خانه » همه » مذهبی » معنای محبت-محبت اهل بیت(ع)-تولی و تبری

معنای محبت-محبت اهل بیت(ع)-تولی و تبری

ابتدا باید معناى حب روشن شود و سپس تعریف حب اهل بیت و ائمه اطهار(ع). حب؛ یعنى، رغبت و میل انسان به چیزى اگر این میل باطنى و رغبت دل به چیزى شدید و قوى شود آن را عشق مى نامند با استفاده از: طریحى، مجمع البحرین، ج 2، ماده «حبب». تعریف حب اهل بیت(ع) را باید از خود روایات اخذ کرد. در روایتى، رسول اکرم(ص)مى فرماید: «لا یؤمن احدکم حتى اکون احب الیه من ولده و والده و الناس اجمعین» ؛ میزان الحکمه، ج 2، ص 236، ح 3197. «هیچ کس از شماها ایمان ندارد، مگر اینکه من نزد او از فرزندانش و پدرش و همه مردم محبوب تر باشم». حضرت ابتدا اصل ایمان را مشروط به حب خود مى داند و سپس در ضمن آن حب خود را توضیح مى دهد. در روایتى دیگر حضرت براى حب خود مرتبه بالاترى را مى فرماید: «لایومن عبد حتى اکون احب الیه من نفسه ویکون عترتى احب الیه من عترته و یکون اهلى احب الیه من اهله و یکون ذاتى احب الیه من ذاته»؛ «هیچ بنده اى ایمان نداردمگر اینکه من نزد او از خودش محبوب تر باشم و ذریه من پیش او از ذریه خودش محبوب تر باشد و اهل من پیش او از اهل خودش محبوب تر باشد و ذات من پیش او از ذات خودش محبوب تر باشد. همان، ر 3199.
در این روایت نیز حضرت، شرط ایمان را حب خود و اهل بیت خود مى داند و هم تنها به مرتبه پایین حب اکتفا نمى کنند؛ بلکه مرتبه بالاى آن را مى فرماید؛ زیرا یک انسان طبیعى و عادى، خودش پیش خودش از همه محبوب تر است. سپس فرزندان و سپس نزدیکان؛ ولى انسان فوق طبیعى وقتى در حب کسى به مرتبه بالاى آن مى رسد، آن کس را بر خود و فرزندان، نزدیکان و همه ترجیح مى دهد و این همان مرتبه شدید و قوى حب است که به آن «عشق» میگویند. بنابراین حب اهل بیت و ائمه اطهار(ع) باید در این حد اعلا باشد و اگر هر اندازه از این حد پایین تر باشد، به همان اندازه ایمان نقص و کاستى دارد.
به عبارت دیگر درجات ایمان با درجات حب پیامبر اکرم واهل بیت(ع) سنجیده مى شود.

دوستى اهل بیت(ع) در عمل

امام محمد باقر(ع) مى فرمایند: «یا جابر! بلغ شیعتى عنى السلام و اعلمهم انه لا قرابه بینا و بین الله عزوجل و لا یتقرب الیه الابالطاعه یا جابر من اطاع الله و احبنافهو ولینا و من عصى الله لم ینفعه حبنا» ؛ همان، ص 238، ح 3211. «اى جابر! از طرف من به شیعه من سلام برسان و به آنها اعلام کن که هیچ قرابت و خویشاوندى بین ما و خداى عزوجل نیست و فقط با طاعت و بندگى به درگاه الهى تقرب جسته مى شود. اى جابر! هرکس اطاعت خدا را کند و – همراه آن – به ما محبت ورزد و دوست و محب ما مى باشد و هرکس معصیت خدا را کند حب ما برایش نافع نمى باشد».
بنابراین اولین شرط حب اهل بیت(ع) اطاعت حق تعالى و پرهیز از گناه مى باشد ممکن است درجه پایین محبت (همان میل باطنى و رغبت درونى) را داشته باشد؛ ولى عملاً اهل معصیت هم باشد، چنین حبى خیلى سود بخش نیست (لازم به یادآورى است معصیت هاى اتفاقى که بعدش توبه هم باشد – باعث نمى شود که حب اهل بیت(ع) سودى نبخشد.)
حضرت على مى فرماید: «انا مع رسول الله(ص)و معى عترتى على الحوض، فمن ارادنا فلیأخذ بقولنا ولیعمل بعلمنا…» ؛ همان، ح 3212. «من با رسول الله(ص) در حالى که عترت من هم با من هستند بر حوض [کوثر ]اشراف داریم. پس هر کس ما را مى خواهد هم باید گفتار ما را بگیرد و هم عمل ما را عمل کند…».
بنابراین این حب باید در عمل متجلى شود.

راه هاى کسب دوستى اهل بیت(ع):

1. معرفت اهل بیت(ع): در سایه معرفت امام به کمالات و ویژگى هاى منحصر به او بیشتر واقف مى گردیم و این وقوف خود فطرتا شیفتگى و محبت نسبت به اهل بیت(ع) را در پى دارد.
امام صادق(ع) مى فرماید: «الامام علم بین الله عزوجل و بین خلقه، فمن عرفه کان مومنا و من انکره کان کافرا» ؛ همان، ج 1، ص 170، ح 839. «امام آن شاخص [و دلیل و راهنماى ]آشکار است که بین خداى عزوجل و خلقش قرار گرفته، پس هر کس او را شناخت مؤمن مى گردد و هر کس او را انکار کرد [و نشناخت ]کافر مى گردد». مؤمن بودن، فرع بر شناخت امام است. از طرفى ایمان، عین حب و بغض است.
امام محمد باقر(ع) مى فرماید: «الایمان حب و بغض» ؛ همان، ج 2،ص 214، ح 3095. «ایمان حب و بغض است». حب به تمامى خوبى ها و کمالات و… و بغض از همه بدى ها، کژى ها و…
پس در پرتو شناخت و معرفت ایمان حاصل مى شود و ایمان هم جز حب و بغض نیست. نتیجه این مى شود که یکى از راه هاى عملى مهم کسب حب اهل بیت(ع)، معرفت آن بزرگواران است.
2. اطاعت از اهل بیت(ع): اگر کسى شناخت لازم و کافى به اهل بیت(ع) پیدا کرد، اطاعت از آنان را بر خود لازم مى داند؛ ولى گاهى شناخت در آن حد بالا نیست در این صورت چه بسا نسبت به اوامر آنان عصیان شود. عصیان هم به هر اندازه باشد، به همان اندازه کدورت و بغض مى آورد. کدورت و بغض هم، ضد صفا و حب است. پس هر اندازه نسبت به اوامر آنان عصیان شود، به همان اندازه بغض و کدورت نسبت به آنان در دل ایجاد مى شود و برعکس هر اندازه نسبت به اوامر آنان اطاعت شود، به همان اندازه حب و صفا به آنان دل را فرا مى گیرد.
امام رضا(ع) مى فرماید: «اللهم انى اسئلک… العمل الذى یبلغنى حبک…» ؛ همان، ح 3093. «الها! از تو آن عملى را مسألت مى کنم که حب خودت را به من برساند». بنابراین یکى از راه هاى عملى وصول به «حب» اصل عمل و طاعت عملى است.
3. توسل با حال: در سایه شناخت امام مى فهمیم همه چیزمان به او وابسته است. واسطه فیض و کمال و همه چیزمان امام مى باشد براى آشنایى بیشتر ترجمه زیارت جامعه کبیره را مطالعه کنید. اگر توسل بعد از شناخت و با حال همراه باشد، ترنم عاجزانه و عاشقانه اى است که حب را در دل بیش از پیش مى پروراند.
4. تولى و تبرى: دو اصلى که با حب اهل بیت(ع) تأثیر متقابل دارند یعنى، حب اهل بیت(ع)، تولى و دوستى با دوستان خدا و آنان و تبرى و بى زارى از دشمنان خدا و آنان را مى آورد و تولى و تبرى هم محبت اهل بیت(ع) را در پى دارد. براى آگاهى بیشتر ر.ک:
الف. یثربى، یحیى، فلسفه امامت.
ب. مکارم شیرازى، ناصر، رهبران بزرگ.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد