مفهوم سبك از نظر غربیان
اصل واژهی style به زبان لاتین بازمیگردد؛ یعنی چوبی كه برای نوشتن بر پارافین به كار میرفت. منظور، ابزار نوشتن مثل قلم مو یا قلم است. آنگاه این كلمه از طریق مجاز به مفهومهای دیگری راه یافت كه همگی به روش نوشتن
نویسنده: محمدكریم الكواز
مترجم: حسین سیدی
مترجم: حسین سیدی
اصل واژهی style به زبان لاتین بازمیگردد؛ یعنی چوبی كه برای نوشتن بر پارافین به كار میرفت. (1) منظور، ابزار نوشتن مثل قلم مو یا قلم است. آنگاه این كلمه از طریق مجاز به مفهومهای دیگری راه یافت كه همگی به روش نوشتن مربوط میشوند. یعنی ابتدا به روش نوشتن دستی ارتباط یافت و سپس بر بیان ادبی اطلاق گشت. در دورهی رومیها، روزگار خطیب شیشِرون (2)، به ویژگیهای بیان خطیبان نه شاعران اشاره داشت.
اصطلاح سبك در آثار بلاغی یونان باستان به معنای یكی از ابزارهای إقناع مردم بوده است. سبك در آن آثار تحت عنوان دانش خطابه قرار میگرفت. به ویژه بخش مربوط به گزینش واژگان مناسب با مقتضای حال. (3) بررسی و پژوهش در باب آن به بلاغت باستان مربوط میشود كه بر سه گونه خطابه مبتنی بوده است: خطابهی جشن، خطابهی سیاسی، و خطابهی قضایی. از آنجایی كه هریك مناسبت خاصی داشت خطیب میبایست بر شنوندگانش با در نظر گرفتن شرایط تأثیرگذار باشد. ارسطو میگفت: «كافی نیست كه آدمی از آنچه میگوید آگاه باشد بلكه باید بداند چگونه بگوید. » (4) ارسطو بخش سوم كتاب خطابهاش را به بررسی سبك اختصاص داد.
از تفكیك بین مفهوم كلام و شیوهی بیان آن، مفهوم سبك زاییده شد كه ادبای غربی میراثدار آن هستند. بیان از نظر آنها لباسِ معنا و سبك، نقش آن لباس است. (5) این واژه در كاربرد جدید زبان انگلیسی یعنی روش سخن گفتن یا نوشتن و یا روش عمل به چیزی كه در برخی از كاربردهای آن بر نام درست شخص یا شیوهی لباس پوشیدن یا رفتار وی دلالت دارد. صاحب سبك (6) كسی است كه بر سبك توجه دارد و در نوشتن به آن عنایت دارد و یا مدل جدید لباس را میپوشد. (7)
پژوهشگران فرانسوی برآنند كه اصل كلمهی style، كه امروزه به معنای سبك به كار میبرند، از واژهی لاتینی stilus است كه به معنای اسكنهی فلزی است كه گذشتگان آن را در نقاشی بر لوحهای پارافینی به كار میگرفتند. گاه هم مراد از اسكنه، نوك آن بوده است. طبیعی است كه هر كس روشی در به كارگیری آن داشت.
این اصطلاح در حوزهی ادبیات بر زبان كه در متن ادبی ظاهر است، یعنی واژگان، تركیبها، بلاغت و عروض دلالت دارد. (8)
مفهوم سبك از نظر فرانسویها ناشی از نگرش آنها به رابطهی متن با نویسنده است. سخن بوفون (1707-1788) مشهور است كه میگفت: «سبك همان شخص است» (9).
اصطلاح سبك در پژوهشهای بلاغی و نقدیِ كلاسیك به معنای نظام و قواعد كلی وارد شد؛ چنانكه در پژوهشهای نوین هم با دلالت بر بیان اندیشه به واسطهی زبان وارد گشت. (10)
پینوشتها
1. The General Basic English Dictionary,p. 366
2. Marcus Tullius Cicerō (106 تا 43 قبل از میلاد). تلفظ لاتین: كیكِرو (رك. فرهنگ معین، ج5، در مادهی «سیسرون» در منابع شرقی سیسِرو هم گفتهاند).
3. معجم المصطلحات العربیه، ص22؛ و الاسلوبیه، هاف، ص19.
4. الخطابه، ص 193.
5. معجم المصطلحات العربیه، ص22؛ و الاسلوب و الاصلوبیه، هاف، ص19.
6. stylist
7. The Shorter Oxford English Dictionare,p. 2033
8. مقدمهی فی النقد الادبی، ص306.
9. معجم المصطلحات العربیه، ص22.
10. الاسلوب و الاسلوبیه، جیرو، ص6.
منبع مقاله :
الكواز، محمدكریم، (1386)، سبك شناسی اعجاز بلاغی قرآن، ترجمهی حسین سیدی، تهران: انتشارات سخن، چاپ اول