از تاریخ استفاده می شود که آن ها هم نوعی حجاب داشتند. منتها حجاب های آنان با حجاب های مسلمین فرق داشته. شاید این که در روایات اسلامی داریم کنیزها واجب نیست سرشان را بپوشانند، به خاطر این بوده که اینان مسلمان نبودند، تحت حکومت اسلامی آمدند و حجاب را در تمام بدن رعایت می کنند، منتها در موهای سر رعایت نمی کردند. این در حالی است که ما می بینیم بعضی از اهل کتاب هم پوشش سر را رعایت می کردند. در مورد حکومت اسلامی که نسبت به این ها چگونه رفتار کردند، به یقین حکومت اسلامی، فشار زیادی روی اهل کتاب و اهل ذمه نداشته و شاید در میان آن ها زنانی بودند که موهای خود را نمی پوشاندند و در اجتماع ظاهر می شدند؛ ولی گاهی می شود اگر تبعیضی میان زنان مسلمان و غیر مسلمان در یک جامعه واقع شود، به عنوان ثانوی، منشأ مشکلات می شود؛ مثل زنان عصر ما، حکومت اسلامی می تواند از آن ها هم بخواهد برای رعایت احترام جامعه اسلامی و همرنگ شدن با مسلمین و برای این که در محیط تبعیضی نباشد، احتراماً ارزش های کشوری را که در آن زندگی می کنند، رعایت کنند که یکی از آن ارزش ها حجاب است. طبق تصریح قرآن کریم، نماز و روزه در همه ادیان الهى وجود داشته است و بر طبق تورات و انجیل و حتى گفته هاى باقى مانده از زرتشت، حجاب بر زنان واجب بوده و نگاه به نامحرم حرام بوده است. البته حجاب در ادیان الهى گذشته کمى سخت تر از حجاب اسلامى بوده است.به استناد قرائن موجود اعم از نمونه هاى لباسى که در گذشته استفاده مى شده است و شمایل قدیمى حضرت مریم و فرهنگ و تمدن آن زمان در فلسطین مى توان به اطمینان گفت که حضرت مریم حداقل همین حجابى را که ما مى شناسیم داشته است. آیه 31 سوره ی نور حدود پوشش را مشخص می کند: ب ) اقلیت های مذهبی که در قلمرو حکومت اسلامی زندگی می کند موظفند مقررات و قوانین کشور اسلامی را رعایت کنند از جمله مواردی که اقلیت های مذهبی در جامعه اسلامی باید رعایت کنند عبارتند از:
1- رعایت کلیه مقررات و قوانین اسلامی , کشورهای محل اقامت؛
2- احترام به مقررات و شعائر دینی؛
3- عدم تظاهر به منکرات، (جواهر الکلام ج 21 کتاب جهاد صفحه 271 و 270 و 269 و 268 شیخ محمد حسن نجفی (ره ) انتشارات دارالکتاب الاسلامیه ).
اقلیت های مذهبی نمی توانند سنت های حاکم بر جامعه اسلامی را بشکنند طبق قراردادشان با حکومت اسلامی نباید به حدود و احکام اسلامی تجاوز کنند.
ج ) حجاب زنان، از سنن قدیمی تمدن های بشری بوده است و در ادیان الهی دین به خصوص زرتشت، یهود و مسیحیت مسئله حجاب و رعایت آن مطرح بوده است در بعضی از ادیان مثل دین یهود، مسئله حجاب سخت تر از حجابی است که اسلام می گوید.
البته حجاب در بعضی از ادیان الهى گذشته کمى سخت تر از حجاب اسلامى بوده است، هر چند امروزه به آن پای بند نیستند.
بنابر گواهی متون تاریخی، دراکثر قریب به اتفاق ملت ها وآیین های جهان، حجاب دربین زنان معمول بوده است؛ هرچند در طول تاریخ، فراز ونشیب های زیادی راطی کرده وگاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه بطور کامل از بین نرفته است. مورخان به ندرت از اقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می شدند، یاد می کنند.
دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل از تاریخ و عصر حجر نسبت می دهند، کتاب «زن درآینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب، می نویسد: باتوجه به علل ذکر شده و بررسی آثارو نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می شود، و به این دلایل، عقیده عده ای که می گویند «مذهب» موجد حجاب می باشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت که در دگرگونی و تکمیل آن بسیار موثر بوده است .1
1- پوشش زن دریونان و روم باستان:
دایره المعارف لاروس درباره پوشش زنان یونان باستان می گوید: زنان یونانی در دوره های گذشته، صورت واندامشان را تا روی پا می پوشاندند. این پوشش که شفاف وبسیار زیبا بود، درجزایر کورس و امرجوس و دیگر جزایر ساخته می شد. زنان فنیقی نیز دارای پوششی قرمز بودند. سخن درباره حجاب، در لابلای کلمات قدیمی ترین مولفین یونانی نیزبه چشم می خورد، حتی «بنیلوب» ( همسر پادشاه «عولیس» فرمانروای ایتاک) نیز با حجاب بوده است. زنان شهر «ثیب» دارای حجاب خاصی بوده اند، بدین صورت که حتی صورتشان را نیز با پارچه می پوشاندند. این پارچه دارای دو منفذ بود که جلوی چشمان قرار می گرفت تا بتوانند ببینند. در «اسپارته» دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج خود را ازچشم مردان می پوشاندند. نقش هایی که برجای مانده، حکایت می کند که زنان سر را می پوشانده، ولی صورت هایشان بازبوده است، و وقتی به بازارمی رفتند، برآنان واجب بوده است که صورت هایشان را بپوشانند، خواه باکره و خواه دارای همسر باشند. حجاب در بین زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان شهر ماد ( و فارس و عرب) نیز وجود داشته است. زنان رومانی ازحجاب شدیدتری برخوردار بوده اند، به طوری که وقتی ازخانه خارج می شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها می پوشاندند و چیزی ازبرآمدگی های بدن مشخص نمی شد. 2
یکی از تاریخ نویسان غربی نیز شواهد زیادی دال بر وجود حجاب دربین زنان یونان و روم باستان آورده است. او درباره «الهه عفت» که یکی ازخدایان یونان باستان است، می گوید: «آرتمیس»، الهه عفت است و عالی ترین نمونه ( و الگو برای) دختران جوان به شمار می آید. دارای بدنی نیرومند و ورزیده وچابک و به زیور عفت و تقوا آراسته است.3
همچنین درباره مردم یکی از قبائلی که نهصد سال قبل از میلاد زندگی می کرده اند، آمده است: «بالاتر از ارمیان و درکنار دریای سیاه، «سکاها» بیابانگردی می کردند. آنها مردم وحشی و درشت اندام قبائل جنگی نیمه مغول و نیمه اروپایی بسیار نیرومندی بودند که در ارابه به سرمی بردند و زنان خود را سخت در پرده نگاه می داشتند.4
این مورخ درجای دیگر می گوید: «زنان فقط درصورتی می توانند خویشان و دوستان خود را ملاقات کنند و درجشن های مذهبی و تماشاخانه ها حضور یابند که کاملا درحجاب باشند.5
همچنین از قول یکی از فلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، نقل می کند: نام یک زن پاک دامن را نیز چون شخص او باید درخانه پنهان داشت. 6
2- پوشش زن درایران باستان:
درمورد پوشش زنان ایران باستان، مطالب زیادی درتاریخ وجود دارد. ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان و این که حجاب بسیار سختی در بین آنان رایج بوده است، می گوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش ( اختلاط) کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را، ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش هایی که در ایران باستان برجای مانده، هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد. 7
ازدایراه المعارف لاروس نیز به دست می آید که حجاب دربین مادها و پارس ها وجود داشته است. 8 همچنین درتفسیر اثنی عشری 9 آمده است: «تاریخ نشان می دهد که حجاب در فارس قدیم وجود داشته است.» درکیش «مازدیسنی» نامه شت مهاباد، آیه 90 گوید: زن خواهید و جفت گیرید و هم خوابه دیگری را نبینید و بر او منگرید و با او میامیزید.»
