طلسمات

خانه » همه » مذهبی » معنای شهید-ملاک شهید

معنای شهید-ملاک شهید

شهید کسی است که در میدان جنگ مشروع و مأذون در راه خدا کشته شود. و بدان جهت او را شهید گویند که فرشتگان بر او حاضر شوند، یا آن که خدا و فرشتگان او را برای بهشت شاهدند، یا او را از کسانی است که در قیامت از آنان بر امت‎های گذشته شاهدی خواهند، یا بدان جهت که بر «شاهده»، یعنی زمین افتاده است، یا آن که نزد پروردگار زنده و حاضر است یا آن که خود ملکوت و ملک خداوند را مشاهده می کند، و … در اصطلاح فقهی بر دو کس شهید اطلاق می شود: یکی «شهید حقیقی» و آن مسلمان عاقل و بالغی است که به ظلم در میدان جنگ مشروع به قتل رسیده باشد و دیگر «شهید حکمی» و آن مسلمانی است که بر اثر برخی از بیماری‎های مخصوص و نیز زنی که در حال زایمان و مادر شدن وفات یافته باشد. شهید حکمی نیازمند غسل و کفن است، ولی شهید حقیقی نیازی به غسل و کفن ندارد. (آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 4 (معاد در قرآن) به نقل از سایت تبیان)
آدمى نوعاً در پایان زندگى طبیعى و یا در اثر حوادث ناخواسته جان خود را از دست مى دهد و غالباً بر آن امر رضایت نداشته و مرگ را بالاجبار پذیرا مى گردد، ولى شهید (شاهد بر آرمان خود) کسى است که تمام وجود خود را در راه آرمان الهى خود به کار مى گیرد. این افراد را نمى توان با افرادى که مرگ گریبانگیر آنان مى شود یک سطح دانست، لذا خداوند در قرآن مى فرماید: «به آنانى که در راه خدا کشته شده اند مرده نگوئید، بلکه آنان زنده هایى هستند که در نزد پروردگارشان روزى مى خورند»، (بقره، آیه 150).
«شهید» کسی است که یک روح بزرگ دارد؛ روحی که هدف مقدس دارد. کسی است که در راه عقیده کشته شده است. کسی است که برای خودش کار نکرده است. کسی است که در راه حق و حقیقت و فضیلت قدم برداشته است.
مثل شهید، مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است. تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری، شهدا شمع محفل بشریتند. سوختند و محفل بشریت را روشن کردند.
شهادت، قداست خود را از این جا کسب می کند که فدا کردن آگاهانه تمام هستی خود است در راه هدف مقدس.
اگر شور یک عارف عاشق پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید، از آنها منطق شهید در می آید. منطق شهید، منطق سوختن و روشن کردن است. منطق حل شدن و جذب شدن در جامعه برای احیای جامعه است. منطق دمیدن روح به اندام مرده ارزشهای انسانی است. منطق حماسه آفرینی است، منطق دورنگری، بلکه بسیار دورنگری است.
این که هاله ای از قدس دور کلمه «شهید» را گرفته است و این کلمه در میان همه کلمات عظیم، فخیم و مقدس، وضع دیگری دارد برای همین جهت است. اگر بگوییم قهرمان، مافوق قهرمان است؛ بگوییم مصلح، مافوق مصلح است؛ هر چه بخواهیم بگوییم، مافوق اینهاست.
شهادت دو رکن دارد: یکى این که در راه خدا و فى سبیل الله و هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فداى هدف نماید. دیگر این که آگاهانه صورت گرفته باشد. شهادت به حکم این که عملى آگاهانه و اختیارى است و در راه هدفى مقدّس است و از هر گونه انگیزه ى خودگرایانه منزّه و مبراست، تحسین انگیز و افتخارآمیز است و عملى قهرمانانه تلقّى مى شود.
در میان انواع مرگ و میرها این نوع از مرگ است که ارزش آن از حیات و زندگى برتر و مقدّس تر است(قیام و انقلاب مهدى، به ضمیمه شهید از استاد مطهرى).
درباره بخش دوم پرسش باید گفت: بستگی به اهمیت وبزرگی وسترگی هدفی دارد که انسان آگاهانه درراه آن کشته می شود ،اگر هدف ارزش نثار کردن جان را داشته باشدجهاد درراه آن بر حفظ جان رجحان د ارد،اهدافی مانند حفظ اصل اسلام ،دفاع ازکیان دین ،ومانند آن.
شایان توجه است: مقام «شهید» و «شهادت» در فرهنگ اسلامی، منحصر به کسانی که در میدان جهاد کشته می شوند، نیست؛ هر چند آنان از روشن ترین مصادیق برای این دو واژه هستند. بر اساس روایات و آیات، همه کسانی که عقیده حق داشته، در مسیر حقیقت گام بر می دارند و در همین راه از دنیا می روند در زمره شهدا هستند و اجرشان نه حکم شان(یعنی نیاز به غسل و کفن دارند، تنها ثواب و پاداششان مانند شهدا است) مانند آنان است. برای نمونه روایتی آمده است: «کسی که در راه تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است» (سفینه البحار، شیخ عباس قمی، دارالاسوه، ج 4، ص 513) یا در روایت دیگری آمده است: «اگر کسی با وضو بخوابد و مرگ او در خواب فرا رسد، نزد خداوند شهید است» (همان) همچنین در روایت دیگری آمده است: «هر کس بمیرد و حب آل محمد صلی الله علیه و اله در دلش باشد ، شهید است» حاصل آن که ملاک در اجر شهید داشتن، همان گام برداشتن در مسیر حقیقت و عقیده حق و مردن به همین حال است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/100106321)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد