوره اعراف درباره اصحاب اعراف سخن گفته است. يعني كساني كه روز قيامت در اين مكان بين بهشت و دوزخ مي ايستند. به همين مناسبت نام سوره هفتم قرآن اعراف است.
مفسران در توصيف اصحاب اعراف يك نظر واحد ندارند و هريك با دلايلي ديدگاهي را بيان مي كند كه مي توان تمام آنها را در سه قول مهم مطرح كرد:
۱. انسان هاي بزرگ و با شخصيت كه بر همه آفريدگان اشراف دارند و اولين و آخرين را مي شناسند « يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسيماهُمْ»  چنان كه در دنيا اهل خير و اهل شر و طغيان را مي شناختند. آنان بر بهشتيان درود مي فرستند و در قيامت كه بسياري در وحشت و اضطراب به سر مي برند تسلي دهنده ديگران هستند. «لاخوف عليكم و لاانتم تحزنون»  اينان از حسابرسي و مراحل مختلف قيامت مستثنا هستند و در گفت و گوي آنها ترس و اضطرابي مشاهده نمي شود. تعبير به رجال نيز نشان دهنده آنست كه اصحاب اعراف در مراحل كمال انسانيت بسر مي برند، زيرا در آيات قرآن تعبير رجال غالبا درباره افراد باشخصيت آمده است.
۲. اشخاص متوسطي كه از كافران و منافقان برترند و در نهايت وارد بهشت خواهند شد. آنان كساني اند كه آرزوي ورود به بهشت را دارند، ولي هنوز به آن وارد نشده اند. طبق اين ديدگاه اصحاب اعراف حسنات و سيياتشان مساوي است و هيچ يك بر ديگري ترجيحي ندارد تا استحقاق بهشت يا جهنم را داشته باشند.[4] اين ديدگاه از دو ديدگاه ديگر مشهورتر است، چرا كه طبق آيه ۴۶ اين افراد هنوز داخل بهشت نشده اند. از اين رو نه افعال خوبشان آنها را بهشتي مي كند و نه افعال بدشان آنها را جهنمي مي گرداند و نه شايسته است كه از ‍‍پيامبران يا فرشتگان يا شهدا باشند. در واقع آنها آخرين افرادي هستند كه داخل بهشت مي شوند.بنابراين در وضعيتي بينابيني ميان نجات و هلاكت قرار دارند.[5] اين گروه مصاديقي را براي اصحاب اعراف ذكر مي كنند، از جمله: فرزندان كافران كه در طفوليت مرده باشند، مردم زمان فترت، جنيان با ايمان، فرزندان زنا، كساني كه در عبادت دچار خود بزرگ بيني مي شوند، كساني كه ارتكاب صغاير آنان را در آخرين رتبه انسان ها قرار مي دهد و كفاره آن را به صورت مشكلات و نابسامانيهاي دنيوي مي دهند، كساني كه تنها پدر يا ماد رآنها از آنان خوشنود باشد و كساني كه بدون اجازه پدر به جهاد رفته اند.
۳. فرشتگان كه به صورت مرداني بر اعراف آشكار مي شوند و مامور تشخيص مومن از كافر هستند. اما اين راي درست نيست، چرا كه لفظ رجال بر فرشتگان اطلاق نمي شود، زيرا فرشتگان به مونث يا مذكر بودن متصف نمي گردند.[6] صاحب تفسير نمونه دو ديدگاه اول و دوم را با يكديگر جمع كرده و معتقد است هر دو يك واقعيت را تعقيب مى ‏كنند. ايشان مي نويسد: از مجموع آيات و روايات چنين استفاده مى‏ شود كه اعراف گذرگاه سخت و صعب العبورى بر سر راه بهشت سعادت جاويدان است، طبيعى است كه افراد نيرومند و قوى يعنى صالحان و پاكان با سرعت از اين گذرگاه عبور مى‏ كنند اما افرادى كه خوبى و بدى را به هم آميختند در اين مسير وامى‏ مانند. همچنين طبيعى است كه سرپرستان جمعيت و پيشوايان قوم در گذرگاه هاى سخت همانند فرماندهانى كه در اينگونه موارد در آخر لشكر راه مى‏ روند تا همه سپاهيان بگذرند، در آنجا توقف مى‏ كنند تا به كمك ضعفاى مومنان بشتابند و آنها كه شايستگى نجات را دارند در پرتو امدادشان رهايى يابند.
بنابراين در اعراف، دو گروه وجود دارند، ضعيفان و آلودگانى كه در رحمتند و پيشوايان بزرگى كه در همه حال يار و ياور ضعيفانند. يعني اصحاب اعراف هر دو گروه را شامل مي شود. دو گروهي كه در اعراف كه همان ديوار بين بهشت و جهنم است، مي ايستند تا كم كم وارد بهشت شوند. در روايتي هم جمع اين دو گروه را در ذكر مصداق اصحاب اعراف مي بينيم. در اين روايت از امام صادق عليه السلام نقل شده است:« اعراف، تپه ‏اى است ميان بهشت و دوزخ، و امامان آن مردانى هستند كه بر اعراف در كنار شيعيان (گنه كارشان) قرار مى‏ گيرند، در حالى كه مؤمنان (خالص) بدون نياز به حساب در بهشت جاى گرفته‏ اند.»[7] يعني هم اوليا و امامان و پيشوايان در اعراف هستند و هم مومناني كه حسنات و سيئاتشان به يك اندازه است و در آنجا مي مانند تا شايد از شفاعت امامانشان برخوردار شده، به بهشت راه يابند.

پي نوشت:
[1] . و در ميان آن دو [بهشتيان و دوزخيان‏]، حجابى است و بر «اعراف» مردانى هستند كه هر يك از آن دو را از چهره ‏شان مى‏ شناسند و به بهشتيان صدا مى‏ زنند كه: «درود بر شما باد!» امّا داخل بهشت نمى‏ شوند، در حالى كه اميد آن را دارند. اعرافُ۴۶
[2] . و اصحاب اعراف، مردانى (از دوزخيان را) كه از سيمايشان آنها را مى‏ شناسند، صدا مى ‏زنند و مى‏ گويند: « (ديديد كه) گردآورى شما (از مال و ثروت و آن و فرزند) و تكبّرهاى شما، به حالتان سودى نداد!» اعرافُ۴۸
[3] لسان العرب، ابن منظور، بيروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414 ق ،ج۹، ص۲۴۱
[4] . دائره المعارف قرآن كريم، تدوين مركز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان كتاب،قم، ۱۳۸۲،ج۳، ص۳۸۲-۳۸۵
[5] .دائره المعارف قرآن،حكمت،تهران،1390، مك اوليف، جين دامن،(حسين خندق آبادي و ديگران)، ج1،ص303
[6] . دائره المعارف قرآن كريم، تدوين مركز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان كتاب،قم، ۱۳۸۲،ج۳، ص۳۸۲-۳۸۵
[7] . تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴، ج‏6، ص: 190-۱۸۸

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد