خانه » همه » مذهبی » معناي اين عبارت كه در حديث آمده در اثر اخلاص، حكمت از قلب به لسان جاري مي شود چيست؟

معناي اين عبارت كه در حديث آمده در اثر اخلاص، حكمت از قلب به لسان جاري مي شود چيست؟

1. قبل از هر چيز بايد واژه حكمت و اخلاص معلوم شود: حكمت عبارت است از علم و معرفت نسبت به حقايق، اوصاف،خواص و احكام اشياء، آن گونه كه هستند و شناخت نحوة ارتباط اسباب با مسببات، و آگاهي از اسرار نظام پديده هاي عالم و عمل به مقتضاي آن.[1] اما اخلاص عبارت است از تصفيه و پاك كردن عمل، از هر گونه شائبه غير الهي؛ يعني عمل خالص عملي است كه در انجام آن، هيچ انگيزه اي جز جلب رضاي حضرت دوست، مورد نظر نباشد؛ حتي عمل را براي گرفتن پاداش اخروي انجام ندهد، بلكه عمل تنها براي خدا باشد.[2] البته انجام عمل براي خدا، بمفهوم آن نيست كه پاداش اخروي نصيب انسان نمي شود. بلكه مراد آن است كه به گفته حافظ:
تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مكن
كه خواجه خود صفت بنده پروري داند.
2. در قرآن فرمود: (يا ايها الذين آمنوا عليكم انفسكم)[3] يعني اي كساني كه ايمان آورده ايد، بر شما باد توجه به نفستان. از اين آيه مباركه، بزرگان اهل معنا، نوعاً بر اين مسئله كه معرفت نفس، اساس و سرچشمة همه معارف است زياد بهره جسته اند. و با استناد به اين آيه مباركه، همواره نفس و تهذيب نفس را همانند چشمه جوشان معرفت مي دانند.[4] و اگر در برخي از اشعار نغز حافظ شيرازي آمده:
بارها دل طلب جام جم از ما مي­كرد
آنچه خود داشت زبيگانه تمنّا مي كرد
نيز ناظر بدين معناست كه شناخت نفس سرچشمه معرفت هاست و اگر كسي به معرفت كامل نفس دست پيدا كند، در واقع به چشمه جوشان معرفت دست يافته است. بنابراين يكي از راه هاي دست يابي به حكمت، در درون انسان نهفته است و بر اساس روايات، قلب كه همان نيروي قدسي روح و نفس انسان است، منبع حكمت است كه انسان مي تواند از طريق سير و سلوك الهي و اخلاص در هر عمل، آن چشمه جوشان را حفاري كند و به آب حكمت و منبع آن دست پيدا نمايد و از طريق زبان كه بهترين ابزار بيان حكمت و معارف است، آب زلال معرفت و حكمت را جريان بدهد و به لب تشنگان وادي معرفت و حكمت برساند.
استاد حسن زادة آملي با طرح آيه مباركه ياد شده بارها مي فرمود: نفس خود را بشناسيد كه هر چه هست، در آن است و همه چيز در جان شما نهفته است، آنها را شكوفا كنيد.
3. مطلب ديگر آن است كه اگر در روايات، از جمله آن روايتي كه در پرسش مطرح شده، سخن از اخلاص و خلوص به ميان آمده، اخلاص را در واقع، بهترين راه دست يابي به حكمت و جريان يافتن حكمت از قلب به زبان خوانده است. بايد توجه داشت كه مراد اين گونه روايات، آن است كه يكي از آثار و بركات اخلاص، جريان يافتن حكمت از قلب به زبان است. اما بحث اخلاص و خلوص، و نحوة حصول آن و اقسام آن، جزء دقيق ترين مباحث اخلاقي و عرفاني است كه بزرگان اهل معنا به تفصيل درباره آن بحث كرده اند، ما خلاصه اي از كلام آنها را در اين جا بازگو مي کنيم:
بايد دانست كه وصول به مقامات و درجات متعاليه، كه از جمله آن، احاطه كليّه است به قدر استعداد امكانيه به عوالم الهي و نتيجه اين احاطه، اطلاع از همه اسرار هستي است. مثلاً حكمت بدون اخلاص در راه حق حاصل نمي شود و تا سالك به منزل مخلصين نرسد. حقايق آن گونه كه سزاوار است براي او كشف نخواهد شد و حكمت را بدست نخواهد آورد.
اخلاص و خلوص بر دو قسم است: اول خلوص دين و اطاعت خداوند متعال است. دوم خلوص خود و خالص كردن خود براي خدا. در آيه مباركه قرآن به قسم اول اشاره شده كه فرمود: (و ما امرو الّا ليعبد و الله مخلصين له الدين.)[5] يعني مأمور نشده اند جز اين كه خداوند را به گونه اي بپرستند كه دين را براي او خالص كرده باشند. و به قسم دوم آيه ديگري دلالت دارد كه فرمود: (الّا عباد الله المخلصين)[6] يعني جز بندگان پاك و خالص شدة خداوند. و هم چنين حديث نبوي مشهور كه فرمود: (مَن اخلص لله اربعين صباحاً ظهرت ينابع الحكمه من قلبه الي لسانه[7]) يعني هر كس چهل روز، خود و عمل خود را براي خدا خالص كند، چشمه هاي حكمت از قلبش به سوي زبانش جريان يافته و ظاهر مي شود.
در اين كه يكي از پي آمد ها و آثار اخلاص، ظهور حكمت است هيچ شكي نيست. سيد بحرالعلوم دررابطه با اين بحث مي گويد: مجرد وصول و دخول در عالم خلوص كافي نيست. در حصول خلوص، بلكه بايد جميع مراتب آن فعليت و ظهور يابند تا صاحب آن از شائبه هاي عالم دنيا كاملاً نجات يابد و نور خلوص بر زواياي قلب و دلش بتابد و از اين عالم بالاتر صعود كند و به جايي برسد كه سر منزل ظهور ينابع حكمت است و اين حاصل نمي شود مگر به حصول ملكه خلوص و ظهور تمام فعليت آن، و چون اقل آنچه تمام فعليت و ملكه كه در عالم دنيا به آن مي توان رسيد، در آن عالم است، در مدت چهل روز براي سالك حاصل شود.[8]از مجموع اين بيانات بدست مي آيد كه ظهور حكمت و جريان آن از قلب به زبان، در واقع به فعليت رسيدن و شكوفا شدن توانايي هاي روحي و معنوي نهفته در وجود انسان است كه از طريق اخلاص و تحصيل خلوص تأمين مي شود. همچنين از مجموع مطالب ياد شده بدست آمد كه جوشش حكمت از قلب، كه طبق حديث ياد شده بر اثر اخلاص حاصل مي شود، بخاطر آن است كه حكمت همان معرفت حقيقي و واقعي است كه براي انسان نسبت به اسرار هستي و حقايق عالم از طريق اخلاص حاصل مي شود و اخلاص ريشه در ايمان و يقين دارد كه انسان بر اساس منابع ديني بدست مي آورد.
بنابراين حساب حكمت با علوم اعتباري و مفهومي و حصولي جدا است كه ممكن است هر كسي تحت هر شرايطي ولو بدون اخلاص بدست بياورد. چون همانطوركه امروز بسيار ملموس است، برخي افراد در حالي كه بهره اي از اخلاص ندارند، اما به نحوي داراي علم و تخصص در كاري هستند. اين امور هرگز ربطي به حكمت ندارد و در واقع مفاهيم حصولي هستند كه بدست همه كس مي افتد، در حالي كه حكمت تنها نصيب افراد با اخلاص مي گردد.

پي نوشت ها:
[1] . عبدالرزاق، قاساني، اصطلاحات صوفيه، قم، نشر بيدار، 1370ش، ص 60.
[2] . قاساني، عبدالرزاق، شرح منازل السائرين باب اخلاص، قم، نشر بيدار، 1372ش، ص 188.
[3] . مائده/ 105.
[4] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، بيروت، نشر مؤسسه اعلمي، 1403ق، ج6، ص 188 ـ 192.
[5] . بينّه/ 5.
[6] . صافات/ 40.
[7] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، نشر مؤسسة اعلمي، 1403ق، ج67، ‌ص 249، باب 54.
[8] . سيد بحرالعلوم، رساله سير و سلوك، نشر پيشين، ص 88.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد