نخست باید دانست از جهت مقایسه آماری بدیهی است که لطف اهل بیت(ع) به مؤمنان و دوست داران بیش از لطف آنان به پیروان ادیان دیگر بوده است. البته گفتنی است از میان تعداد فراوان پیروان ادیان و مذاهب دیگر، اگر تعداد کمی رو به سوی اهل بیت(ع) می آورند معلوم می شود که دارای صفای باطن ویژه ای هستند و شایسته لطف و کرامت مخصوص می باشند. علاوه بر این که یکی از اهداف کرامت، هدایت مردم است و لطف آشکار اهل بیت(ع) به برخی پیروان ادیان دیگر، تأثیر بسیاری در میان آنان و مؤمنان دارد. برای توضیح بیشتر در این باره توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:آنچه مهم و دارای ارزش است آن است که حقانیت و درستی عقیده و مذهب و مکتب با برهان و استدلال و محتوای عمیق و هماهنگی آن با فطرت و واقعیات درونی و بیرونی انسان شناخته شود. قرآن کریم با ظاهر زیبا و باطن ژرف و استدلال های محکم و برهان های قاطع و دندان شکن و بیان مطالبی که حاکی از سرچشمه گرفتن آن از عالم غیب و ملکوت است حقانیت واصالت خود را ثبات می کند.
آنها که قلبی پاک و فطرتی سالم و دل هایی آماده و مستعد برای دریافت حقایق دارند و زمین جانشان آمادگی قبول و پرورش بذر پاکی و راستی را دارد به راحتی پیام های قرآن و عالم ملکوت و معنا را دریافت می کنند و تسلیم آن می شوند و آن را همان گمشده ای که به دنبال آن می گشتند می یابند. اما آنان که قلبشان را زنگار گناهان و جرم ها و آلودگی ها تیره و تار گشته و آینه جانشان آن قدر شفاف و صیقلی نیست تا نور حقایق و معارف کتاب آسمانی در آن جلوه گر گردد و بر قلب و روحشان حجاب و پرده افتاده، به راحتی این پیام های آسمانی را درک نمی کنند و به آسانی تسلیم آن نمی شوند.
برخی از اینها ممکن است معاندین لجوج و کینه توزی باشند که نه تنها حقایق قرآن و اسلام را نمی پذیرند بلکه در مقابل آن صف آرایی می کنند و در محو این نور می کوشند و برخی دیگر ممکن است عنادی با آن نداشته باشند و تنها عدم آمادگی درونی و غبار گرفتگی فطرتشان در اثر گناهان و غفلت ها و دلبستگی شدید به دنیا مانع قبول و پذیرش آنها باشند.
از آیات قرآن و تاریخ اولیای الهی استفاده می شود که گاهی پیامبران الهی و اولیای خداوند برای اتمام حجت و قطع هرگونه عذر و بهانه برای گروه اول دست به معجزات و کراماتی می زدند، معجزات و کراماتی که اگر قلبشان تیره و تار نبود دلیل روشنی بر حقانیت و راستی دعوت و ارتباط عمیق آنها با عالم غیب و معدن عظمت الهی بود ولی حجاب ضخیم دلشان و شیفتگی شدیدشان به دنیا مانع فهم و درک این حقانیت می گردید.
ولی گروه دوم که با حق عناد و ستیزی نداشتند در موارد زیادی با دیدن آثار عظمت خداوند و قدرت نمایی حق که به صورت معجزه و کرامات خارق العاده ظاهر می گردید، سر تعظیم و تسلیم فرو می آوردند و بر بصیرت و درایت و فهم شان نسبت به حقایق دین افزوده می گشت ولی مؤمنان پاک نهاد و خداجو نیازی به معجزات و کرامات به این شکل ندارند. چون آنان دین و قرآن و پیام ها و محتوای آن را هماهنگ با درون پاک و فطرت بی غبارشان می یابند و مشاهده راستی و درستی گفتار و اعمال و زندگی انسانی و شرافتمندانه همراه با اخلاق الهی و صفات ربانی را بهترین دلیل بر صدق و صداقت انبیا و اولیا می دانند. در مواردی وقتی پیامبران و اولیای الهی ضعف و سستی عقیده و ایمان را در کسی می دیدند برای تحکیم و تعمیق باور و ایمان او با اذن الهی و فراهم بوده شرایط مناسب، معجزه و کرامتی از خود بروز می دانند که هدف هدایت افراد و بارور کردن بیشتر ایمان و عقیده آنها بوده است.
برخی اوقات افرادی که تازه مسلمان یا پیرو ائمه(ع) شده بودند و هنوز ریشه اعتقاد آنها محکم نبود و قدرت درک مقام ائمه(ع) و منزلت آنها را از راه تفکر و تدبر در زندگی و رفتار و اخلاق و یا سخنان عمیق و نورانی آنها را نداشتند با دیدن اعجاز یا کرامتی، بر ایمان و باورشان افزوده می شد ولی قرار بر این نیست که انبیا و اولیا کارخانه تولید معجزه و کرامت داشته باشند و برای هر کسی و در هر زمان و هر مکانی چشمه ای از آن را به افراد نشان دهند. آنها می خواهند بشر با عقل خداداد و اندیشه سبز و باور خود به حقایق و حقانیت برگزیدگان حق و دعوت آنها برسد نه با دیدن اعجاز و کرامت. اعجاز و کرامات در حکم دارویی هستند که برای امراض مخصوصی کاربرد دارند و برای هر کس قابل تجویز نمی باشد. گاهی لطف و عنایت ائمه(ع) و علاقه آنها به محبان و شیعیانشان اقتضا می کند زود جواب آنها را ندهند تا ارتباط آنها بریده نگردد و آنها را پیوسته پشت در خانه خود در حالی که دست دعا و عجز را بلند کرده اند ببینند و دوست ندارند با دادن حاجت آنها، شیعیانشان به غفلت و احساس بی نیازی دچار شوند و توسل و ارتباط آنها با اولیاءشان بریده گردد. گاهی اوقات هدف تربیتی در کار است تا ناخالص ها و زنگارها را از دل شیعیانشان با ناله و ندبه و تضرع بزدایند. برخی موارد نیز عدم آمادگی شیعیان و فراهم نکردن زمینه استجابت و فریادرسی و دستگیری موجب عدم عنایت ائمه(ع) به صورت آشکار به آنها می گردد.
هر چند از راویان فراوانی به دست می آید که اولیای الهی پیوسته به یاد شیعیانشان می باشند حاجات و نیاز آنها را در نظر دارند و از مشکلات آنها باخبرند و برای آنها دعا می کنند. البته عنایات در موارد زیادی برای ما محسوس و ملموس نمی باشد. چنانچه در نامه ای از امام زمان(ع) چنین آمده است: «ما در مراعات شما کوتاهی نمی کنیم و شما را فراموش نمی نماییم و اگر این گونه نبود، شر و بلا و بدی بر شما نازل می گشت و دشمنان بر شما مسلط می شوند» (امامت و مهدویت، آیت الله صافی گلپایگانی، ج 3، ص 61).
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
– منتهی الامال، شیخ عباس قمی (معجزات و کرامات ائمه)
– راهنماشناسی، آیت الله مصباح یزدی، ص 305 – 334 (بخش معجزه)
آنها که قلبی پاک و فطرتی سالم و دل هایی آماده و مستعد برای دریافت حقایق دارند و زمین جانشان آمادگی قبول و پرورش بذر پاکی و راستی را دارد به راحتی پیام های قرآن و عالم ملکوت و معنا را دریافت می کنند و تسلیم آن می شوند و آن را همان گمشده ای که به دنبال آن می گشتند می یابند. اما آنان که قلبشان را زنگار گناهان و جرم ها و آلودگی ها تیره و تار گشته و آینه جانشان آن قدر شفاف و صیقلی نیست تا نور حقایق و معارف کتاب آسمانی در آن جلوه گر گردد و بر قلب و روحشان حجاب و پرده افتاده، به راحتی این پیام های آسمانی را درک نمی کنند و به آسانی تسلیم آن نمی شوند.
برخی از اینها ممکن است معاندین لجوج و کینه توزی باشند که نه تنها حقایق قرآن و اسلام را نمی پذیرند بلکه در مقابل آن صف آرایی می کنند و در محو این نور می کوشند و برخی دیگر ممکن است عنادی با آن نداشته باشند و تنها عدم آمادگی درونی و غبار گرفتگی فطرتشان در اثر گناهان و غفلت ها و دلبستگی شدید به دنیا مانع قبول و پذیرش آنها باشند.
از آیات قرآن و تاریخ اولیای الهی استفاده می شود که گاهی پیامبران الهی و اولیای خداوند برای اتمام حجت و قطع هرگونه عذر و بهانه برای گروه اول دست به معجزات و کراماتی می زدند، معجزات و کراماتی که اگر قلبشان تیره و تار نبود دلیل روشنی بر حقانیت و راستی دعوت و ارتباط عمیق آنها با عالم غیب و معدن عظمت الهی بود ولی حجاب ضخیم دلشان و شیفتگی شدیدشان به دنیا مانع فهم و درک این حقانیت می گردید.
ولی گروه دوم که با حق عناد و ستیزی نداشتند در موارد زیادی با دیدن آثار عظمت خداوند و قدرت نمایی حق که به صورت معجزه و کرامات خارق العاده ظاهر می گردید، سر تعظیم و تسلیم فرو می آوردند و بر بصیرت و درایت و فهم شان نسبت به حقایق دین افزوده می گشت ولی مؤمنان پاک نهاد و خداجو نیازی به معجزات و کرامات به این شکل ندارند. چون آنان دین و قرآن و پیام ها و محتوای آن را هماهنگ با درون پاک و فطرت بی غبارشان می یابند و مشاهده راستی و درستی گفتار و اعمال و زندگی انسانی و شرافتمندانه همراه با اخلاق الهی و صفات ربانی را بهترین دلیل بر صدق و صداقت انبیا و اولیا می دانند. در مواردی وقتی پیامبران و اولیای الهی ضعف و سستی عقیده و ایمان را در کسی می دیدند برای تحکیم و تعمیق باور و ایمان او با اذن الهی و فراهم بوده شرایط مناسب، معجزه و کرامتی از خود بروز می دانند که هدف هدایت افراد و بارور کردن بیشتر ایمان و عقیده آنها بوده است.
برخی اوقات افرادی که تازه مسلمان یا پیرو ائمه(ع) شده بودند و هنوز ریشه اعتقاد آنها محکم نبود و قدرت درک مقام ائمه(ع) و منزلت آنها را از راه تفکر و تدبر در زندگی و رفتار و اخلاق و یا سخنان عمیق و نورانی آنها را نداشتند با دیدن اعجاز یا کرامتی، بر ایمان و باورشان افزوده می شد ولی قرار بر این نیست که انبیا و اولیا کارخانه تولید معجزه و کرامت داشته باشند و برای هر کسی و در هر زمان و هر مکانی چشمه ای از آن را به افراد نشان دهند. آنها می خواهند بشر با عقل خداداد و اندیشه سبز و باور خود به حقایق و حقانیت برگزیدگان حق و دعوت آنها برسد نه با دیدن اعجاز و کرامت. اعجاز و کرامات در حکم دارویی هستند که برای امراض مخصوصی کاربرد دارند و برای هر کس قابل تجویز نمی باشد. گاهی لطف و عنایت ائمه(ع) و علاقه آنها به محبان و شیعیانشان اقتضا می کند زود جواب آنها را ندهند تا ارتباط آنها بریده نگردد و آنها را پیوسته پشت در خانه خود در حالی که دست دعا و عجز را بلند کرده اند ببینند و دوست ندارند با دادن حاجت آنها، شیعیانشان به غفلت و احساس بی نیازی دچار شوند و توسل و ارتباط آنها با اولیاءشان بریده گردد. گاهی اوقات هدف تربیتی در کار است تا ناخالص ها و زنگارها را از دل شیعیانشان با ناله و ندبه و تضرع بزدایند. برخی موارد نیز عدم آمادگی شیعیان و فراهم نکردن زمینه استجابت و فریادرسی و دستگیری موجب عدم عنایت ائمه(ع) به صورت آشکار به آنها می گردد.
هر چند از راویان فراوانی به دست می آید که اولیای الهی پیوسته به یاد شیعیانشان می باشند حاجات و نیاز آنها را در نظر دارند و از مشکلات آنها باخبرند و برای آنها دعا می کنند. البته عنایات در موارد زیادی برای ما محسوس و ملموس نمی باشد. چنانچه در نامه ای از امام زمان(ع) چنین آمده است: «ما در مراعات شما کوتاهی نمی کنیم و شما را فراموش نمی نماییم و اگر این گونه نبود، شر و بلا و بدی بر شما نازل می گشت و دشمنان بر شما مسلط می شوند» (امامت و مهدویت، آیت الله صافی گلپایگانی، ج 3، ص 61).
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
– منتهی الامال، شیخ عباس قمی (معجزات و کرامات ائمه)
– راهنماشناسی، آیت الله مصباح یزدی، ص 305 – 334 (بخش معجزه)