طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مناجات خمس عشر امام سجاد(ع) از نظر سند در چه حدّ از اعتبار است؟

مناجات خمس عشر امام سجاد(ع) از نظر سند در چه حدّ از اعتبار است؟

1. زبان دعا از عناصر مشترک و مهم همۀ‏ انسان ‏ها و فرهنگ ‏ها است و جایگاه ویژه ‏ای در فرهنگ شیعی دارد. این زبان مبارک، منشأ فطری و تاریخی به قدمت تاریخ انسان دارد و ترجمان دعای حقیقی بوده و ارتباط ویژه و مقدّسی بین فقیر محض و غنی مطلق برقرار می ‏کند. پس، هر دعایی که در این راستا و هماهنگ با فطرت انسانی باشد، خواندن آن جایز است.

2. علامه مجلسی در بارۀ مناجات خمس عشر می گوید: «این مناجات را در برخی از کتاب های اصحاب دیدم که از امام سجاد(ع) روایت کرده اند»؛[1] در حالی که ایشان نامی از آن کتاب ها نبرده و سند روایت را هم نقل نکرده است. شیخ حرّ عاملی نیز در «الصحیفة الثانیة السجادیة» این مناجات پانزده گانه را از دعاهای سجادیه دانسته و بدون هیچ تردیدی به امام سجاد(ع) نسبت داده است.

2. به هر حال، این روایت، مرسل است، ولی چون مطالب و مفاهیم موجود در این مناجات ها با اصول و آموزه های قرآنی و دعاهای مأثور دیگر موافق است، خواندن آن اشکالی ندارد.

3. لازم نیست که در همۀ اوقات دعای ویژه و مخصوصی وارد شده باشد تا آن را بخوانیم؛ و هیچ فقیهی خواندن دعایی با محتوای درست و شرعی را حرام ندانسته و منع نکرده است؛ همان طور که در این باره احادیثی نیز نقل شده است؛ مانند این که امام باقر(ع) می فرماید: «در هفت مورد دعای مخصوصی نیاز ندارد: نماز بر میّت، قنوت، دعاى مستجار (موضعى در کعبه)، صفا و مروه، وقوف به عرفات و دو رکعت طواف»؛[2] در این موارد مى ‏توان هر دعای مشروعی خواند.[3]

همچنین امام صادق(ع) فرمود: «دعای موقّت (دعای به خصوص) براى شیعۀ مستضعف است، امّا برای شیعۀ با بصیرت و بینا دعای موقّت نیست؛ زیرا به حدّ بلوغ عقلى و رشد فکرى رسیده است [و می داند چه از خدا بخواهد و چه نخواهد]».[4]

4. خواندن دعاهایی مانند مکارم الاخلاق، ابوحمزه ثمالی، و همین مناجات پانزده گانه که در مفاتیح الجنان نیز آمده اند، به خود سازی و ترک گناه کمک می رساند؛ و علمای اخلاق نیز به خواندن آنها سفارش کرده اند؛ همان طور که محمدتقی مجلسی –پدر علامه مجلسی- می گوید: «شایسته است که سالک الی الله مداومت بر خواندن مناجات خمس عشر داشته باشد».[5]

 

[1]. «وَ مِنْهَا الْمُنَاجَاةُ الْخَمْسَ عَشْرَةَ لِمَوْلَانَا عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا وَ قَدْ وَجَدْتُهَا مَرْوِیَّةً عَنْهُ(ع) فِی بَعْضِ کُتُبِ الْأَصْحَابِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ»؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 91، ص 142، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.

[2]. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 6، ص 278، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409ق.

[3]. ر.ک: شیخ صدوق، الهدایة فی الأصول و الفروع، ص 166، مؤسسه امام هادى علیه السلام، قم، چاپ اول، 1418ق؛ طباطبایى قمّى، سید تقى، الدلائل فی شرح منتخب المسائل، ج 2، ص 318، کتابفروشى محلاتى، قم، چاپ اول، 1423ق.

[4]. همان، ج 90، ص 365 و ج 91، ص 89: «… دُعَاءُ الشِّیعَةِ الْمُسْتَضْعَفِینَ فَفِی کُلِّ عِلَّةٍ مِنَ الْعِلَلِ دُعَاءٌ مُوَقَّتٌ‏ وَ أَمَّا دُعَاءُ الْمُسْتَبْصِرِینَ فَلَیْسَ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ دُعَاءٌ مُوَقَّتٌ‏ لِأَنَّ الْمُسْتَبْصِرِینَ الْبَالِغِینَ دُعَاؤُهُمْ لَا یُحْجَبُ».

[5]. مجلسى، محمدتقى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: موسوى کرمانى، حسین، اشتهاردى، على پناه، ج 13، ص 128،‏ مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانپور، قم، چاپ دوم، 1406ق.

 

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد