گاهی علما و دانشمندان اهل سنت، از مصحف فاطمه سراغ میگیرند و تصور می کنند که مصحف به معنای قرآن است و دخت گرامی پیامبر(ص) قرآن خاصی داشته که با این قرآن متفاوت بوده است !باید یاد آور شویم که واژة «صحف» در قرآن به معنای مطلق کتاب آمده است، چنان که می فرماید: «و اذا الصحف نُشرت؛ تکویر/10 آنگاه که نامه های اعمال منتشر گردد».«ان هذا لفی الصحف الولی* صحف ابراهیم و موسی؛ اعلی/18-19 این در صحیفه های نخستین، در کتاب ابراهیم و موسی است».
و همچنین «مصحف» نیز از همین ماده اخذ شده و به معنای دفتر یا کتاب جلد شده به کار می رفت و در صدر اسلام حتی پس از درگذشت پیامبر، «مصحف» نام قرآن نبود بلکه هر کتاب مجلدی را مصحف می نامیدند.
ابن ابی داوود سجستانی در باب گردآوری قرآن، در مصحفی از محمد بن سیرین نقل می کند: وقتی پیامبر(ص) درگذشت،علی (ع) سوگند یاد کرد: «عبایی بر دوش نکنم مگر این که قرآن را در مصحفی گرد آورم».
و نیز ابی العالیه نقل می کند: «آنان قرآن را در خلافت ابی بکر در مصحفی جمع کردند.»
و نیز از حسین (ع) نقل می کند: «ان عمر بن الخطاب امر بجمع القرآن و کان اول من جمعه فی المصحف؛ عمر بن خطاب فرمان به گرد آوری قرآن داد و اول کسی است که قرآن را در مصحف جمع کرد».
این جمله ها حاکی است که در آن روزگار، مصحف به معنای دفتر بزرگ و یا کتابی مجلد بوده که اوراق را از پراکنده شدن حفظ می کرده، سپس به مرور زمان اختصاص به قرآن یافته است.
اتفاقاً روایات پیشوایان ما حاکی است که حتی در زمان آنان، لفظ مصحف به معنای کتاب و یا دفتر مکتوب بوده است.
امام صادق (ع ) فرمود: «من قرا القران فی المصحف متبع ببصره؛(اصول کافی 2/613) هر کس قرآن را از روی برگهای مجلد بخواند، از چشم خود بهره می گیرد».
و نیز در حدیثی دیگر آمده است: «قراءه القران فی المصحف تخفف العذاب عن الوالدین؛(همان) خواندن قرآن از روی برگهای مجلد، عذاب را از پدر و مادر کم می کند».
مورخان درباره ء ترجمة خالد بن معدان می نویسند:
«خالد بن معدان دانش خود را در دفتری ضبط کرده بود که برای آن دکمه ها و دستگیره داشت».
خالد بن معدان از تابعین بوده و هفتاد صحابی را درک کرده است. و ابن اثیر ترجمه او را در ماده کلاعی آورده است.
پس تا اینجا روشن شد که تا پایان قرن اول، لفظ « مصحف » به معنای کتاب مجلد و یا دفترچه جلد شده بود که افراد، دانش و آگاهی خود را در آن ضبط می کردند. و اگر بعدها قرآن را مصحف گفته اند، چون از ذهن ها بیرون آمده و بر برگها نوشته شد و به صورت مجلد در آمد.
با توجه به این مساله، نباید در شگفت باشیم که دخت گرامی پیامبر دارای مصحفی باشد و دانش و آگاهی های خود را که از پدر بزرگوارش برگرفته بود، در آن بنویسد و برای فرزندان خود، بصورت بهترین میراث، به یادگار بگذارد.
