خانه » همه » مذهبی » معنای لفظ «جمع» در علوم قرآنی

معنای لفظ «جمع» در علوم قرآنی

معنای لفظ «جمع» در علوم قرآنی

یكی كلمه‌ی «جمع» است كه معمولاً به معنیِ گردآوری و افزودن چیزی بر چیز دیگر ترجمه می‌شود. در تاریخ علوم قرآن این كلمه را به معانی مختلفی به كار برده‌اند. در میان مستشرقان، نولدكه و شوالی كه در این زمینه از آنها زیاد صحبت

17354 - معنای لفظ «جمع» در علوم قرآنی
17354 - معنای لفظ «جمع» در علوم قرآنی

 

نویسنده: محمود رامیار

 


یكی كلمه‌ی «جمع» است كه معمولاً به معنیِ گردآوری و افزودن چیزی بر چیز دیگر ترجمه می‌شود. در تاریخ علوم قرآن این كلمه را به معانی مختلفی به كار برده‌اند. در میان مستشرقان، نولدكه و شوالی كه در این زمینه از آنها زیاد صحبت می‌شود این كلمه را به معنی حفظ و اخذ می‌گیرند. (1) یعنی وقتی نوشته شده كه فلان صحابی قرآن را جمع كرد، می گویند منظور حفظ كردن قرآن و یا قسمتی از آن بوده، نه نوشتن و مجموعه داشتن. دلایل آنها هم پاره ای روایات و یا نوشته‌هایی است كه از قدیم مانده. مثلاً محمد بن سعد كاتب واقدی (م230هـ) در الطبقات الكبیر خود فصلی دارد به نام: «ذكْر مَن جَمَعَ القرآن عَلی عهد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)». (2) در این مقاله می‌بینیم تمام صحبت از جمع قرآن به معنی حفظ و یا اخذ قرآن است. نَوَوِی (م676) نیز «جَمَعوا القرآن» را به «حَفظوا جمیعه» شرح می‌كند. (3) قسطلانی (م923) در مناقب زید بن ثابت «جَمَع القرآن»‌ را به «اِسْتظْهَرَه حِفْظاً» توضیح می‌كند. (4) سیوطی نیز می‌گوید: مراد از اینكه قرآن را جمع كرد، این است كه قرآن را از حفظ كرده است. (5)
شَعْبی (م103) جمع قرآن را در مورد ابن مسعود «اخذ» به كار می‌برد. (6) حدیثی نیز درباره‌ی عثمان می گوید: «فَجَمَعَ كتاب الله فی ركعةٍ» (7) كه اینجا جمع به معنی قرائت و اخذ قرآن آمده است.
اینها بود دلایل ایشان. اما نگاهی به مجموعه‌ی روایات و احادیثی كه درباره‌ی مراحل مختلف جمع و گردآوری قرآن سخن گفته‌اند، به خوبی نشان می‌دهد كه این كلمه در مراحل مختلف به معانی مختلف متناسب با مقصود به كار رفته است. بنابراین برحسب زمان و به اقتضای كلام معانی مختلفی را در برگرفته است. در این مراحل مختلف، این معانی را داشته است:
1) جمع به معنی حفظ كردن و به حافظه سپردن و از بر كردن است. از اینجا به آن دسته از صحابی كه قرآن را از حفظ داشتند «حفّاظ قرآن» یا «جُماع قرآن» و یا جامعان قرآن یعنی جمع كنندگان قرآن می‌گفتند. این مرحله‌ی اول جمع آوری قرآن است.
2) گاهی جمع به معنی نوشتن بوده، منتها آیات به صورت پراكنده و متفرّق نوشته شده و در یك جلد جمع نشده و بعضی از سوره‌ها نیز مرتب بوده است. این مرحله‌ی دوم جمع آوری می‌شود.
3) زمانی هم منظور از جمع و گردآوری، نوشتن قرآن در یك مجموعه با آیه‌ها و سوره‌های مرتب است. این مرحله‌ی سوم است كه تا مدتی هم ادامه می‌یابد.
4) وقتی هم به تدوین و گردآوری یك متن و نصّ مرتب برحسب قرائت متواتر رایجی، جمع یا گردآوری قرآن گفته‌اند.
و این درست مراحل چهارگانه‌ای است كه بر تألیف و گردآوری آیات در یك مجموعه‌ی معین گذشته است.
این را هم توضیح بدهیم كه منظور از تألیف هرگز نگارش و تصنیف نیست. بلكه منظور همان جمع كردن و گردآوری آیات و سوره‌هاست. همان معنی كه در لغت به كار می‌رود، وگرنه منشاء و مصدر قرآن كه ذات پاك الهی است و هیچ بشری را بدان راهی نیست. آنهایی هم كه مرحله‌ی اول را یعنی حفظ كردن قرآن را به حساب نمی‌آورند جمع را سه دوره می‌بینند:
جمع در زمان رسول خدا را «تألیف» می‌گویند. اقدام ابوبكر را «جمع» می‌نامند و آنچه در زمان عثمان انجام شد «نسخ»‌ یا نسخه برداری و تكثیر نسخه می‌دانند. (8)
پس، همه جا نمی‌توان جمع را به معنی حفظ گرفت. معنی كلمه برحسب مورد فرق می‌كند. وقتی علی (علیه السلام) ردا به دوش نمی‌گیرد تا قرآن را جمع كند، هرگز نمی‌تواند بدان معنی باشد كه به حفظ كردن و از بر كردن قرآن همت گماشته است. بلكه همچنان كه تاریخ شاهد است او و بسیاری از صحابه مجموع قرآن را نوشته‌اند. در دوره‌ی نبوی هم جمع همین معنی را می‌دهد. یعنی هم حفظ و هم نوشتن و هم گردآوری است.
اصطلاح دیگری كه كمابیش در این بحث پیش می‌آید ما بین الدّفتین و یا مابین اللوحین است.
دَفّ جلدی از پوست حیوانات بوده كه در آغاز، علوم و حوادث را بر آن می‌نوشتند. بعدها كاغذها و برگ‌های نوشته شده را برای نگهداری بهتر میان دو جلد پوستی می‌گذاشتند و به آنها «الدّفتین» می‌گفتند. به كتاب هم «مجموعٌ ما بین الدّفتین» می‌گفتند. زیرا مجموعه‌ای بود میان دو جلد پوستی. هم چنین ما بین اللَوْحَین هم گفته می‌شد كه همان میان دو جلد معنی می‌دهد. لوح یعنی صفحه‌ی پهنی از چوب و تخته و استخوان و غیر از آن كه بر آن می‌نویسند. لوح محفوظ هم كه می‌گویند صفحه‌ای است نوشته كه در حفظ خداست.

پی‌نوشت‌ها:

1.F.Schwally;Geschichte des Qorāns,Die Sammlung des Qorāns,II:s.6.2.Blachèr,Int.au Coran,p.20 ,n.20
2.ابن سعد2: 2/ 115-112.
3.تهذیب: 516 س 4 چاپ وستنفلد. فتح الباری7: 96.
4.ارشاد الساری در شرح صحیح بخاری6: 162.
5.اتقان 134 چاپ قاهره 1306 یا كلكته 1852.
6.ابن سعد 2: 2/ 112 س23.
7.ایضاً 3: 1/ 53 س15.
8.البرهان فی علوم القرآن1: 235.

منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیركبیر، چاپ سیزدهم

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد