سماع در لغت يعني شنيدن و در اصطلاح عبارت است از وجد و سرور و پايکوبي و دست افشاني به صورت گروهي يا فردي با آداب و تشريفاتي و همراهي با آلات موسيقي، که صوفيان به جاي عبادت خدا يا نماز و روزه و ديگر احکام شرعي و به جاي تشکيل جلسات موعظه و قرآن و … به بر پايي مجالس سماع همراه با ترانه ها، رقص ها و آلات حرام موسيقي پرداخته و اين گونه مجالس را جاي گزين عبادت الهي مي دانند.[1]صوفيان را حلقه اي در ذکر بود کارشان در حلقه ذکر و فکر بود
ذکر مي کردند با رقص و نشاط پاي کوبي کف زنان با انبساط
از سماع و وجد رفتند ي ز هوش مست لا يعقل چو رند باده نوش
گه فتادندي به روي يک دگر اين شدي در زير و آن يک در زبر[2]درباره سماع در کتاب هايي که شرح حال و انديشه هاي صوفيه را نوشته اند، سخناني به ميان آمده که براي اطلاع بيشتر مي توانيد به برخي از آنها مراجعه کنيد:
1ـ خيراتيه در ابطال طريقه صوفيه، محمد علي بن وحيد بهبهاني 2 جلدي.
2ـ جلوه حق، مکارم شيرازي.
3ـ الإثني عشريه في الرد علي الصوفيه، شيخ محمد حر عاملي.
4ـ حديقه الشيعه، مقدس اردبيلي.
5ـ عين الحياة، علامه محمد باقر مجلسي، باب مذمت متابعت صوفيه.
6ـ تحفة الأخيار، مولي محمد طاهر قمي.
7ـ نقد بر مثنوي، آيت الله ميرزا علي اکبر مصلائي و سيد جواد مدرسي.
8ـ کشف الحق و نهج الصدق و الصواب، علامه حلي، در قسمت رد و ابطال حلول و اتحاد و سماع.
9ـ طاقديس، مرحوم نراقي، در قسمت شرح رقص صوفيان.
10ـ تاريخ فلسفه و تصوف، آيت الله شيخ علي نمازي.
11ـ عارف و صوفي چه مي گويد، جواد تهراني.
12ـ تصفيه القلوب، شيخ عزيز نسفي صوفي.
13ـ تاريخ تصوف در اسلام، دکتر قاسم غني.
14ـ اصطلاحات صوفيه، محيي الدين عربي.
15ـ شناخت عرفان و عارفان ايراني، علي اصغر حلبي.
16ـ فضائح الصوفيه، آل آقا.
17ـ ميزان الثواب، ابو القاسم راز شيرازي [از بزرگان صوفيه].
18ـ مناهج انوار المعرفه، ابو القاسم راز شيرازي [از بزرگان صوفيه].
19ـ رساله رفع شبهات، سلطان حسين تابنده گنابادي [از صوفيه].
ذکر اين نکته در آخر ضروري است که سماع که همان آوازهاي رقص آور و رقص افراد در بين مردم و نواختن آلات موسيقي لهوي است در روايات اسلامي و ديدگاههاي فقهاي اسلام حرام و خلاف شرع است ولي آنچه بر انحراف گروه هايي که دنبال اين گونه خلاف شرع ها هستند، افزوده است اين که در باور چنين افرادي، سماع جزو عبادات الهي شمرده مي شود و اين يعني وارد کردن حکمي و عملي در دين که خداوند نفرموده است و همان که در انديشه هاي ديني بدعت شمرده مي شود و هر نوع بدعتي يعني هر گونه نوع آوري که در دين نيست باعث گمراهي و انحراف از مسير اسلام ناب خواهد شد. و رسول گرامي اسلام فرموده اند: هر بدعتي گمراهي و نتيجه هر گمراهي آتش جهنم است.[3]از امام هادي ـ عليه السلام ـ سئوال شد که چه مي فرماييد درباره جماعتي که سماع مي کنند و دستک زده و مي رقصند و فرياد کرده و بي هوش مي شوند؟
امام فرمودند: همه اين جماعت اهل ريا و نيرنگ اند و براي عوام فريبي وارد اين کارها مي شوند، زيرا که اين کارها از شيطان است.[4]
پي نوشت ها:
[1] . مصلائي، علي اکبر و مدرسي، جواد، نقد بر مثنوي ، بي جا، بي نا، بي تا، ص 309.
[2] . قمي، محمد طاهر، تحفة الأخيار، بي جا، بي نا، بي تا، ص 256.
[3] . عبد الصمد عاملي، حسين، وصول الاخيار الي اصول الاخبار، قم، مجمع الذخائر الإسلاميه، بي تا، ص 75.
[4] . تحفه الاخيار، ص 301.