نگاهی به زندگی پربرکت متکلم شهیر به مناسبت صدمین زادروزش
مطهری، مجتهدِ متهجّد
«او با قلمى روان و فکرى توانا در تحلیل مسائل اسلامى و توضیح حقایق فلسفى با زبان مردم و بىقلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بىاستثناء آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبى سرشار از ایمان و عقیدت نشأت مىگرفت، براى عارف و عامى سودمند و فرحزاست.»
متن بالا بخشی از پیام امام خمینی (ره) به مناسبت دومین سالگرد شهید مرتضی مطهری است. امام در این پیام، همه آثار علامه شهید را سودمند و آموزنده دانسته است. ایشان در پیامی که برای سومین سالگرد او نوشت نیز دوباره همه آثار او را با ذکر کلمه «بیاستثناء» تایید کرد.
وقتی مرجع تقلیدی بلندپایه این چنین بر کتابهای یک شخصیت مهر تایید میزند و در پیامی دیگر او را فقیه، متفکر، اسلامشناس و فیلسوف معرفی میکند حتما باید ویژگیهای خاصی او را از دیگر عالمان متمایز کرده باشد. در این نوشته میکوشم در حد توان به ابعاد شخصیتی شهید بزرگوار مطهری بپردازم.
ابعاد علمی
1. شهید مطهری، عالمی خوشتقریر بود. وقتی میخواست اندیشهای را رد کند ابتدا آن را با بیانی روشن و روان تقریر میکرد و سپس به نقد آن میپرداخت. تقریرگری روان، فنی گرانبهاست که همه عالمان از آن بهرهمند نیستند. فراواناند دانشمندانی که سرشار از علماند اما در انتقال آن به دیگران ناتوان. اما مطهری نه تنها اندیشههای خودش را که افکار رقیبان و دشمنان را گاه بهتر از خودشان میفهمید و تقریر میکرد. اساسا یکی از دلایلی که باعث ارتباطگیری یک دانشمند با تودههای مردم میشود همین زبان روان تقریر است. چون مخاطب عام و حتی گاهی نخبگان نسبت به کسی که نتواند به زبان آنها صحبت کند – اگر چه کوه علم هم باشد – بیاعتنا هستند.
2. تلاش فراوان، ویژگی دیگری مرحوم مطهری بود. ایشان گاه برای آن که اندیشهای را بفهمد یا نقد کند زمان فراوانی صرف میکرد. معروف است او برای فهم دقیق فلسفه دیوید هیوم (1) به سراغ یک هیومشناس برجسته رفت. این شخص به شهید گفته بود من وقت خالی ندارم. فقط عصر جمعه وقتی با سگم برای پیادهروی به پارک میرویم میتوانم در خدمتتان باشم! و مطهری، این تشنه دانش، پذیرفته بود. او برای فهم درست فلسفه هیوم در پارک با این مرد و سگش همراه میشد و ذلت تعلم را به جان میخرید تا بتواند مسلط و محکم هیوم را نقد کند. این را مقایسه کنید با خودمان که وقتی پاسخ پرسشی را در اینترنت نمییابیم ترجیح میدهیم دیگر دنبال جوابش نرویم!
3. جامعیت علمی، ویژگی دیگر این متفکر شهید است. او در فلسفه و تفسیر از چشمه دانش علامه طباطبایی نوشیده و در فقه و اصول، شاگردی امام و مرحوم بروجردی را کرده بود. در کنار فقه و اصول و فلسفه و تفسیر، از تاریخ، اقتصاد و جامعهشناسی هم اطلاعات خوبی داشت و پاورقیهای کتبش نشان میدهد به کتابهای تخصصی این علوم، مکررا مراجعه داشته است. مطهری اگر چه انگلیسی نمیدانست اما کتابهای ترجمه شدهای که به کارش میآمد تهیه و مطالعه میکرد.
4. به گمان نویسنده، شاهکار اصلی مطهری، دفاع تحسینبرانگیزش از اسلام است. علامه شهید، تسلط خود بر علوم مختلف اسلامی و انسانی را در دفاع متکلمانه از اسلام و نقد اندیشههای رقیب به کار میگرفت و از همین رو میتوان گفت تخصص اصلی مطهری در میان علوم مختلف اسلامی، دانش کلام بود. برخی او را موسس کلام جدید شیعی میدانند.(2) او وقتی دید در باب تقابل تاریخی ایران و اسلام شبهاتی میان مردم رسوخ کرده، «خدمات متقابل اسلام و ایران» را نوشت و آن گاه که زمزمه تحسین آزادیهای جنسی مغرب زمین به گوشش رسید «اخلاق جنسی در اسلام و غرب» را تالیف کرد. کوشید درخت شکاکیت را به کمک استادش علامه طباطبایی با تیغ «اصول فلسفه و روش رئالیسم» قطع کند و تفکر خطرناک فمنیسم را با «حقوق زن در اسلام» سر جای خود نشاند. مطهری در دفاع از اسلام حد و مرزی نمیشناخت. هر جا و در هر زمینهای – از اقتصاد و فرهنگ و خانواده تا سیاست و حکومت و انسان و تمدن – نقدی به اسلام وارد میشد به سرعت در صحنه بود، خطبه لازم را ایراد میکرد و کتاب مربوط را به رشته تحریر درمیآورد.
ابعاد اخلاقی و معنوی
1.شخصیتهایی چون مطهری که ابعاد علمی برجستهای دارند معمولا به صورت ناقص مورد مطالعه قرار میگیرند. زیرا معمولا این بعد از شخصیتشان بر جنبههای اخلاقی و معنوی سایه میافکند. اما معلم شهید که در روز با صراحت و شجاعت منبر میرفت، کتاب و مقاله مینوشت و از اسلام دفاع میکرد شبهنگام بنده سر به زیر و گریان خدا بود. همحجرهای ایشان، مرحوم آیتالله منتظری، ضمن بیان خاطرهای از دوران حجرهنشینی، اهتمام دائم شهید مطهری به نماز شب را یادآوری میکند.(3)
رهبر انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای هم در این باره میگویند: «مرحوم مطهّری یک مرد اهل عبادت و اهل تسویه و تزکیه اخلاق و روح بود. من فراموش نمیکنم ایشان وقتی به مشهد میآمد خیلی از اوقات به منزل ما وارد میشد … هر شبی که ما با مرحوم مطهری بودیم، این مرد نیمه شب تهجّدِ با آه و ناله داشت. یعنی نماز شب میخواند و گریه میکرد، به طوری که صدای گریه و مناجات او افراد را از خواب بیدار میکرد.»(4)
2. افزون بر نماز شب و مناجات با خداوند، شهید مطهری بسیار وظیفهمدار بود. برای او مهم نبود شان و جایگاهش چه اقتضا میکند. آن جا که تشخیص میداد باید برای اسلام کاری کند انجام میداد و از ملامت سرزنشگران هراسی به دل راه نمیداد. نمونه بارزش، نوشتن کتاب داستان راستان بود. خود ایشان تعریف میکند: من وقتی کتاب داستان راستان نوشتم بعضی به من انتقاد کرده و گفتند داستاننویسی شایسته شما نیست. ولی من با نوشتن این داستانها هدفی را دنبال میکردم …(5)
ایشان در جای دیگری با صراحت بیشتری به این نکته اشاره میکنند: «بعضی از دوستان… از این که من، کارهای به عقیده آنها مهمتر و لازمتر خود را موقتاً کنار گذاشته و به این کار پرداختهام، اظهار تأسف میکردند و ملامتم مینمودند که چرا چندین تألیف علمی مهم را در رشتههای مختلف به یک سو گذاشتهام و به چنین کار سادهای پرداختهام. حتی بعضی پیشنهاد کردند حالا که زحمت این کار را کشیدهای پس لااقل به نام خودت منتشر نکن! من گفتم: «مگر؟ چه عیبی دارد؟» گفتند: «اثری که به نام تو منتشر میشود، لااقل باید در ردیف همان اصول فلسفه و روش رئالیسم باشد، این کار برای تو کوچک است!» گفتم: «مقیاس کوچکی و بزرگی چیست؟» معلوم شد مقیاس بزرگی و کوچکی کار در نظر این آقایان، مشکلی و سادگی آن است و کاری به اهمیت، بزرگی و کوچکی نتیجه کار ندارند.» (6)
آری مردان بزرگ چون مطهریاند نه چون آنان که اگر عنوان دکتر، مهندس، علامه، استاد یا آیت الله قبل از اسمشان نباشد دعوت را رد میکنند و بهانه میآورند!
پینوشتها:
(1) فیلسوفی بزرگ و تجربهگرا که در تاریخ تفکر فلسفی تاثیری فراوان داشته است.
(2) مقاله استاد مطهری و کلام جدید، بخش اول، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
(3) کتاب «نماز شب، کلید حل مشکلات» به نقل از پایگاه اطلاعرسانی حوزه
(4) همان
(5) از خاطرات حجت الاسلام ابراهیم منهاج دشتی به نقل از وبسایت عصر اسلام
(6) مقدمه جلد اول کتاب داستان راستان