رانندگی شهری و جادهای
این بخش آخرین قسمت تست است و برای آن مسیری به طول ۳۰ کیلومتر انتخاب شد که دارای فراز و نشیبها، سرعتگیرها، میدانها و پیچهای ملایم یا تند بود. این تست حالتی را شامل میشود که ۹۰ درصد رانندگان خودروهای شاسی بلند با آن سروکار خواهند داشت. در این تست همچنین مشخص خواهد شد کدام خودرو بهترین عملکرد را در حالت اسپرت دارد.
اگر در حال فرار باشید و یا عجله داشته باشید، جگوار و پورشه بهترین انتخاب خواهند بود. این دو خودرو دارای رانندگی بسیار لذت بخشی هستند. اگر بحث بر سر انتخاب سریعترین خودروی شاسی بلند باشد، قطعا این دو مدل برنده خواهند بود؛ اما نکتهی دیگری بهجز سریع رفتن نیز در این آزمایش مطرح است و آن میزان لوکس بودن خودرو است.
پورشه بخش از راحتی خود را فدای چسبندگی و ترمزها بسیار قدرتمند کرده است. ترمزهای این خودرو قویترین در این تست هستند و احساس اطمینان بسیار زیادی را منتقل میکنند. شاسی این خودرو بالاترین دینامیک سواری را دارد و فرمان آن نیز دقیقترین است. اگر تنها یک مورد منفی در خصوص رانندگی کاین در این شرایط وجود داشته باشد، تنها وجود کمی تأخیر در عملکرد پیشرانه و احساس سنگینی است که پدال گاز این خودرو دارد.
جگوار از نظر لذت رانندگی با پورشه برابری میکند و توانایی عبور و فرمان پذیری آن در پیچها عالی است. اما به نظر میرسد دوز اسپرت این خودرو کمی بیش از اندازه باشد و گویی آن را تنها برای حرکت در جاده ساختهاند. در کل جگوار دارای لذت بسیار زیادی برای راننده و لذت کمی برای سرنشینان است.
لکسوس برخی از خصوصیات اسپرت خود را فدای ارائهی سواری مناسب در جاده برای سرنشینان کرده است؛ اما در جادههای پر پیچوخم برای گرفتن گشتاور کافی از پیشرانه، نیاز دارید کاملا به پیشرانه فشار بیاورید. همچنین به دلیل وزن کم خودرو، کمی احساس سبکی در پیچها خواهید داشت. عملکرد این خودرو بهخصوص در مواجه با سرعتگیرها کمی ناآرام و متشنج است.
مرسدس بنز و بیامو هیچکدام در زمینهی رانندگی جادهای عملکرد عالی ندارند. بیامو بالانس متوسطی بین سواری و هندلینگ دارد. فرمان آن عملکرد خشنی دارد اما در صورتی که آن را در حالت اسپرت قرار دهید عملکرد فرمان سنگین میشود. البته کنترل حرکات بدنه در این خودرو بهخوبی انجام میشود. بارزترین نکات بیامو ظاهر زیبای آن و موقعیت قرارگیری سرنشینان است و عملکرد جعبه دندهی آن نیز بسیار فوقالعاده است.
دو کاستی و نکتهی منفی عمده در مرسدس بنز GLE250d، یکی عملکرد زبر و خشن پیشرانه و دیگری سواری نهچندان دلچسب آن است. البته نباید فراموش کرد که عملکرد پیشرانه و جعبه دندهی مرسدس بنز در صورتی که حالت رانندگی آن را در حالت اسپرت قرار دهید، بسیار عالی است و واکنشهای خوبی از خود نشان میدهد؛ اما در کل برای یک استفادهی روزمره کمبودهایی در سواری آن مشاهده میشود. قدرت ترمزگیری مرسدس بنز عالی است و ترمزها در هیچ شرایطی شما را ناامید نمیکنند؛ اما پدال ترمز بیش از اندازه نرم است و احساس خوبی را منتقل نمیکند. تایرهای کنتیننتال مرسدس بنز، مدل کراس کانتکت هستند و چسبندگی بینظیری دارند.
رنجروور و ولوو ثابت کردند که در بحث رانندگی جادهای کاملا مخالف یکدیگر هستند. رنجروو عملکردی بسیار دقیق و لوکس در جاده دارد و ابعاد و به خصوص پهنای آن برای شهر بسیار مناسب است. چیزی که در هنگام سواری با رنجروور برای شما اصلا اهمیت نخواهد داشت؛ دست اندازها و پستی بلندی های مسیر هستند؛ چون اصلا آنها را احساس نخواهید کرد. رنجروور در بحث سواری مثل همیشه عملکردی تمام و کمال و عالی دارد.
در نقطهی مقابل رنجروور، ولوو قرار دارد. اولین مشکل در خصوص این خودرو ابعاد بزرگ آن است که راننده را در مسیرهای تنگ و باریک دچار اضطراب و مشکل میکند. پیشرانه نیز در بیشتر اوقات خسته است و حال راه رفتن ندارد. عملکرد فرمان خودرو خوب و دقیق است و خودرو پایداری مناسبی دارد. سواری این خودرو در سرعتهای پایین کمی خشک است و شاسی آن بهخصوص در صورتی که در هنگام دور زدن با ناهمواریها موجه شوید، کمی نامتعادل میشود و از خود بیقراری بروز میدهد. اما در کل ولوو ترکیب خوبی از راحتی و رضایت را ارائه میدهد.
آئودی عملکرد کلی خوبی در این بخش دارد و پیشرانهی بزرگ آن بیصدا است و عملکردی نرم و پرقدرت دارد و عملکرد جعبه دندهی ۸ سرعتهی آن فوقالعاده است. شاسی خودرو در مواجه با ناهمواریها عملکرد خوبی دارد و در صورتی که حالت رانندگی را در وضعیت اسپرت قرار دهید، دقت فرمان بهشدت افزایش پیدا میکند. عایقبندی صوتی کابین عالی است و حس لوکس بودن را منتقل میکند. در خصوص کیفیت سواری و هندلینگ، آئودی تقریبا ایرادی ندارد.
در خصوص بحث مصرف سوخت، ما تمام خودروها را در طی مسیری ۶۰ کیلومتری مورد آزمایش قرار دادیم و نتایج آن به شرح زیر است:
بدون شک شرکتکنندهی بنزینی یعنی لکسوس، پرمصرفترین خودرو در این گروه است و مصرف سوخت ترکیبی آن در حدود ۱۲.۱۶ لیتر در هر صد کیلومتر است. مصرف سوخت بیامو ۱۰.۶۲ لیتر، رنجروور ۱۰.۵۲ لیتر، جگوار ۱۰.۴۳ لیتر و پورشه ۱۰.۲۷ لیتر است. ولوو و بنز نیز مصرف خوبی دارند و به ترتیب ۹.۹۵ و ۹.۷۱ لیتر در هر صد کیلومتر مصرف میکنند. اما در این بخش نیز بهترین خودرو آئودی است که با وجود داشتن پیشرانهی V6 پرحجم، مصرف سوخت ترکیبی آن تنها ۸.۹۸ لیتر در هر صد کیلومتر است.
نتیجهگیری نهایی
مرسدس بنز GLE250d مجموعهی قابل قبولی در خود جای داده است اما وقتی وارد تکتک اجزا میشوید، کاستیهایی در آن مشاهده میشوند که این خودرو را تبدیل به یک انتخاب متوسط میکنند؛ بهخصوص در این زمینه باید بیشتر از همه عملکرد پیشرانه و کیفیت سواری پایین را مقصر دانست. در بحث ایمنی، عایقبندی صوتی و البته طراحی، مرسدس بنز گزینهی بسیار مناسبی است.
از جگوار بهعنوان یک خودروی تازهوارد انتظار بیشتری میرفت، گرچه این خودرو توانست قابلیتهای خود را بهخوبی به اثبات برساند. لیست آپشنهای این خودرو تا ۲۴ هزار دلار میرسد که سبب شده است ارزش این خودرو در برابر بهای پرداختی افت کند. البته مدل ۹۹ هزار دلاری S میتواند یک تهدید جدی برای رقبا به شمار آید. این لیست آپشنها شامل رینگهای ۲۲ اینچی و بسیاری از آپشنهای لوکس در داخل کابین هستند.
در ردهبندیها پورشه در یک جایگاه بالاتر از جگوار قرار گرفت و نتوانست رتبهای بهتر از ششم را کسب کند.همهی داوران در این خصوص توافق نظر داشتند که کاین خودرویی است که برای راننده طراحی شده. اما مدل پایهی این خودرو همچنان قیمت بالایی دارد و آپشنها میتوانند قیمت این خودرو را حتی تا ۲ برابر افزایش دهند. بدتر اینکه خودروی مورد آزمایش ما دارای کمترین سیستمهای ایمنی فعال بود؛ بهطوریکه در زمینهی این سیستمها حتی از خودروی جایگاه آخر یعنی مرسدس بنز GLE250d نیز پایینتر بود و همین مورد سبب شد تا پورشه نتواند رتبهای بهتر از این را کسب کند.
بیامو در جایگاه پنجم قرار میگیرد. این خودرو را نمیتوان بهعنوان معیار این کلاس در نظر گرفت، البته در این بین یک استثنا وجود دارد و آن عملکرد فوقالعادهی پیشرانهی دیزلی و سیستم ارتباطی و رسانهای iDrive آن است.
قرارگیری لکسوس در جایگاه چهارم واقعا غافلگیرکننده است. این خودرو نشاندهندهی تعریف ژاپنیها از یک اتومبیل لوکس و مجهز است. اگر واقعبین باشیم باید بپذیریم که این خودرو توانست خود را فراتر از حد متوسط کلاس نشان دهد. این خودرو مجموعهای خوب از طراحی خاص و زیبا، نرمی سواری و کیفیت است.
نظرات در مورد رنجروور کاملا در نقطهی مقابل لکسوس قرار داشتند و دلیل آن این است که این خودرو یک ۴×۴ است که به تجهیزات عصر مدرن مجهز شده است.
ولوو TDV6 S مثال خوبی است که ترکیبی مناسب از کیفیت و لوکس بودن، راحتی، عملکرد و استحکام را ارائه میکند. طراحی داخلی ولوو XC90 بسیار خوب است گرچه کمی استفادهی بیش از اندازه از مواد خشک در آن به چشم میخورد.
آئودی Q7 با اختلاف کمی بهتر از ولوو XC90 ظاهر شد و توانست جایگاه نخست را به خود اختصاص دهد. آئودی در هر زمینه و شاخصی میتواند بهعنوان یک معیار در کلاس شاسی بلندهای لوکس مطرح شود. در زمینههای هندلینگ، بالانس سواری، کیفیت، مواد بهکاررفته، امکانات، فضای داخلی، طراحی و کاربردی بودن و حتی مصرف سوخت، آئودی یک گزینهی بسیار عالی است.
این خودرو شاید با آن پیشرانهی ۲۱۴ اسب بخاری پایهی خود خیلی هیجانانگیز نباشد ولی بزرگترین خودروی خانوادهی Q است و عملکرد آن طوری است که بهسختی میتوان از آن ایراد گرفت. بنابراین برندهی نهایی این مقایسه آئودی Q7 است. در ادامه میتوانید در جدول زیر ردهبندی خودروها را ببینید.