خوشبختانه فرزندان فاطمه (س) حقیقت و واقع این مصحف را شناسانده و گفته اند: این مصحف، جز یک رشته آگاهی هایی که از پدر بزرگوارش شنیده و یا از طریق دیگر به دست آورده، چیز دیگری نیست، اینک روایتی را می آوریم:
حسن بن علی (ع ) فرمود: «نزد ما جامعه ای است که در آن حلال و حرام وارد شده و مصحف فاطمه (س) هست در حالی که در آن کلمه ای از قرآن نیست بلکه املای رسول خدا(ص) و خط علی (ع) است و همگی در اختیار ماست». (بصائر الدرجات الصفار/157 ـ 158)
آیة الله جعفر سبحانی،سیمای فرزانگان ج 2
به نقل از سایت تبیان
و همچنین «مصحف» نیز از همین ماده اخذ شده و به معنای دفتر یا کتاب جلد شده به کار می رفت و در صدر اسلام حتی پس از درگذشت پیامبر، «مصحف» نام قرآن نبود بلکه هر کتاب مجلدی را مصحف می نامیدند.
ابن ابی داوود سجستانی در باب گردآوری قرآن، در مصحفی از محمد بن سیرین نقل می کند: وقتی پیامبر(ص) درگذشت،علی (ع) سوگند یاد کرد: «عبایی بر دوش نکنم مگر این که قرآن را در مصحفی گرد آورم».
و نیز ابی العالیه نقل می کند: «آنان قرآن را در خلافت ابی بکر در مصحفی جمع کردند.»
و نیز از حسین (ع) نقل می کند: «ان عمر بن الخطاب امر بجمع القرآن و کان اول من جمعه فی المصحف؛ عمر بن خطاب فرمان به گرد آوری قرآن داد و اول کسی است که قرآن را در مصحف جمع کرد».
این جمله ها حاکی است که در آن روزگار، مصحف به معنای دفتر بزرگ و یا کتابی مجلد بوده که اوراق را از پراکنده شدن حفظ می کرده، سپس به مرور زمان اختصاص به قرآن یافته است.
اتفاقاً روایات پیشوایان ما حاکی است که حتی در زمان آنان، لفظ مصحف به معنای کتاب و یا دفتر مکتوب بوده است.
امام صادق (ع ) فرمود: «من قرا القران فی المصحف متبع ببصره؛(اصول کافی 2/613) هر کس قرآن را از روی برگهای مجلد بخواند، از چشم خود بهره می گیرد».
و نیز در حدیثی دیگر آمده است: «قراءه القران فی المصحف تخفف العذاب عن الوالدین؛(همان) خواندن قرآن از روی برگهای مجلد، عذاب را از پدر و مادر کم می کند».
مورخان درباره ء ترجمة خالد بن معدان می نویسند:
«خالد بن معدان دانش خود را در دفتری ضبط کرده بود که برای آن دکمه ها و دستگیره داشت».
خالد بن معدان از تابعین بوده و هفتاد صحابی را درک کرده است. و ابن اثیر ترجمه او را در ماده کلاعی آورده است.
پس تا اینجا روشن شد که تا پایان قرن اول، لفظ « مصحف » به معنای کتاب مجلد و یا دفترچه جلد شده بود که افراد، دانش و آگاهی خود را در آن ضبط می کردند. و اگر بعدها قرآن را مصحف گفته اند، چون از ذهن ها بیرون آمده و بر برگها نوشته شد و به صورت مجلد در آمد.
با توجه به این مساله، نباید در شگفت باشیم که دخت گرامی پیامبر دارای مصحفی باشد و دانش و آگاهی های خود را که از پدر بزرگوارش برگرفته بود، در آن بنویسد و برای فرزندان خود، بصورت بهترین میراث، به یادگار بگذارد.
خوشبختانه فرزندان فاطمه (س) حقیقت و واقع این مصحف را شناسانده و گفته اند: این مصحف، جز یک رشته آگاهی هایی که از پدر بزرگوارش شنیده و یا از طریق دیگر به دست آورده، چیز دیگری نیست، اینک روایتی را می آوریم:
حسن بن علی (ع ) فرمود: «نزد ما جامعه ای است که در آن حلال و حرام وارد شده و مصحف فاطمه (س) هست در حالی که در آن کلمه ای از قرآن نیست بلکه املای رسول خدا(ص) و خط علی (ع) است و همگی در اختیار ماست». (بصائر الدرجات الصفار/157 ـ 158)
آیة الله جعفر سبحانی،سیمای فرزانگان ج 2
به نقل از سایت تبیان