نصوصی که بیانگر حجاب زنان ایران باستان است، نشان می دهد که زنان دردوره های مختلفی چون دوره مادها، پارسی ها ( هخامنشیان)، اشکانیان و سامانیان دارای حجاب و پوشش بوده اند، که به چند نمونه آن اشاره می شود:
دوره مادها:
درکتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» آمده: «اصلی که باید درنظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمه های ماقبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره (مادها) ازلحاظ شکل ( باکمی تفاوت ) با پوشاک مردان یکسان است. 10
وی در ادامه برای توضیح نقوش برجای مانده می نویسد: «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می شوند. به نظر می رسد که زنان پوششی نیز روی سرخود گذارده اند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است.» 11
دوره پارسی ها ( هخامنشیان ):
پارسی ها به وسیله کوروش، دولت ماد را از میان برداشته و سلسله هخامنشی را تاسیس کردند. آنها از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است: «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی بر می خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمی خوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن بادامن بلند و درزیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.» 12
دوره اشکانیان:
در این دوره نیز هماهنند گذشته، حجاب زنان ایرانی کامل بوده است. دراین باره چنین می خوانیم: «لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است. پیراهن دیگری داشته اند که روی اولی می پوشیدند و قد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمنا یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سر می کردند .» 13
درجای دیگر آمده است: «چادر زنان اشکانی به رنگ های شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر می افتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها می پوشانیده است.»14
درکتاب «پارتیان» نیز آمده است: «زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو بر تن می کردند، با شنلی که برافکنده می شد و نیز نقابی داشتند که معمولا به پس سر می آویختند.»
دوره ساسانیان:
در این دوره اردشیر پسر، بابک با استفاده از ضعف اشکانیان، سلسله ساسانیان را بنیان نهاد و دین زرتشت را دین رسمی کشور قرار داد. اوستا را ترجمه و آتشکده های ویران را بازسازی نمود. زنان در این دوره که احکام دینی زرتشتیان درکشور اعمال می شده است، همچنان دارای حجاب کامل بودند. درمورد پوشاک زنان چنین آمده است: «چادر که از دوره های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است، دراین دوره نیز به صورت مختلف مورد استعمال داشته است .» 15
حجاب زنان در این دوره چنان اهمیتی داشت که «حتی لباس هنرپیشگان زن، مانند لباس های بلند سایر بانوان، تا پشت پاکشیده شده است.» 16
برای اثبات توجه زنان دراین دوره به حجاب، کافی است این نقل تاریخی را ازمنابع اسلامی مرور کنیم: هنگامی که سه تن از دختران کسری، پادشاه ساسانی، را با ثروت فراوانی ازاموال، برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی را در برابر عمر در حالی که با پوشش و نقاب، خود را پوشانده بودند، ایستاندند، خلیفه دستورداد، با آوازی بلند بر آنان فریاد کشند که: پوشش از چهره برگیرید تا مسلمانان آنها را ببینند و خریداران پول بیشتری به پای آنها بریزند. دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن صورت خودداری کردند و مشت برسینه نماینده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند. خلیفه خشمناک شد و خواست با تازیانه آنان را بیازارد، درحالیکه شاهزادگان ایرانی می گریستند. حضرت علی (علیه السلام ) به عمر فرمودند: در رفتارت مدارا کن؛ ازپیغمیر خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که می فرمود : «بزرگ و شریف هر قومی را که خوار و فقیر شده، گرامی بدارید» عمر پس از شنیدن فرمایش حضرت علی (علیه السلام ) آتش خشمش فرو نشست. سپس حضرت اضافه کرد: «با دختران ملوک نباید معامله دختران بازاری (کنیزان) کرد .»17
3- پوشش زن در ادیان بزرگ الهی
حجاب در شریعت حضرت ابراهیم ( علیه السلام ):
درآئین مقدس حضرت ابراهیم (علیه السلام) مساله پوشش زنان، حائز اهمیت بوده است. درکتاب تورات چنین می خوانیم: «رفقه» چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید؟ خادم گفت: آقای من است. پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.» 18
ازاین بیان روشن می شود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام) وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، ازشتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.
حجاب در آیین یهود:
در اصول اخلاقی «تلمود» که یکی از کتاب های مهم دینی و درحقیقت فقه مدون و آیین نامه زندگی یهودیان است، آمده: «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانچه مثلا بی آنکه چیزی برسر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت یا با هرسنخی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون درخانه اش تکلم می نمود، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، درآن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.» 19
حجاب در آیین مسحیت:
در کتاب انجیل آمده است: پولس در رساله خود به قرنتیان تصریح می کند:
«اما می خواهم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا. هر مردی که سر پوشیده دعا یا نبوت کند سر خود را رسوا می نماید. اما هر زنی که سر برهنه دعا کند، سرخود را رسوا می سازد؛ زیرا این چنان است که تراشیده شود. زیرا اگر زن نمی پوشد، موی را نیز ببرد و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد؛ زیرا که مرد از زن نیست، بلکه زن از مرد است و نیز مرد از زن نیست، بلکه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده، بلکه زن برای مرد. از این جهت زن می باید عزتی بر سر داشته باشد، به سبب فرشتگان … دردل خود انصاف دهید آیا شایسته است که زن نا پوشیده نزد خدا دعا کند.» 20 پس در جایی که برای دعا باید سر زن پوشیده باشد، به هنگام رو به رو شدن با نامحرم پوشش سر لازم تر خواهد بود.
و نیز در انجیل، دررساله پولس، به تیموتائوس می گوید: «و همچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها، بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کنند به اعمال صالحه.» 21
پی نوشت ها:
1- علی اکبر علویقی، زن در آیینه تاریخ؛ اگر منظور نویسنده این است که حجاب یک امر فطری است و براثر یک رسم اکتسابی به وجود نیامده، ما هم قبول داریم، ولی نمی توان پذیرفت دین موجد حجاب نبوده است؛ زیرا اولا دوران پیش از مذاهب، پیش فرض باطلی است. چون بنابرآموزه های دینی، اولین انسان خود پیامبر و دارای مذهب بوده است، ثانیا اگر حجاب را جزئی ازتعلیمات مذهب بدانیم، به فطری بودن آن نقصی وارد نکرده ایم، زیرا تعالیم دین با فطرت انسان هماهنگی کامل دارد، چنانچه آیه 30 سوره روم بدان اشاره دارد.
2-به نقل ازدایره المعارف القرن العشرین، 1923.
3- ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص 520.
4- همان، ص 336.
5-همان، ص 340.
6-همان.
7-همان، ص 434.
8- به نقل ازدایره المعارف القرن العشرین، 1923.
9- تفسیر اثنی عشری، ج 10، ص 490.
10-ضیاء پور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص 51.
11-همان، ص 54.
12-همان، ص 56.
13-لیل ضیاء پور، پوشاک زنان ایرانی، ص 194.
14- همان، ص 197.
15-همان، ص 114.
16-علی سامی، تمدن ساسانی، ج 1، ص 186.
17-السیره الحلبیه، ج 2، ص 234.
18- سفرپیدایش، باب 24،آیه 64 و 65.
19- ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 4 ص 461.
20- باب 11،آیه 3 تا 14.
21- باب دوم، آیه 9 تا 11.
برگرفته از «www.heyatblog.ir/archives/000031.php»
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
1-محمد محمدی آشنانی، حجاب در ادیان الهی.
2- استاد شهید مطهری، مسائله حجاب.
1- رعایت کلیه مقررات و قوانین اسلامی , کشورهای محل اقامت؛
2- احترام به مقررات و شعائر دینی؛
3- عدم تظاهر به منکرات، (جواهر الکلام ج 21 کتاب جهاد صفحه 271 و 270 و 269 و 268 شیخ محمد حسن نجفی (ره ) انتشارات دارالکتاب الاسلامیه ).
اقلیت های مذهبی نمی توانند سنت های حاکم بر جامعه اسلامی را بشکنند طبق قراردادشان با حکومت اسلامی نباید به حدود و احکام اسلامی تجاوز کنند.
ج ) حجاب زنان، از سنن قدیمی تمدن های بشری بوده است و در ادیان الهی دین به خصوص زرتشت، یهود و مسیحیت مسئله حجاب و رعایت آن مطرح بوده است در بعضی از ادیان مثل دین یهود، مسئله حجاب سخت تر از حجابی است که اسلام می گوید.
البته حجاب در بعضی از ادیان الهى گذشته کمى سخت تر از حجاب اسلامى بوده است، هر چند امروزه به آن پای بند نیستند.
بنابر گواهی متون تاریخی، دراکثر قریب به اتفاق ملت ها وآیین های جهان، حجاب دربین زنان معمول بوده است؛ هرچند در طول تاریخ، فراز ونشیب های زیادی راطی کرده وگاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه بطور کامل از بین نرفته است. مورخان به ندرت از اقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می شدند، یاد می کنند.
دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل از تاریخ و عصر حجر نسبت می دهند، کتاب «زن درآینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب، می نویسد: باتوجه به علل ذکر شده و بررسی آثارو نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می شود، و به این دلایل، عقیده عده ای که می گویند «مذهب» موجد حجاب می باشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت که در دگرگونی و تکمیل آن بسیار موثر بوده است .1
1- پوشش زن دریونان و روم باستان:
دایره المعارف لاروس درباره پوشش زنان یونان باستان می گوید: زنان یونانی در دوره های گذشته، صورت واندامشان را تا روی پا می پوشاندند. این پوشش که شفاف وبسیار زیبا بود، درجزایر کورس و امرجوس و دیگر جزایر ساخته می شد. زنان فنیقی نیز دارای پوششی قرمز بودند. سخن درباره حجاب، در لابلای کلمات قدیمی ترین مولفین یونانی نیزبه چشم می خورد، حتی «بنیلوب» ( همسر پادشاه «عولیس» فرمانروای ایتاک) نیز با حجاب بوده است. زنان شهر «ثیب» دارای حجاب خاصی بوده اند، بدین صورت که حتی صورتشان را نیز با پارچه می پوشاندند. این پارچه دارای دو منفذ بود که جلوی چشمان قرار می گرفت تا بتوانند ببینند. در «اسپارته» دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج خود را ازچشم مردان می پوشاندند. نقش هایی که برجای مانده، حکایت می کند که زنان سر را می پوشانده، ولی صورت هایشان بازبوده است، و وقتی به بازارمی رفتند، برآنان واجب بوده است که صورت هایشان را بپوشانند، خواه باکره و خواه دارای همسر باشند. حجاب در بین زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان شهر ماد ( و فارس و عرب) نیز وجود داشته است. زنان رومانی ازحجاب شدیدتری برخوردار بوده اند، به طوری که وقتی ازخانه خارج می شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها می پوشاندند و چیزی ازبرآمدگی های بدن مشخص نمی شد. 2
یکی از تاریخ نویسان غربی نیز شواهد زیادی دال بر وجود حجاب دربین زنان یونان و روم باستان آورده است. او درباره «الهه عفت» که یکی ازخدایان یونان باستان است، می گوید: «آرتمیس»، الهه عفت است و عالی ترین نمونه ( و الگو برای) دختران جوان به شمار می آید. دارای بدنی نیرومند و ورزیده وچابک و به زیور عفت و تقوا آراسته است.3
همچنین درباره مردم یکی از قبائلی که نهصد سال قبل از میلاد زندگی می کرده اند، آمده است: «بالاتر از ارمیان و درکنار دریای سیاه، «سکاها» بیابانگردی می کردند. آنها مردم وحشی و درشت اندام قبائل جنگی نیمه مغول و نیمه اروپایی بسیار نیرومندی بودند که در ارابه به سرمی بردند و زنان خود را سخت در پرده نگاه می داشتند.4
این مورخ درجای دیگر می گوید: «زنان فقط درصورتی می توانند خویشان و دوستان خود را ملاقات کنند و درجشن های مذهبی و تماشاخانه ها حضور یابند که کاملا درحجاب باشند.5
همچنین از قول یکی از فلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، نقل می کند: نام یک زن پاک دامن را نیز چون شخص او باید درخانه پنهان داشت. 6
2- پوشش زن درایران باستان:
درمورد پوشش زنان ایران باستان، مطالب زیادی درتاریخ وجود دارد. ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان و این که حجاب بسیار سختی در بین آنان رایج بوده است، می گوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش ( اختلاط) کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را، ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش هایی که در ایران باستان برجای مانده، هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد. 7
ازدایراه المعارف لاروس نیز به دست می آید که حجاب دربین مادها و پارس ها وجود داشته است. 8 همچنین درتفسیر اثنی عشری 9 آمده است: «تاریخ نشان می دهد که حجاب در فارس قدیم وجود داشته است.» درکیش «مازدیسنی» نامه شت مهاباد، آیه 90 گوید: زن خواهید و جفت گیرید و هم خوابه دیگری را نبینید و بر او منگرید و با او میامیزید.»
نصوصی که بیانگر حجاب زنان ایران باستان است، نشان می دهد که زنان دردوره های مختلفی چون دوره مادها، پارسی ها ( هخامنشیان)، اشکانیان و سامانیان دارای حجاب و پوشش بوده اند، که به چند نمونه آن اشاره می شود:
دوره مادها:
درکتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» آمده: «اصلی که باید درنظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمه های ماقبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره (مادها) ازلحاظ شکل ( باکمی تفاوت ) با پوشاک مردان یکسان است. 10
وی در ادامه برای توضیح نقوش برجای مانده می نویسد: «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می شوند. به نظر می رسد که زنان پوششی نیز روی سرخود گذارده اند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است.» 11
دوره پارسی ها ( هخامنشیان ):
پارسی ها به وسیله کوروش، دولت ماد را از میان برداشته و سلسله هخامنشی را تاسیس کردند. آنها از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است: «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی بر می خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمی خوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن بادامن بلند و درزیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.» 12
دوره اشکانیان:
در این دوره نیز هماهنند گذشته، حجاب زنان ایرانی کامل بوده است. دراین باره چنین می خوانیم: «لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است. پیراهن دیگری داشته اند که روی اولی می پوشیدند و قد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمنا یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سر می کردند .» 13
درجای دیگر آمده است: «چادر زنان اشکانی به رنگ های شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر می افتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها می پوشانیده است.»14
درکتاب «پارتیان» نیز آمده است: «زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو بر تن می کردند، با شنلی که برافکنده می شد و نیز نقابی داشتند که معمولا به پس سر می آویختند.»
دوره ساسانیان:
در این دوره اردشیر پسر، بابک با استفاده از ضعف اشکانیان، سلسله ساسانیان را بنیان نهاد و دین زرتشت را دین رسمی کشور قرار داد. اوستا را ترجمه و آتشکده های ویران را بازسازی نمود. زنان در این دوره که احکام دینی زرتشتیان درکشور اعمال می شده است، همچنان دارای حجاب کامل بودند. درمورد پوشاک زنان چنین آمده است: «چادر که از دوره های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است، دراین دوره نیز به صورت مختلف مورد استعمال داشته است .» 15
حجاب زنان در این دوره چنان اهمیتی داشت که «حتی لباس هنرپیشگان زن، مانند لباس های بلند سایر بانوان، تا پشت پاکشیده شده است.» 16
برای اثبات توجه زنان دراین دوره به حجاب، کافی است این نقل تاریخی را ازمنابع اسلامی مرور کنیم: هنگامی که سه تن از دختران کسری، پادشاه ساسانی، را با ثروت فراوانی ازاموال، برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی را در برابر عمر در حالی که با پوشش و نقاب، خود را پوشانده بودند، ایستاندند، خلیفه دستورداد، با آوازی بلند بر آنان فریاد کشند که: پوشش از چهره برگیرید تا مسلمانان آنها را ببینند و خریداران پول بیشتری به پای آنها بریزند. دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن صورت خودداری کردند و مشت برسینه نماینده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند. خلیفه خشمناک شد و خواست با تازیانه آنان را بیازارد، درحالیکه شاهزادگان ایرانی می گریستند. حضرت علی (علیه السلام ) به عمر فرمودند: در رفتارت مدارا کن؛ ازپیغمیر خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که می فرمود : «بزرگ و شریف هر قومی را که خوار و فقیر شده، گرامی بدارید» عمر پس از شنیدن فرمایش حضرت علی (علیه السلام ) آتش خشمش فرو نشست. سپس حضرت اضافه کرد: «با دختران ملوک نباید معامله دختران بازاری (کنیزان) کرد .»17
3- پوشش زن در ادیان بزرگ الهی
حجاب در شریعت حضرت ابراهیم ( علیه السلام ):
درآئین مقدس حضرت ابراهیم (علیه السلام) مساله پوشش زنان، حائز اهمیت بوده است. درکتاب تورات چنین می خوانیم: «رفقه» چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید؟ خادم گفت: آقای من است. پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.» 18
ازاین بیان روشن می شود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام) وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، ازشتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.
حجاب در آیین یهود:
در اصول اخلاقی «تلمود» که یکی از کتاب های مهم دینی و درحقیقت فقه مدون و آیین نامه زندگی یهودیان است، آمده: «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانچه مثلا بی آنکه چیزی برسر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت یا با هرسنخی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون درخانه اش تکلم می نمود، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، درآن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.» 19
حجاب در آیین مسحیت:
در کتاب انجیل آمده است: پولس در رساله خود به قرنتیان تصریح می کند:
«اما می خواهم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا. هر مردی که سر پوشیده دعا یا نبوت کند سر خود را رسوا می نماید. اما هر زنی که سر برهنه دعا کند، سرخود را رسوا می سازد؛ زیرا این چنان است که تراشیده شود. زیرا اگر زن نمی پوشد، موی را نیز ببرد و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد؛ زیرا که مرد از زن نیست، بلکه زن از مرد است و نیز مرد از زن نیست، بلکه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده، بلکه زن برای مرد. از این جهت زن می باید عزتی بر سر داشته باشد، به سبب فرشتگان … دردل خود انصاف دهید آیا شایسته است که زن نا پوشیده نزد خدا دعا کند.» 20 پس در جایی که برای دعا باید سر زن پوشیده باشد، به هنگام رو به رو شدن با نامحرم پوشش سر لازم تر خواهد بود.
و نیز در انجیل، دررساله پولس، به تیموتائوس می گوید: «و همچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها، بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کنند به اعمال صالحه.» 21
پی نوشت ها:
1- علی اکبر علویقی، زن در آیینه تاریخ؛ اگر منظور نویسنده این است که حجاب یک امر فطری است و براثر یک رسم اکتسابی به وجود نیامده، ما هم قبول داریم، ولی نمی توان پذیرفت دین موجد حجاب نبوده است؛ زیرا اولا دوران پیش از مذاهب، پیش فرض باطلی است. چون بنابرآموزه های دینی، اولین انسان خود پیامبر و دارای مذهب بوده است، ثانیا اگر حجاب را جزئی ازتعلیمات مذهب بدانیم، به فطری بودن آن نقصی وارد نکرده ایم، زیرا تعالیم دین با فطرت انسان هماهنگی کامل دارد، چنانچه آیه 30 سوره روم بدان اشاره دارد.
2-به نقل ازدایره المعارف القرن العشرین، 1923.
3- ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص 520.
4- همان، ص 336.
5-همان، ص 340.
6-همان.
7-همان، ص 434.
8- به نقل ازدایره المعارف القرن العشرین، 1923.
9- تفسیر اثنی عشری، ج 10، ص 490.
10-ضیاء پور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص 51.
11-همان، ص 54.
12-همان، ص 56.
13-لیل ضیاء پور، پوشاک زنان ایرانی، ص 194.
14- همان، ص 197.
15-همان، ص 114.
16-علی سامی، تمدن ساسانی، ج 1، ص 186.
17-السیره الحلبیه، ج 2، ص 234.
18- سفرپیدایش، باب 24،آیه 64 و 65.
19- ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 4 ص 461.
20- باب 11،آیه 3 تا 14.
21- باب دوم، آیه 9 تا 11.
برگرفته از «www.heyatblog.ir/archives/000031.php»
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
1-محمد محمدی آشنانی، حجاب در ادیان الهی.
2- استاد شهید مطهری، مسائله حجاب.