طلسمات

خانه » همه » مذهبی » منظور از معبودها در آيه 17 سوره فرقان كيانند؟

منظور از معبودها در آيه 17 سوره فرقان كيانند؟

(وَ يَوْمَ يَحْشرُهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ ءَ أَنتُمْ أَضلَلْتُمْ عِبَادِى هَؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضلُّوا السبِيل)

در پاسخ اين سؤ ال دو تفسير در ميان مفسران معروف وجود دارد: نخست اينكه منظور معبودهاى انسانى (همچون مسيح ) يا شيطانى (همچون جن ) و يا فرشتگان است كه هر كدام را گروهى از مشركان براى پرستش انتخاب كرده بودند.و از آنجا كه آنها داراى عقل و شعور و ادراك هستند مى توانند، مورد اين بازپرسى قرار گيرند، و براى اتمام حجت و اثبات دروغ مشركان كه مى گويند اينها ما را به عبادت خود دعوت كردند از آنها سؤ ال مى شود آيا چنين سخنى صحيح است ؟ و آنها صريحا گفتار مشركان را تكذيب مى كنند!
تفسير دوم كه جمعى از مفسران آن را ذكر كرده اند، اين است كه خداوند در آن روز نوعى از حيات و درك و شعور به بتها مى بخشد به طورى كه مى توانند مورد بازپرسى قرار گيرند و پاسخ لازم را بدهند كه خدايا ما اينها را گمراه نكرديم ، بلكه آنها خودشان بر اثر غرق شدن در شهوات و غرور گمراه شدند.
اين احتمال نيز وجود دارد كه تمام معبودها را شامل بشود اعم از آنها كه داراى عقل و شعورند و به زبان خود واقعيتها را مى گويند، و معبودهائى كه از عقل و شعور برخوردار نيستند و به زبانحال حقيقت را منعكس ‍ مي سازند.ولى قرائن موجود در آيه با تفسير اول هماهنگتر است،چرا كه فعلها و ضميرها همه نشان مى دهد كه طرف صحبت صاحبان عقل و شعورند و اين متناسب با معبودهائى همچون مسيح و فرشتگان و مانند آنها است.بعلاوه از جمله فقد كذبوكم (آنها شما را تكذيب كردند) چنين برمى آيد كه مشركان قبلا ادعا نموده اند اين معبودان ما را گمراه ساختند، و به سوى خويش دعوت كردند، و بعيد است مشركان اين ادعا را در مورد بتهاى سنگى و چوبى كرده باشند، زيرا خودشان – آنگونه كه در داستان ابراهيم آمده – يقين داشتند كه بتها سخن نمى گويند لقد علمت ما هؤ لاء ينطقون (انبياء – 63).در حالى كه مثلا در مورد مسيح در آيه 116 سوره مائده مى خوانيم (ءانت قلت للناس اتخذونى و امى الهين من دون الله): آيا تو، به مردم گفتى كه من و مادرم را دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟!
و در هر حال مسلم است كه ادعاى مشركان و بت پرستان ، واهى و بى اساس بوده و آنان ايشان را به عبادت خود دعوت نكرده اند.جالب اينكه معبودان در جواب نمى گويند: خدايا ما آنها را به عبادت خود دعوت نكرديم ، بلكه مى گويند: ما غير از تو معبودى براى خود انتخاب ننموديم ، يعنى وقتى خود ما تنها تو را پرستش مى كنيم بطريق اولى براى آنها ديگرى را معرفى نكرده ايم بخصوص اينكه اين سخن با جمله سبحانك (منزهى تو) و با جمله ما كان ينبغى لنا (براى ما سزاوار نبود) همراه است كه نهايت ادب و تاكيد آنها را بر توحيد روشن مى سازد.
منبع:
تفسير نمونه ج15 ص45 و46

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد