منظور از وجوب در اصطلاح «واجب الوجود»، ضرورت ثبوت وجود است. توضیح اینکه در علم منطق بیان شده است؛ هر قضیهای متشکل از موضوع، محمول و نسبت است. مثلاً وقتی میگوییم حسن ایستاده است؛ «حسن» موضوع و «ایستاده» محمول است؛ اما نسبت، همان اتحاد موضوع(حسن) و محمول(ایستاده) است؛ به تعبیر دیگر ثبوت محمول(ایستاده بودن) برای موضوع(حسن) است. نسبت از نظر منطقیون به گونههای مختلف است: یکی از حالتهای آن وجوب است. وجوب یعنی محمول برای ذات موضوع به صورت حتمی و ضروری ثابت است به گونهای که سلب آن امتناع دارد. به بیان دیگر، محمول و موضوع به گونهای اتحاد دارند و به هم پیوستهاند که جدایی آن دو امکان ندارد. فیلسوفان با استفاده از این اصطلاح میگویند اگر مفهومی را موضوع قرار دهیم و وجود را محمول، پس اگر رابطه و نسبت آن دو به صورت ضرورت و حتمی باشد آن موضوع واجب الوجود خواهد بود؛ یعنی جدایی بین آن مفهوم و وجود امکان ندارد.[1]
[1]. ر. ک: الحیدری، السید رائد، المقرر فی توضیح منطق المظفر، ج 2، ص 14 و 62، منشورات ذوی القربی، قم، 1422 ق؛ طباطبائی، سید محمد حسین، بدایة الحکمة، ص 55، مؤسسه نشر اسلامی، قم، بیتا.