پیش از پرداختن به مسأله « زنجیرزنى » توجه به چند نکته ضرورى است : مسأله گریه و عزادارى بر حضرت سیدالشهدا ( ع ) از افضل قربات است و فلسفههاى سازنده و تربیتى متعددى دارد از جمله : 1 – توجه به هدف قیام امام حسین که همانا احیاى ارزشهاى دینى و جلوگیرى از انحراف بود .
2 – زنده داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسینى ،
3 – الهام بخش روح انقلابى و ستم ستیزى ،
4 – پیوند عمیق عاطفى بین امت و الگوهاى راستین ،
5 – اقامه مجالس دینى در سطح وسیع و آشنا شدن تودهها با معارف دینى ،
6 – پالایش روح و تزکیه نفس ،
7 – اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم و . . . .
اما اصل عزادارى و سوگوارى از خود اهل بیت ( ع ) است ولى چگونگى آن تا حدود زیادى با شیوههاى قومى و ملى عجین شده است و این آمیزش تا زمانى که مشتمل بر خلاف شرع نباشد اشکالى ندارد .
داستان گریه و عزادارى پس از شهادت حضرت امام حسین ( ع ) از سوى امامان ( ع ) داستان دامنهدارى است . به مواردى اشاره مىشود :
1 – امام چهارم ( ع ) که خود در کربلا شاهد مصائب دردناک حسین ( ع ) و یاران فداکار او بود و 23 سال داشت ، پس از آن واقعه سوزناک تا زمانى که در قید حیات بودند یعنى مدت 34 سال طبق برخى روایات براى پدر و عزیزان خویش گریه و سوگوارى مىکرد ، ( بحارالانوار ، ج 46 ، ص 108 و 109 ) .
گریههاى امام سجاد ( ع ) در سختترین شرایط علاوه بر جنبه عاطفى ، یکى ازراههاى مهم مبارزه و افشاگرى بود .
2 – امام صادق ( ع ) به ابوهارون مکفوف دستور مىدهد مرثیه بسراید و آنگاه که وى مرثیه خود را مىخواند مشاهده مىنماید امام ( ع ) سخت گریه مىکند متوجه مىشود از صداى گریه امام صادق ( ع ) زنانى که پشت پرده حضور داشتهاند صداى خود را به گریه و شیون بلند کردند ، ( کاملالزیارات ، ابن قولویه ، نقل از ره توشه راهیان نور ، ویژه محرم 1376 ) .
3 – امام رضا ( ع ) دعبل خزایى شاعر را در ایام سوگوارى حضرت حسین ( ع ) به حضور مىپذیرد به او عنوان یارى دهنده اهلبیت ، خوشآمد مىگوید و از وى مىخواهد در روزهاى غم و اندوه اهلبیت یعنى عاشورا در مورد مصایب جد خویش اباعبدالله ( ع ) مرثیه بسراید ، ( بحارالانوار ، ج 45 ، ص 257 ) .
در مورد سینهزنى نیز برخى از منابع تاریخى نشان مىدهد که وقتى بنىهاشم براى اولین از مدینه به کربلا آمده و با کاروان اسراء در آن مکان برخورد نمودند به رسم عزادارى زنانشان دست به سینه مىزدند .
براى آگاهى بیشتر . ک :
1 – فلسفه شهادت و عزادارى امام حسین ، سید عبدالحسین شرفالدین ، مترجم : على صحت ، انتشارات مرتضوى
2 – حماسه حسینى ، شهید مطهرى ، انتشارات صدرا
3 – پیامهاى عاشورا ، جواد محدثى ، انتشارات پیک جلال
4 – عبرتهاى عاشورا ، سید احمد خاتمى ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم
5 – فرهنگ عاشورا ، جواد محدثى ، نشر معروف
بنا به روایات متعدد که در منابع فریقین وارد شده جبرئیل امین پس از ولادت امام حسین ( ع ) پیامبر ( ص ) را در مورد شهادت جانگداز آن مولود خجسته خبر داد و از آن پس نیز پیامبر ( ص ) در موارد و مناسبتهاى گوناگون و محافل متعدد آن را یادآور شد و هر بار تأثر عمیق خویش را از سویى و نوازش حسین ( ع ) و حقانیت و مظلومیت او و یارانش رااز سوى دیگر پنهان نداشت ، ( على ابوالحسنى ( منذر ) سیاهپوشى در سوگ ائمه نور ، قم ، ناشر مؤلف ، 1375 ، ص 10 و السید صالح الشهرستانى ، تاریخ النّیاحه على الامام الشهید الحسین بن علىّ ، تحقیق و اعداد الشیخ نبیل رضا علوان ، ج 1 ، بیروت ، دار الزهرا ، 1419 ، ص 29 23 ) .
برخى روایات مربوط به این واقعه به پیشگویىهاى پیامبر ( ص ) نسبت به قدرت یافتن بنىامیه و جنایات آینده این شجره خبیثه بر مىگردد که در آنها نیز شهادت تأثرانگیز امام حسین و یارانش بدست بنى امیه به گونه تصریحى و یاتلویحى بیان گردیده است .
پس از رحلت پیامبر مکرم اسلام ( ص ) نیز در جاى جاى خاطرهگویى ، سوگوارى و دغدغههاى سیاسى و دینى فرزندان و زنان پیامبر ( ص ) شهادت توأم با مظلومیت و فداکارى سالار شهیدان مورد گزارش و تایید قرار گرفته است واز طرفداران و یاران آن بزرگوار به نیکى یاد شده و از سوى امویان و دشمنان آن حضرت به شدّت نکوهش گردیده است .
عزادارى حسین بن على ( ع ) پس از شهادت وى و یارانش در روز عاشورا سال شصت و یکم هجرى توسط بازماندگان و خاندانش آغاز شد و هنگام عبور کاروان اسیران از قتلگاه به مقصد کوفه و وداع آنها با اجساد عریان ، بىسر ، و پایمال ستوران شده سپس در مجلس ابن زیاد در دار الاماره کوفه و از آن بعد در مجلس یزید در دارالخلافه شام به اوج خود رسید که نه تنها طرفداران بلکه بىتفاوتان حتى بسیارى از مخالفان را به ابراز احساسات و هم دردى واداشته برخى را وادار به تفکر در حادثه کربلا و حتى ندامت از عدم یارى امام حسین و توبه نمود .
ویژگىهاى عزادارى پس از حادثهى عاشورا
عزادارى خاندان پیامبر اسلام ( ص ) و طرفداران اهل البیت ( ع ) ، پس از واقعه عاشورا به تدریج صورت ثابت و فراگیر یافت و یاد و نام امام حسین ( ع ) با اشک و خاطرات جانکاه کربلا توأم گردید و بیشتر با دو ویژگى از دوران پیش از عاشورا متفاوت مىنماید .
الف . گستردگى : اگر عزادارى و اندوهورزى نسبت به سرنوشت غمبار امام حسین ( ع ) ، قبل از عاشورا به پیامبر و خاندانش آن هم در مقاطعى خاص اختصاص مىیافت پس از عاشوراى ( 61 ق ) این تأثر ژرف و ابراز احساسات عمیق اسلامى و انسانى ابعاد بسیار گسترده یافته نه تنها تمامى خاندان بنى هاشم بلکه اهل تشیع و حتى بسیارى ازفرقههاى بىتعصب دیگر را فرا گرفت ، ( نخستین تعزیت رسمى را توابین بر سر مرقد امام حسین ( ع ) بر پا کردند : رسول جعفریان ، تاریخ تشیع درایران ، قم ، انصاریان ، 1375 ، ج 2 ، ص 689 ) . و گذشت زمان حقانیت موضع آن حضرت را روشن نمود و بر طرفداران سپس سوگواران آن حضرت افزود و عملکرد بعدى یزید و جانشینانش بر نفرت مردم از آنها هر چه بیشتر افزود و دلها ، احساسات و اندیشهها را متوجه امام حسین ( ع ) و موضع بر حق وى نمود . طبیعى است که بستگان و دوستان یاران و اصحاب شهید امام حسین ( ع ) نیز خود هم بخاطر عزیزان از دست رفته و هم براى آن حضرت و یارانش اشکمى ریختند و سینهاى مالامال از غم گرفتند .
ب . نحوه عزادارى : بنابر اسناد موجود تاریخى ، عزادارى سالار شهیدان و سایر جانباختگان کربلا پس از عاشورا بیشتر به صورت سرودن شعر بوده است . این امر هم از سوى شیعیان و شیفتگان امام حسین ( ع ) و هم از طرف اهلبیت ( ع ) مورد اقبال و حتى تأکید قرار گرفته است . در واقع زبان و بیانى جز زبان هنر و قالب روح نواز و برتر شعر نمىتوانست تأثرات و تألمات عمیق اهلبیت و طرفداران حق و عدالت را از سویى و مظلومیت بىمانند و حماسههاى دشمن شکن آن شهید طف و سپاهش را از سوى دیگر تجسم بخشد .
در جریان مصیبتدارى حضرت زینب ( س ) و همراهان در مسیر بازگشت از شام به مدینه در کربلا و بر سر تربت پاک آن عزیزان سپس در مدینه هنگام ورود اسیران نینوا بیشتر به زبان شعر و قالب هنرى که از عمق احساس و قلب نشأت گرفت و لاجرم بر دل و جان مخاطبان مىنشست ، صورت گرفت .
اشخاصى دلسوختهاى چون عبیدالله بن الحر الجعفى ، سلیمان بن قته العدوى ، و سایر شعراى که بعضا مجهول ماندهاند و با همه فشارهاى طاقتفرساى بنىامیه و اختناق موجود ، هنگام زیارت تربت حسینى اشعار جانسوز و ماندگارى سرودند که نمونههاى روشن سوگوارى امام حسین ( ع ) پس از عاشورا و استفاده از عنصر شعر و هنر در بیانحماسه و مرثیه حسینى مىباشد و اشعار نعمان بن بشیر و بازماندگان حسینى هنگام ورود به مدینه و انعقاد مجلس عزادارى دراین باره و ابیات سروده شده از سوى زنان و مردان مدینه به ویژه بنى هاشم ، نشان عزادارى وسیع و همه جانبه و بهرهگیرى از زبان برتر شعر در این باره است ، ( تاریخ النیاحه ، ج 1 ، ص 103 ) .
آنچه از منابع تاریخى و قرائن دیگر به دست مىآید که سوگوارى اهل بیت ( ع ) و شیعیان در دورهى امویان و اوائل عصر عباسیان با سرودن شعر و گریستن ، شیون نمودن ، احیانا سیاه پوشیدن و پریشان نمودن مو و گاهى به سر و سینه کوبیدن که در بیان حزن و اندوه و هنگام مصیبت مرسوم بوده است ، صورت مىگرفت ، ( على ابوالحسنى ( منذر ) سیاهپوشى درسوگ ائمه نور ، قم ، ناشر مؤلف ، 1375 ، ص 317 به بعد تاریخ النیاحه ، ج 1 ، ص 103 ) اما از زنجیرزنى ، تعزیه خوانى و شبیه سازى کمترین خبر و اثرى نبوده است . این برنامه که معمولاً زمان و مکان خاص و ادوار بخصوصى نمىشناخت به مناسبتها و شرایط مساعد به گونه خصوصى و یا عمومى اجرا مىشد و اینکه حتما در دههى اول ماه محرم هر سال و یا حتى در روز عاشوراى هر سال باشد از تاریخ به دست نمىآید .
امامان معصوم ( ع ) با تشویق و دادن صله به شاعران ولایى از سویى و بیان عظمت و مظلومیت امام حسین و قیام وى از سوى دیگر در ترویج عزادارى امام حسین و زنده ماندن خاطره عاشورا تلاش پیگیر کردند و ثواب گریستن ، گریاندن و تباکى بر امام حسین و شهداى کربلا را گوشزد همگان کرده بدین ترتیب عزادارى بر امام حسین و یارانش را با تجلیات برجستهى ایثار ، ظلمستیزى ، عدالت خواهى ، فسادسوزى و معروف گسترى که در آن است ، جزو شعایراسلامى خوانده از وسائل مهم توحید دارى ، عبادتورزى ، اهل بیت دوستى ، ظلم ستیزى و عدالت خواهى شمردند و در جامعه اسلامى و افکار مؤمنان ماندگار و نهادینه نمودند .
اصل وجود تعزیه و عزادارى براى امام حسین ( ع ) و ائمه اطهار ( ع ) داراى پشتوانه محکمى از احادیث و روایات معتبر و سیره ائمه اطهار ( ع ) مى باشد که اصلا قابل خدشه نیست . مراسم سوگوارى عاشورا , ( عزادارى , تعزیه خوانى , مراسم روضه خوانى و . . . ) از پیش از صفویه در ایران به ویژه خراسان عصر تیمورى رواج داشته و کتاب روضه الشهدا از ملا حسین کاشفى ( م 910 ) براى محافل روضه خوانى خراسان تألیف شده بوده است آن هم در روزگارى که هنوز پاى شاه اسماعیل به خراسان نرسیده و قزلباشان شیعه در آنجا حضور و نفوذى نداشتند . در عصر حضور ائمه معصومین ( ع ) و پیامبر اکرم ( ص ) نیز برگزارى تعزیه براى شهداء و مرحومین امرى رایج بوده است که مى توان به : برگزارى مراسم عزادارى براى حمزه سیدالشهداء توسط زنان مدینه , برگزارى مراسم عزادارى براى امام حسین ( ع ) توسط کاروان اسرا به مدت سه روز در شام و بعد از برگشتن از شام بر سر قبر مطهر امام حسین ( ع ) در کربلا , و سپس در مدینه اشاره نمود و حتى امامان معصوم ( ع ) نیز براى عزادارى جدشان هر ساله تشکیل مراسم عزادارى مى دادند , ( . ک : رسول جعفریان , صفویه از ظهور تا زوال , ص 237 ) اما سبک عزادارى به فرهنگ هر قومى بر مى گردد . به عبارت دیگر تعزیه از مقوله هنر است که ممکن است در آن از موارد مشابه حتى از کشورها و آئین هاى دیگر تقلید شود , و این تا جایى که با ارزشها و معارف اسلامى مغایرت نداشته باشد مشکلى ندارد . در عین حال برخى از منابع تاریخى برآنند که نخستین بار زنان بنى هاشم هنگام ورود به کربلا به رسم عزادارى به سینه خود مى زدند .
آنچه در روایات فراوان مورد سفارش و تأکید است عزادارى و محزون و گریان بودن در مصیبت شهادت و مظلومیت و فقدان اولیاى الهى به ویژه سالار شهیدان ، امام حسین ( ع ) است . شکل عزادارى و چگونگى آن به حسب عرف و عادت و مراسم و فرهنگ جامعه اى مختلف است و در روایات بر شکل خاصى از آن تأکید نشده است .
پس :
الف . پایهگذار اصلى « عزادارى براى حسین بن على » ( ع ) ، خود پیامبر اسلام ( ص ) است ، ( براى آگاهى بیشتر به کتاب « سیرتنا و سنّتنا ، سیره نبینا و سنته » نوشته علامه عبدالحسین امینى مراجعه کنید . این کتاب ، به فارسى ترجمه شده است و در کتابخانهها موجود است ) .
ب . آل بویه و گسترش فرهنگ شیعه
پس از روى کار آمدن آل بویه ( 334 447 ق ) که به مذهب اهل البیت ( ع ) گرایش داشتند تشیع بویژه مراسم عزادارى امام حسین ( ع ) وارد مرحلهى نوینى شد و شیعیان و هواداران اهلبیت ( ع ) که بیشتر در محله « کرخ » بغداد ساکن بودند مراسم عزادارى را به صورت گسترده و علنى با خروج از مساجد و تکایا و راهپیمایى در خیابانها و میادین شهر انجام مىدادند . این مسأله که با ابراز احساسات شدید و گاهى ابراز تنفر از دشمنان خاندان اهل بیت ( ع ) و لعن آنها و خلفا همراه بود موجب تنش اجتماعى و تحرک اهل سنت بغداد مىگردید ، ( على اصغر فقیهى ، آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه . . . ، بىنا ، 1366 – پترچلکووسکى ، تعزیه هنر بومى پیشرو ایران ، ترجمه داوود حاتمى ، تهران ، انتشارات فرهنگى ، 1367 ، ص 10 و 139 ، رسول جعفریان ، تاریخ تشیع در ایران ، تهران ، سازمان تبلیغات اسلامى ، 1368 ، ج 1 ، ص 361 و . . . ) .
همزمان آن در شرق جهان اسلام که مراسم عزادارى اهلبیت ( ع ) بیشتر رنگ سیاسى و صبغهى مخالفت با دستگاه جابر و متعصب اموى و دست نشاندگان شان را با خود حمل مىکرد به شیعیان منحصر نمىشد . شهرهاى گوناگون خراسان آن روز چون بلخ ، بخارا ، غور ، سبزوار ، قم و کاشان را مىتوان از کانونهاى اصلى تشیع شمرد اما عزاداریحسینى بدین شهرها اختصاص نداشت و مناطق گوناگون دیگر اعم از شیعه نشین و سنىنشین را پوشش مىداد .
عزادارى در خراسان و ایران آن روز نسبت به بغداد و اطراف آن با تولاى بیشتر و تبراى کمتر صورت مىگرفت نمىتوانست علامت تشیع اعتقادى باشد و در واقع در بسیارى موارد و نه تنها واکنش منفى اهل سنت را برنمىانگیخت بلکه موجب جذب اهل سنت به تولاى خالص اهل بیت سپس تشیع سیاسى و اعتقادى آنها مىگردید ، ( عبدالمجید ناصرى داوودى ، تشیع در خراسان ، عمید تیموریان ، مشهد ، بنیاد پژوهشهاى اسلامى ، 1378 ، ص 8 120 دیدگاهها ( کنگره بینالمللى امام خمینى ( ره ) و فرهنگ عاشورا ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار ، 1374 ، ص 9 258 رسول جعفریان ، تاریخ تشیع در ایران ، قم ، انصاریان ، 1375 ، ج 1 ، ص 84 19 وج 2 ، ص 692 ) .
مراسم عزادارى به صورت عمومى در قرن چهارم توسط ابوالحسن احمد معروف به معزّ الدوله از آل بویه ، رواج یافت و روز عاشورا حتى نانوائیها هم کار خود را تعطیل مىکردند ، ( موسوعه العتبات المقدسه ، ج 8 ، کربلا ، ص 372 ، چاپ بیروت ، 1987 ، 1407 هجرى قمرى ) . مراسم سوگوارى عاشورا , ( عزادارى , تعزیه خوانى , مراسم روضه خوانى و . . . ) از پیش از صفویه در ایران به ویژه خراسان عصر تیمورى رواج داشته و کتاب روضه الشهدائ از ملا حسین کاشفى ( م 910 ) براى محافل روضه خوانى خراسان تائلیف شده بوده است آن هم در روزگارى که هنوز پاى شاه اسماعیل به خراسان نرسیده و قزلباشان شیعه در آنجا حضور و نفوذى نداشتند . در عصر حضور ائمه معصومین ( ع ) و پیامبر اکرم ( ص ) نیز برگزارى تعزیه براى شهدائ و مرحومین امرى رایج بوده است که مى توان به : برگزارى مراسم عزادارى براى حمزه سیدالشهدائ توسط زنان مدینه , برگزارى مراسم عزادارى براى امام حسین ( ع ) توسط کاروان اسرائ به مدت سه روز در شام و بعد از برگشتن از شام بر سر قبر مطهر امام حسین ( ع ) در کربلا , و سپس در مدینه اشاره نمود و حتى امامان معصوم ( ع ) نیز براى عزادارى جدشان هر ساله تشکیل مراسم عزادارى مى دادند , ( . ک : رسول جعفریان , صفویه از ظهور تا زوال , ص 237 )
ج . فلسفه اصلى انواع گوناگون مراسم عزادارى حسین بن على ( ع ) ، زنده نگهداشتن فداکاریهاى حسین بن على ( ع ) است و چون این اعمال ، در دل مردم تأثیر شدید دارد ، بزرگان شیعه ، آنها را مجاز دانستهاند .
د . مراسم عزادارى ، همواره باید تحت نظارت علماى بزرگ شیعه هدایت شوند تا مراسم عزادارى از مسیر اصلى خود منحرف نگردد و اگر این مراسم درست هدایت شوند عامل خوبى براى تقویت دین به حساب مىآیند .
ه . مراسم عزادارى در ایران و هندوستان تا این لحظه آنگونه که باید نیست و براى همین بر همه ما لازم است که تلاش کنیم تا این مراسم از چهارچوب احکام اسلامى بیرون نرود .
با توجه به این چند نکته ، درباره زنجیرزنى ، مطالبى را تقدیم مىکنیم :
اب : مسائله زنجیر زنى در عزادارى امام حسین ( ع ) از دو جنبه قابل بررسى و دقت است نخست بعد فقهى آنست که به آن به عنوان عملى مجاز , مستحب و یا جز آن نگاه مى کنند و این که با چه شرایط و تا چه میزان به عنوان عمل پسندیده اسلامى و اظهار سوگوارى امام حسین و شعایر دینى , مى توان بدان نگریست . طبیعى است که از این نظر موضوع فوق باید از مراجع تقلید استفتائ شود و مراجع معظم نیز درباره کیفیت انواع سوگوارى نظر داده اند ! از نظر تاریخى در مصادر اصیل تاریخى چندان مورد توجه نبوده است . یکى از مواردى که از زنجیر یاد شده است در جریان رهایى حضرت یحیى بن زید بن على بن الحسین ( ع ) از زندان اموى در خراسان است که شیفتگان و شیعیان خراسانى به آهنگر مراجعه نموده قطعات و حلقه هاى زنجیرى که بدان حضرت یحیى در زندان بسته شده بود با قیمت گزافى خریدارى نمودند و آهنگر مزبور نیز بدلیل کثرت داوطلبان آن را قطعه قطعه نموده به هر یک مقدارى از آن را فروخت . البته در این گزارش تاریخى اصلا بدین امر که مردم زنجیر مزبور و یا قطعات آن را به سر و کتف زدند اشاره نشده است بلکه در عزادارى حضرت یحیى سیاهپوش شدند و در سال شهادت آن حضرت , فرزندان شان که در آن سال به دنیا آمدند یحیى و یا زید ( اسم پدر حضرت یحیى ) نامیدند , ( جهت اطلاع بیشتر به کتاب امام خمینى و فرهنگ عاشورا , دفتر اول , ص 5 – , 123 مقاله هاى دکتر سید محمد ثقفى , مراجعه شود ) .
یکى از مراسم عزادارى در میان شیعیان هندوستان ، زنجیرزنى است . آنان با زنجیر و چوبهاى میخ دار بر پشت خود مىزنند و در پى زنجیرزدن ، از بدن آنان خون جارى مىشود . بسیارى از شیعیان هند این عمل را ناپسند مىدانند و مرتکب آن نمىشوند در عین حالى که نسبت به حسین بن على ( ع ) اعتقاد کامل دارند ، ( همان ، ص 378 ) .
زنجیر زنى از هندوستان به ایران آمده است با این تفاوت که در ایران زنجیرزنى به صورت معمولى و بدون خونریزى است ولى در هندوستان بسیار وحشتآور است .
زنجیرزنى هندى که همراه با خونریزى است از سوى مراجع تقلید شیعه تحریم شده است . آیهالله سید محسن امین از اولین کسانى است که به این گونه اعمال اعتراض و آن را تحریم کرد . آیهالله سید ابوالحسن اصفهانى نیز فتوا به حرمت این گونه اعمال داد ، ( همان ، ص 378 ، پاورقى . در مقدمه المجالس السنیّه ، قمهزنى و امثال آن را از اعمال شیطانى به حساب آورده است ) .
البته اگر زنجیرزنى و اعمال دیگر ، مشتمل بر حرام نباشد و بر اساس هدایت خردمندان جامعه صورت گیرد ، اشکالى پیش نمىآید و گرنه اگر عملى خودش حرام باشد و یا مشتمل بر حرام باشد انجام آن نارواست .
« زنجیرزنى » ، از هندوستان و پاکستان به ایران آمده است . از آنجا که برخى به وضع نامناسبى با زنجیر عزادارى کرده و موجب زخمى شدن بدن و خون آمدن آن مىگشت ، برخى از علما به حرمت آن فتوا دادند ولى اگر این عمل به شیوهاى انجام شود که موجب صدمه به بدن و تقبیح عاقلان نگشته و زمینه را براى وهن آموزههاى عاشورا فراهم نسازد ، اشکالى ندارد چنان که در عموم عزادارىهاى ایران در خصوص زنجیرزنى ، به دلیل رعایت شؤون عزادارى این نوع سوگوارى رایج است . موسوعه العتبات المقدسه ، ج 8 ، ص . 378
اصل سنت « سینه زنى » در میان عربها رایج بوده و بعدها به صورت موجود درآمده است که با انتخاب نوحههاى سنگین ، حرکات دست بر سینه مىخورد . اینگونه عزادارى ابتدا به صورت فردى بوده و زمانى که سوگوارى علنى و گسترده شد – خصوصاً در زمان صفویه – به شکل گروهى درآمده است . موسیقى مذهبى ایران ، ص . 26
« تعزیه » ، عبارت است از مجسم کردن و نمایش دادن واقعه جانسوز عاشورا . ظاهراً این نوع عزادارى در دوره کریمخان زند در ایران معمول و در زمان صفویه رایج شد و در زمان ناصرالدین شاه گسترش یافت منشا آن هم مشاهدات شاه در سفرهاى خود از تئاترهاى اروپا بوده که این امر ، نمایشدهى را در واقعه عاشورا عینى ساخته است . به عبارت دیگر تعزیه از مقوله هنر است که ممکن است در آن از موارد مشابه حتى از کشورها و آئین هاى دیگر تقلید شود , و این تا جایى که با ارزشها و معارف اسلامى مغایرت نداشته باشد مشکلى ندارد . باید توجّه داشت که اجراى تعزیه ، مخصوص ایران نبوده و در کشورهاى اسلامى و شیعى دیگرى نیز این سنت مورد توجّه بوده است و با سبکهاى گوناگون و اعتقادات و مراسم مختلف و ابزار و ادوات دیگرى اجرا مىشود از جمله در هند و پاکستان که رواج بیشترى دارد . همان ، ص 33 – 35 و درآمدى بر نمایش و نیایش در ایران ، ص 86 ، کیهان فرهنگى ، مهر 63 ، ص . 27
« علامت » ، از ابزار و وسایل عزادارى امام حسین ( ع ) است که در هیئتها و دستههاى مذهبى به کار گرفته مىشود . این ابزار پس از ارتباط ایران با اروپایىها در عصر قاجار ، از آیینهاى مذهبى مسیحیت اقتباس شده است . این ابزار ، نماد و مظهرى است که گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دینى بازمىدارد . فرهنگ عاشورا ، ص . 346
7853 / 4 سوال : چرا در تعزیه خوانى از طبل استفاده مى شود ؟
طبل و سنج و آلاتى که در تعزیه خوانى مورد استفاده قرار مى گیرند , صرفا براى افزایش احساسات مردم و پیوستن افراد به عزاداران است . به کار بردن ابزارهاى مورد استفاده در جنگ ( طبل و سنج و . . . ) در مراسم تعزیه و عزادارى شاید براى ایجاد نظم و ترتیب باشد چنان که این ابزار در جنگ براى نظم لشکر و تهییج آن استفاده مى شود . دوستداران اهل بیت ( ع ) مى کوشیدند تا مراسم سوگوارى خامس آل عبا را با شکوه و ابهت هر چه افزون تر برپا کند لذا در عهد صفویه , این گونه مراسم رونق فزاینده اى یافت و براى افزایش هیجان مردم و پیوستن افراد به جمعیت عزادار , طبل و سنج رایج گشت , ( مجله مبلغان , شماره , 15 ص 66 ) . براى آگاهى بیشتر . ک : رسول جعفریان , صفویه از ظهور تا زوال , انتشارات کانون اندیشه جوان . –
2 – زنده داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسینى ،
3 – الهام بخش روح انقلابى و ستم ستیزى ،
4 – پیوند عمیق عاطفى بین امت و الگوهاى راستین ،
5 – اقامه مجالس دینى در سطح وسیع و آشنا شدن تودهها با معارف دینى ،
6 – پالایش روح و تزکیه نفس ،
7 – اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم و . . . .
اما اصل عزادارى و سوگوارى از خود اهل بیت ( ع ) است ولى چگونگى آن تا حدود زیادى با شیوههاى قومى و ملى عجین شده است و این آمیزش تا زمانى که مشتمل بر خلاف شرع نباشد اشکالى ندارد .
داستان گریه و عزادارى پس از شهادت حضرت امام حسین ( ع ) از سوى امامان ( ع ) داستان دامنهدارى است . به مواردى اشاره مىشود :
1 – امام چهارم ( ع ) که خود در کربلا شاهد مصائب دردناک حسین ( ع ) و یاران فداکار او بود و 23 سال داشت ، پس از آن واقعه سوزناک تا زمانى که در قید حیات بودند یعنى مدت 34 سال طبق برخى روایات براى پدر و عزیزان خویش گریه و سوگوارى مىکرد ، ( بحارالانوار ، ج 46 ، ص 108 و 109 ) .
گریههاى امام سجاد ( ع ) در سختترین شرایط علاوه بر جنبه عاطفى ، یکى ازراههاى مهم مبارزه و افشاگرى بود .
2 – امام صادق ( ع ) به ابوهارون مکفوف دستور مىدهد مرثیه بسراید و آنگاه که وى مرثیه خود را مىخواند مشاهده مىنماید امام ( ع ) سخت گریه مىکند متوجه مىشود از صداى گریه امام صادق ( ع ) زنانى که پشت پرده حضور داشتهاند صداى خود را به گریه و شیون بلند کردند ، ( کاملالزیارات ، ابن قولویه ، نقل از ره توشه راهیان نور ، ویژه محرم 1376 ) .
3 – امام رضا ( ع ) دعبل خزایى شاعر را در ایام سوگوارى حضرت حسین ( ع ) به حضور مىپذیرد به او عنوان یارى دهنده اهلبیت ، خوشآمد مىگوید و از وى مىخواهد در روزهاى غم و اندوه اهلبیت یعنى عاشورا در مورد مصایب جد خویش اباعبدالله ( ع ) مرثیه بسراید ، ( بحارالانوار ، ج 45 ، ص 257 ) .
در مورد سینهزنى نیز برخى از منابع تاریخى نشان مىدهد که وقتى بنىهاشم براى اولین از مدینه به کربلا آمده و با کاروان اسراء در آن مکان برخورد نمودند به رسم عزادارى زنانشان دست به سینه مىزدند .
براى آگاهى بیشتر . ک :
1 – فلسفه شهادت و عزادارى امام حسین ، سید عبدالحسین شرفالدین ، مترجم : على صحت ، انتشارات مرتضوى
2 – حماسه حسینى ، شهید مطهرى ، انتشارات صدرا
3 – پیامهاى عاشورا ، جواد محدثى ، انتشارات پیک جلال
4 – عبرتهاى عاشورا ، سید احمد خاتمى ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم
5 – فرهنگ عاشورا ، جواد محدثى ، نشر معروف
بنا به روایات متعدد که در منابع فریقین وارد شده جبرئیل امین پس از ولادت امام حسین ( ع ) پیامبر ( ص ) را در مورد شهادت جانگداز آن مولود خجسته خبر داد و از آن پس نیز پیامبر ( ص ) در موارد و مناسبتهاى گوناگون و محافل متعدد آن را یادآور شد و هر بار تأثر عمیق خویش را از سویى و نوازش حسین ( ع ) و حقانیت و مظلومیت او و یارانش رااز سوى دیگر پنهان نداشت ، ( على ابوالحسنى ( منذر ) سیاهپوشى در سوگ ائمه نور ، قم ، ناشر مؤلف ، 1375 ، ص 10 و السید صالح الشهرستانى ، تاریخ النّیاحه على الامام الشهید الحسین بن علىّ ، تحقیق و اعداد الشیخ نبیل رضا علوان ، ج 1 ، بیروت ، دار الزهرا ، 1419 ، ص 29 23 ) .
برخى روایات مربوط به این واقعه به پیشگویىهاى پیامبر ( ص ) نسبت به قدرت یافتن بنىامیه و جنایات آینده این شجره خبیثه بر مىگردد که در آنها نیز شهادت تأثرانگیز امام حسین و یارانش بدست بنى امیه به گونه تصریحى و یاتلویحى بیان گردیده است .
پس از رحلت پیامبر مکرم اسلام ( ص ) نیز در جاى جاى خاطرهگویى ، سوگوارى و دغدغههاى سیاسى و دینى فرزندان و زنان پیامبر ( ص ) شهادت توأم با مظلومیت و فداکارى سالار شهیدان مورد گزارش و تایید قرار گرفته است واز طرفداران و یاران آن بزرگوار به نیکى یاد شده و از سوى امویان و دشمنان آن حضرت به شدّت نکوهش گردیده است .
عزادارى حسین بن على ( ع ) پس از شهادت وى و یارانش در روز عاشورا سال شصت و یکم هجرى توسط بازماندگان و خاندانش آغاز شد و هنگام عبور کاروان اسیران از قتلگاه به مقصد کوفه و وداع آنها با اجساد عریان ، بىسر ، و پایمال ستوران شده سپس در مجلس ابن زیاد در دار الاماره کوفه و از آن بعد در مجلس یزید در دارالخلافه شام به اوج خود رسید که نه تنها طرفداران بلکه بىتفاوتان حتى بسیارى از مخالفان را به ابراز احساسات و هم دردى واداشته برخى را وادار به تفکر در حادثه کربلا و حتى ندامت از عدم یارى امام حسین و توبه نمود .
ویژگىهاى عزادارى پس از حادثهى عاشورا
عزادارى خاندان پیامبر اسلام ( ص ) و طرفداران اهل البیت ( ع ) ، پس از واقعه عاشورا به تدریج صورت ثابت و فراگیر یافت و یاد و نام امام حسین ( ع ) با اشک و خاطرات جانکاه کربلا توأم گردید و بیشتر با دو ویژگى از دوران پیش از عاشورا متفاوت مىنماید .
الف . گستردگى : اگر عزادارى و اندوهورزى نسبت به سرنوشت غمبار امام حسین ( ع ) ، قبل از عاشورا به پیامبر و خاندانش آن هم در مقاطعى خاص اختصاص مىیافت پس از عاشوراى ( 61 ق ) این تأثر ژرف و ابراز احساسات عمیق اسلامى و انسانى ابعاد بسیار گسترده یافته نه تنها تمامى خاندان بنى هاشم بلکه اهل تشیع و حتى بسیارى ازفرقههاى بىتعصب دیگر را فرا گرفت ، ( نخستین تعزیت رسمى را توابین بر سر مرقد امام حسین ( ع ) بر پا کردند : رسول جعفریان ، تاریخ تشیع درایران ، قم ، انصاریان ، 1375 ، ج 2 ، ص 689 ) . و گذشت زمان حقانیت موضع آن حضرت را روشن نمود و بر طرفداران سپس سوگواران آن حضرت افزود و عملکرد بعدى یزید و جانشینانش بر نفرت مردم از آنها هر چه بیشتر افزود و دلها ، احساسات و اندیشهها را متوجه امام حسین ( ع ) و موضع بر حق وى نمود . طبیعى است که بستگان و دوستان یاران و اصحاب شهید امام حسین ( ع ) نیز خود هم بخاطر عزیزان از دست رفته و هم براى آن حضرت و یارانش اشکمى ریختند و سینهاى مالامال از غم گرفتند .
ب . نحوه عزادارى : بنابر اسناد موجود تاریخى ، عزادارى سالار شهیدان و سایر جانباختگان کربلا پس از عاشورا بیشتر به صورت سرودن شعر بوده است . این امر هم از سوى شیعیان و شیفتگان امام حسین ( ع ) و هم از طرف اهلبیت ( ع ) مورد اقبال و حتى تأکید قرار گرفته است . در واقع زبان و بیانى جز زبان هنر و قالب روح نواز و برتر شعر نمىتوانست تأثرات و تألمات عمیق اهلبیت و طرفداران حق و عدالت را از سویى و مظلومیت بىمانند و حماسههاى دشمن شکن آن شهید طف و سپاهش را از سوى دیگر تجسم بخشد .
در جریان مصیبتدارى حضرت زینب ( س ) و همراهان در مسیر بازگشت از شام به مدینه در کربلا و بر سر تربت پاک آن عزیزان سپس در مدینه هنگام ورود اسیران نینوا بیشتر به زبان شعر و قالب هنرى که از عمق احساس و قلب نشأت گرفت و لاجرم بر دل و جان مخاطبان مىنشست ، صورت گرفت .
اشخاصى دلسوختهاى چون عبیدالله بن الحر الجعفى ، سلیمان بن قته العدوى ، و سایر شعراى که بعضا مجهول ماندهاند و با همه فشارهاى طاقتفرساى بنىامیه و اختناق موجود ، هنگام زیارت تربت حسینى اشعار جانسوز و ماندگارى سرودند که نمونههاى روشن سوگوارى امام حسین ( ع ) پس از عاشورا و استفاده از عنصر شعر و هنر در بیانحماسه و مرثیه حسینى مىباشد و اشعار نعمان بن بشیر و بازماندگان حسینى هنگام ورود به مدینه و انعقاد مجلس عزادارى دراین باره و ابیات سروده شده از سوى زنان و مردان مدینه به ویژه بنى هاشم ، نشان عزادارى وسیع و همه جانبه و بهرهگیرى از زبان برتر شعر در این باره است ، ( تاریخ النیاحه ، ج 1 ، ص 103 ) .
آنچه از منابع تاریخى و قرائن دیگر به دست مىآید که سوگوارى اهل بیت ( ع ) و شیعیان در دورهى امویان و اوائل عصر عباسیان با سرودن شعر و گریستن ، شیون نمودن ، احیانا سیاه پوشیدن و پریشان نمودن مو و گاهى به سر و سینه کوبیدن که در بیان حزن و اندوه و هنگام مصیبت مرسوم بوده است ، صورت مىگرفت ، ( على ابوالحسنى ( منذر ) سیاهپوشى درسوگ ائمه نور ، قم ، ناشر مؤلف ، 1375 ، ص 317 به بعد تاریخ النیاحه ، ج 1 ، ص 103 ) اما از زنجیرزنى ، تعزیه خوانى و شبیه سازى کمترین خبر و اثرى نبوده است . این برنامه که معمولاً زمان و مکان خاص و ادوار بخصوصى نمىشناخت به مناسبتها و شرایط مساعد به گونه خصوصى و یا عمومى اجرا مىشد و اینکه حتما در دههى اول ماه محرم هر سال و یا حتى در روز عاشوراى هر سال باشد از تاریخ به دست نمىآید .
امامان معصوم ( ع ) با تشویق و دادن صله به شاعران ولایى از سویى و بیان عظمت و مظلومیت امام حسین و قیام وى از سوى دیگر در ترویج عزادارى امام حسین و زنده ماندن خاطره عاشورا تلاش پیگیر کردند و ثواب گریستن ، گریاندن و تباکى بر امام حسین و شهداى کربلا را گوشزد همگان کرده بدین ترتیب عزادارى بر امام حسین و یارانش را با تجلیات برجستهى ایثار ، ظلمستیزى ، عدالت خواهى ، فسادسوزى و معروف گسترى که در آن است ، جزو شعایراسلامى خوانده از وسائل مهم توحید دارى ، عبادتورزى ، اهل بیت دوستى ، ظلم ستیزى و عدالت خواهى شمردند و در جامعه اسلامى و افکار مؤمنان ماندگار و نهادینه نمودند .
اصل وجود تعزیه و عزادارى براى امام حسین ( ع ) و ائمه اطهار ( ع ) داراى پشتوانه محکمى از احادیث و روایات معتبر و سیره ائمه اطهار ( ع ) مى باشد که اصلا قابل خدشه نیست . مراسم سوگوارى عاشورا , ( عزادارى , تعزیه خوانى , مراسم روضه خوانى و . . . ) از پیش از صفویه در ایران به ویژه خراسان عصر تیمورى رواج داشته و کتاب روضه الشهدا از ملا حسین کاشفى ( م 910 ) براى محافل روضه خوانى خراسان تألیف شده بوده است آن هم در روزگارى که هنوز پاى شاه اسماعیل به خراسان نرسیده و قزلباشان شیعه در آنجا حضور و نفوذى نداشتند . در عصر حضور ائمه معصومین ( ع ) و پیامبر اکرم ( ص ) نیز برگزارى تعزیه براى شهداء و مرحومین امرى رایج بوده است که مى توان به : برگزارى مراسم عزادارى براى حمزه سیدالشهداء توسط زنان مدینه , برگزارى مراسم عزادارى براى امام حسین ( ع ) توسط کاروان اسرا به مدت سه روز در شام و بعد از برگشتن از شام بر سر قبر مطهر امام حسین ( ع ) در کربلا , و سپس در مدینه اشاره نمود و حتى امامان معصوم ( ع ) نیز براى عزادارى جدشان هر ساله تشکیل مراسم عزادارى مى دادند , ( . ک : رسول جعفریان , صفویه از ظهور تا زوال , ص 237 ) اما سبک عزادارى به فرهنگ هر قومى بر مى گردد . به عبارت دیگر تعزیه از مقوله هنر است که ممکن است در آن از موارد مشابه حتى از کشورها و آئین هاى دیگر تقلید شود , و این تا جایى که با ارزشها و معارف اسلامى مغایرت نداشته باشد مشکلى ندارد . در عین حال برخى از منابع تاریخى برآنند که نخستین بار زنان بنى هاشم هنگام ورود به کربلا به رسم عزادارى به سینه خود مى زدند .
آنچه در روایات فراوان مورد سفارش و تأکید است عزادارى و محزون و گریان بودن در مصیبت شهادت و مظلومیت و فقدان اولیاى الهى به ویژه سالار شهیدان ، امام حسین ( ع ) است . شکل عزادارى و چگونگى آن به حسب عرف و عادت و مراسم و فرهنگ جامعه اى مختلف است و در روایات بر شکل خاصى از آن تأکید نشده است .
پس :
الف . پایهگذار اصلى « عزادارى براى حسین بن على » ( ع ) ، خود پیامبر اسلام ( ص ) است ، ( براى آگاهى بیشتر به کتاب « سیرتنا و سنّتنا ، سیره نبینا و سنته » نوشته علامه عبدالحسین امینى مراجعه کنید . این کتاب ، به فارسى ترجمه شده است و در کتابخانهها موجود است ) .
ب . آل بویه و گسترش فرهنگ شیعه
پس از روى کار آمدن آل بویه ( 334 447 ق ) که به مذهب اهل البیت ( ع ) گرایش داشتند تشیع بویژه مراسم عزادارى امام حسین ( ع ) وارد مرحلهى نوینى شد و شیعیان و هواداران اهلبیت ( ع ) که بیشتر در محله « کرخ » بغداد ساکن بودند مراسم عزادارى را به صورت گسترده و علنى با خروج از مساجد و تکایا و راهپیمایى در خیابانها و میادین شهر انجام مىدادند . این مسأله که با ابراز احساسات شدید و گاهى ابراز تنفر از دشمنان خاندان اهل بیت ( ع ) و لعن آنها و خلفا همراه بود موجب تنش اجتماعى و تحرک اهل سنت بغداد مىگردید ، ( على اصغر فقیهى ، آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه . . . ، بىنا ، 1366 – پترچلکووسکى ، تعزیه هنر بومى پیشرو ایران ، ترجمه داوود حاتمى ، تهران ، انتشارات فرهنگى ، 1367 ، ص 10 و 139 ، رسول جعفریان ، تاریخ تشیع در ایران ، تهران ، سازمان تبلیغات اسلامى ، 1368 ، ج 1 ، ص 361 و . . . ) .
همزمان آن در شرق جهان اسلام که مراسم عزادارى اهلبیت ( ع ) بیشتر رنگ سیاسى و صبغهى مخالفت با دستگاه جابر و متعصب اموى و دست نشاندگان شان را با خود حمل مىکرد به شیعیان منحصر نمىشد . شهرهاى گوناگون خراسان آن روز چون بلخ ، بخارا ، غور ، سبزوار ، قم و کاشان را مىتوان از کانونهاى اصلى تشیع شمرد اما عزاداریحسینى بدین شهرها اختصاص نداشت و مناطق گوناگون دیگر اعم از شیعه نشین و سنىنشین را پوشش مىداد .
عزادارى در خراسان و ایران آن روز نسبت به بغداد و اطراف آن با تولاى بیشتر و تبراى کمتر صورت مىگرفت نمىتوانست علامت تشیع اعتقادى باشد و در واقع در بسیارى موارد و نه تنها واکنش منفى اهل سنت را برنمىانگیخت بلکه موجب جذب اهل سنت به تولاى خالص اهل بیت سپس تشیع سیاسى و اعتقادى آنها مىگردید ، ( عبدالمجید ناصرى داوودى ، تشیع در خراسان ، عمید تیموریان ، مشهد ، بنیاد پژوهشهاى اسلامى ، 1378 ، ص 8 120 دیدگاهها ( کنگره بینالمللى امام خمینى ( ره ) و فرهنگ عاشورا ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار ، 1374 ، ص 9 258 رسول جعفریان ، تاریخ تشیع در ایران ، قم ، انصاریان ، 1375 ، ج 1 ، ص 84 19 وج 2 ، ص 692 ) .
مراسم عزادارى به صورت عمومى در قرن چهارم توسط ابوالحسن احمد معروف به معزّ الدوله از آل بویه ، رواج یافت و روز عاشورا حتى نانوائیها هم کار خود را تعطیل مىکردند ، ( موسوعه العتبات المقدسه ، ج 8 ، کربلا ، ص 372 ، چاپ بیروت ، 1987 ، 1407 هجرى قمرى ) . مراسم سوگوارى عاشورا , ( عزادارى , تعزیه خوانى , مراسم روضه خوانى و . . . ) از پیش از صفویه در ایران به ویژه خراسان عصر تیمورى رواج داشته و کتاب روضه الشهدائ از ملا حسین کاشفى ( م 910 ) براى محافل روضه خوانى خراسان تائلیف شده بوده است آن هم در روزگارى که هنوز پاى شاه اسماعیل به خراسان نرسیده و قزلباشان شیعه در آنجا حضور و نفوذى نداشتند . در عصر حضور ائمه معصومین ( ع ) و پیامبر اکرم ( ص ) نیز برگزارى تعزیه براى شهدائ و مرحومین امرى رایج بوده است که مى توان به : برگزارى مراسم عزادارى براى حمزه سیدالشهدائ توسط زنان مدینه , برگزارى مراسم عزادارى براى امام حسین ( ع ) توسط کاروان اسرائ به مدت سه روز در شام و بعد از برگشتن از شام بر سر قبر مطهر امام حسین ( ع ) در کربلا , و سپس در مدینه اشاره نمود و حتى امامان معصوم ( ع ) نیز براى عزادارى جدشان هر ساله تشکیل مراسم عزادارى مى دادند , ( . ک : رسول جعفریان , صفویه از ظهور تا زوال , ص 237 )
ج . فلسفه اصلى انواع گوناگون مراسم عزادارى حسین بن على ( ع ) ، زنده نگهداشتن فداکاریهاى حسین بن على ( ع ) است و چون این اعمال ، در دل مردم تأثیر شدید دارد ، بزرگان شیعه ، آنها را مجاز دانستهاند .
د . مراسم عزادارى ، همواره باید تحت نظارت علماى بزرگ شیعه هدایت شوند تا مراسم عزادارى از مسیر اصلى خود منحرف نگردد و اگر این مراسم درست هدایت شوند عامل خوبى براى تقویت دین به حساب مىآیند .
ه . مراسم عزادارى در ایران و هندوستان تا این لحظه آنگونه که باید نیست و براى همین بر همه ما لازم است که تلاش کنیم تا این مراسم از چهارچوب احکام اسلامى بیرون نرود .
