الف) فقه؛
یعنی، علم به احکام الهی و توان استنباط آنها از طریق ادله تفصیلیه (کتاب، سنت، عقل و اجماع).
ب ) فقیه؛
کسی است که در علوم چهارده گانه اسلامی تخصص داشته باشد و بتواند احکام الهی را از ادله آن استنباط کند. ولایت معنای مختلفی دارد و معنای مصطلح آن جواز تصرف در شؤون مربوط به مولّی علیه است.
ج ) ولایت فقیه؛
یعنی، رهبری سیاسی جامعه اسلامی بر عهده فقیه عادل و با تقوا و دارای شرایط لازم رهبری
د ) ولایت مطلقه فقیه؛
یعنی، در صورتی که یکی از احکام فرعیه دینی با یکی از مصالح اهم اجتماعی تزاحم کند، ولی فقیه می تواند به خاطر حفظ مصلحت اهم جامعه آن حکم اولی را موقتاً تعطیل کند و آنچه مصلحت جامعه است را بر آن مقدم بدارد.
ه )
این طور نیست که هر سخن ولی فقیه جنبه حکم حکومتی داشته باشد؛ بلکه سخنان ولی فقیه به دو بخش تقسیم می شود:
1- نظریات کارشناختی، 2- احکام حکومتی.
قسمت اول مانند فتاوای ولی فقیه در مسائل مختلف عبادی و فردی و یا نظریات اجتماعی قبل از صدور دستور و فرمان عمومی؛ در این زمینه موافقت عملی واجب نیست؛ اما در قسمت دوم که ولی فقیه دستوری را به ارگان های دولتی و یا به عموم مردم بدهد، مخالفت با آن جایز نیست. احکام حکومتی ولی فقیه به مسؤولان بسیار زیاد است و در مواردی نیز به مردم مانند لزوم شرکت در انتخابات و… .