با توجه به این چند نکته ، درباره زنجیرزنى ، مطالبى را تقدیم مىکنیم :
اب : مسائله زنجیر زنى در عزادارى امام حسین ( ع ) از دو جنبه قابل بررسى و دقت است نخست بعد فقهى آنست که به آن به عنوان عملى مجاز , مستحب و یا جز آن نگاه مى کنند و این که با چه شرایط و تا چه میزان به عنوان عمل پسندیده اسلامى و اظهار سوگوارى امام حسین و شعایر دینى , مى توان بدان نگریست . طبیعى است که از این نظر موضوع فوق باید از مراجع تقلید استفتائ شود و مراجع معظم نیز درباره کیفیت انواع سوگوارى نظر داده اند ! از نظر تاریخى در مصادر اصیل تاریخى چندان مورد توجه نبوده است . یکى از مواردى که از زنجیر یاد شده است در جریان رهایى حضرت یحیى بن زید بن على بن الحسین ( ع ) از زندان اموى در خراسان است که شیفتگان و شیعیان خراسانى به آهنگر مراجعه نموده قطعات و حلقه هاى زنجیرى که بدان حضرت یحیى در زندان بسته شده بود با قیمت گزافى خریدارى نمودند و آهنگر مزبور نیز بدلیل کثرت داوطلبان آن را قطعه قطعه نموده به هر یک مقدارى از آن را فروخت . البته در این گزارش تاریخى اصلا بدین امر که مردم زنجیر مزبور و یا قطعات آن را به سر و کتف زدند اشاره نشده است بلکه در عزادارى حضرت یحیى سیاهپوش شدند و در سال شهادت آن حضرت , فرزندان شان که در آن سال به دنیا آمدند یحیى و یا زید ( اسم پدر حضرت یحیى ) نامیدند , ( جهت اطلاع بیشتر به کتاب امام خمینى و فرهنگ عاشورا , دفتر اول , ص 5 – , 123 مقاله هاى دکتر سید محمد ثقفى , مراجعه شود ) .
یکى از مراسم عزادارى در میان شیعیان هندوستان ، زنجیرزنى است . آنان با زنجیر و چوبهاى میخ دار بر پشت خود مىزنند و در پى زنجیرزدن ، از بدن آنان خون جارى مىشود . بسیارى از شیعیان هند این عمل را ناپسند مىدانند و مرتکب آن نمىشوند در عین حالى که نسبت به حسین بن على ( ع ) اعتقاد کامل دارند ، ( همان ، ص 378 ) .
زنجیر زنى از هندوستان به ایران آمده است با این تفاوت که در ایران زنجیرزنى به صورت معمولى و بدون خونریزى است ولى در هندوستان بسیار وحشتآور است .
زنجیرزنى هندى که همراه با خونریزى است از سوى مراجع تقلید شیعه تحریم شده است . آیهالله سید محسن امین از اولین کسانى است که به این گونه اعمال اعتراض و آن را تحریم کرد . آیهالله سید ابوالحسن اصفهانى نیز فتوا به حرمت این گونه اعمال داد ، ( همان ، ص 378 ، پاورقى . در مقدمه المجالس السنیّه ، قمهزنى و امثال آن را از اعمال شیطانى به حساب آورده است ) .
البته اگر زنجیرزنى و اعمال دیگر ، مشتمل بر حرام نباشد و بر اساس هدایت خردمندان جامعه صورت گیرد ، اشکالى پیش نمىآید و گرنه اگر عملى خودش حرام باشد و یا مشتمل بر حرام باشد انجام آن نارواست .
« زنجیرزنى » ، از هندوستان و پاکستان به ایران آمده است . از آنجا که برخى به وضع نامناسبى با زنجیر عزادارى کرده و موجب زخمى شدن بدن و خون آمدن آن مىگشت ، برخى از علما به حرمت آن فتوا دادند ولى اگر این عمل به شیوهاى انجام شود که موجب صدمه به بدن و تقبیح عاقلان نگشته و زمینه را براى وهن آموزههاى عاشورا فراهم نسازد ، اشکالى ندارد چنان که در عموم عزادارىهاى ایران در خصوص زنجیرزنى ، به دلیل رعایت شؤون عزادارى این نوع سوگوارى رایج است . موسوعه العتبات المقدسه ، ج 8 ، ص . 378
اصل سنت « سینه زنى » در میان عربها رایج بوده و بعدها به صورت موجود درآمده است که با انتخاب نوحههاى سنگین ، حرکات دست بر سینه مىخورد . اینگونه عزادارى ابتدا به صورت فردى بوده و زمانى که سوگوارى علنى و گسترده شد – خصوصاً در زمان صفویه – به شکل گروهى درآمده است . موسیقى مذهبى ایران ، ص . 26
« تعزیه » ، عبارت است از مجسم کردن و نمایش دادن واقعه جانسوز عاشورا . ظاهراً این نوع عزادارى در دوره کریمخان زند در ایران معمول و در زمان صفویه رایج شد و در زمان ناصرالدین شاه گسترش یافت منشا آن هم مشاهدات شاه در سفرهاى خود از تئاترهاى اروپا بوده که این امر ، نمایشدهى را در واقعه عاشورا عینى ساخته است . به عبارت دیگر تعزیه از مقوله هنر است که ممکن است در آن از موارد مشابه حتى از کشورها و آئین هاى دیگر تقلید شود , و این تا جایى که با ارزشها و معارف اسلامى مغایرت نداشته باشد مشکلى ندارد . باید توجّه داشت که اجراى تعزیه ، مخصوص ایران نبوده و در کشورهاى اسلامى و شیعى دیگرى نیز این سنت مورد توجّه بوده است و با سبکهاى گوناگون و اعتقادات و مراسم مختلف و ابزار و ادوات دیگرى اجرا مىشود از جمله در هند و پاکستان که رواج بیشترى دارد . همان ، ص 33 – 35 و درآمدى بر نمایش و نیایش در ایران ، ص 86 ، کیهان فرهنگى ، مهر 63 ، ص . 27
« علامت » ، از ابزار و وسایل عزادارى امام حسین ( ع ) است که در هیئتها و دستههاى مذهبى به کار گرفته مىشود . این ابزار پس از ارتباط ایران با اروپایىها در عصر قاجار ، از آیینهاى مذهبى مسیحیت اقتباس شده است . این ابزار ، نماد و مظهرى است که گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دینى بازمىدارد . فرهنگ عاشورا ، ص . 346
7853 / 4 سوال : چرا در تعزیه خوانى از طبل استفاده مى شود ؟
طبل و سنج و آلاتى که در تعزیه خوانى مورد استفاده قرار مى گیرند , صرفا براى افزایش احساسات مردم و پیوستن افراد به عزاداران است . به کار بردن ابزارهاى مورد استفاده در جنگ ( طبل و سنج و . . . ) در مراسم تعزیه و عزادارى شاید براى ایجاد نظم و ترتیب باشد چنان که این ابزار در جنگ براى نظم لشکر و تهییج آن استفاده مى شود . دوستداران اهل بیت ( ع ) مى کوشیدند تا مراسم سوگوارى خامس آل عبا را با شکوه و ابهت هر چه افزون تر برپا کند لذا در عهد صفویه , این گونه مراسم رونق فزاینده اى یافت و براى افزایش هیجان مردم و پیوستن افراد به جمعیت عزادار , طبل و سنج رایج گشت , ( مجله مبلغان , شماره , 15 ص 66 ) . براى آگاهى بیشتر . ک : رسول جعفریان , صفویه از ظهور تا زوال , انتشارات کانون اندیشه جوان . –