خانه » همه » مذهبی » من دخترى ۲۴ساله هستم و الآن خواستگارى دارم ۳۰ساله، استخاره کردم که متوسط در آمده است حالا من دو دل شده ام که آیا با این آقا ازدواج کنم یا نه؟ و سؤل دیگر این که آیا در مورد ازدواج باید استخاره انجام داد یا نه؟ بعضى ها سفارش مى کنند پیش دعانویس بروم آیا درسته؟!

من دخترى ۲۴ساله هستم و الآن خواستگارى دارم ۳۰ساله، استخاره کردم که متوسط در آمده است حالا من دو دل شده ام که آیا با این آقا ازدواج کنم یا نه؟ و سؤل دیگر این که آیا در مورد ازدواج باید استخاره انجام داد یا نه؟ بعضى ها سفارش مى کنند پیش دعانویس بروم آیا درسته؟!

در ابتدا باید دانست که استخاره حکم شرعى نیست که عمل به آن واجب باشد، بلکه مى توان از آن چشم پوشید به ویژه در مسائل مهم زندگى مانند ازدواج که بهتر است با توکل به خداو مشورت و تحقیق اقدام کرد. اما جهت توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب مى کنیم:«استخاره» در لغت، به معناى طلب خیر از خداوند متعال است که دانا به امور و عواقب کارها است. در کنار این معنا، گاهى استخاره در هنگام تحیّر است که همراه با دعا و درخواست از خداوند متعال به کار برده مى شود. این نوع استخاره معمولاً با تسبیح و قرآن انجام مى شود. در روایات، استخاره به معناى طلب خیر از خداوند متعال، بسیار مورد سفارش قرار گرفته است، و ائمه اطهار علیهم السلام ترغیب کرده اند کارهاى خود را بر اساس استخاره انجام دهند.
امام صادق علیه السلام نیز فرموده است: «کُنَّا نَتَعَلَّمُ الاِسْتِخَارَةَ کَمَا نَتَعَلَّمُ السُّورَةَ مِنَ الْقُرْآنِ ثُمَّ قَالَ مَا أُبَالِى إِذَا اسْتَخَرْتُ اللَّهَ عَلَى أَیِّ جَنْبِی وَقَعْتُ»[1] ؛ «ما استخاره را آموزش مى دهیم، همان گونه که سوره قرآن را آموزش مى دهیم. سپس فرمود: آن گاه که استخاره کردم، باکى ندارم که چه بر من واقع مى شود». دلیل این امر را بایست در این نکته جست و جو کرد که استخاره کننده، خود را به خدا سپرده و خداوند متعال نیز به خیر او آگاه تر است. بنابراین در صورت عمل بر اساس استخاره، هر اتفاقى که بیفتد، باید ایمان داشته باشد که خیر او در آن بوده است. اما طریقه استخاره در روایات، متفاوت و متنوع است؛ غسل استخاره، نماز استخاره، دعاهاى متعدد و مختلف براى استخاره در حالات و ساعات متعدد و استخاره با قرآن یا تسبیح، از جمله روش هاى استخاره است. از آنجا که معناى اصلى استخاره، طلب خیر از خداوند متعال است، بهترین روش آن، «دعا» است؛ زیرا در حقیقت استخاره نوعى دعا و طلب خیر از پیشگاه خداوند متعال است که عالم به همه امور است و خیر و شرّ ما نیز در دست او است. دعاهاى متعددى براى استخاره نقل شده از جمله:
امام باقر علیه السلام مى فرماید: «من هرگاه در کار مهمى اراده استخاره دارم؛ در حال نشسته صد بار با دعاى زیر، از خدا طلب خیر مى کنم. اما براى خرید چیزى و کارهاى شبیه آن سه بار این دعا را در حال نشسته مى خوانم: «اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِأَنَّکَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ کَذَا وَ کَذَا خَیْرٌ لِى فَخِرْهُ لِى وَ یَسِّرْهُ وَ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ شَرٌّ لِى فِى دِینِى وَ دُنْیَاىَ وَ آخِرَتِى فَاصْرِفْهُ عَنِّى إِلَى مَا هُوَ خَیْرٌ لِى وَ رَضِّنِى فِى ذَلِکَ بِقَضَائِکَ فَإِنَّکَ تَعْلَمُ وَ لاَ أَعْلَمُ وَ تَقْدِرُ وَ لاَ أَقْدِرُ وَ تَقْضِى وَ لاَ أَقْضِى إِنَّکَ عَلاَّمُ الْغُیُوب»[2] ؛ «خدایا از درگاه تو خواستارم که تو آگاه به پنهان و آشکار هستى اگر در کارى که در نظر دارم خیر و خوبى مى دانى پس آن را براى من فراهم بساز و آسان گردان و اگر در آن شر و بدى در دین و دنیا و آخرتم مى دانى پس آن را از من دور گردان به سوى آنچه براى من خیر است و مرا راضى به آن قرار بده. همانا تو مى دانى و من نمى دانم و تو مى توانى و من نمى توانم و فرمان مى دهى و پایان مى بخشى و من پایان بخش نیستم، همانا تو داناى به هر پنهان ها هستى».
در صحیفه سجادیه آمده است: «اللَّهُمَّ إِنِیِّ أَسْتَخِیرُکَ بِعِلْمِکَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْضِ لِی بِالْخِیَرَةِ؛ وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الاِخْتِیَارِ، وَ اجْعَلْ ذَلِکَ ذَرِیعَةً إِلَى الرِّضَا بِمَا قَضَیْتَ لَنَا وَ التَّسْلِیمِ لِمَا حَکَمْتَ فَأَزِحْ عَنَّا رَیْبَ الاِرْتِیَابِ، وَ أَیِّدْنَا بِیَقِینِ الْمُخْلِصِینَ. وَ لاَ تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمَّا تَخَیَّرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَکَ، وَ نَکْرَهَ مَوْضِعَ رِضَاکَ، وَ نَجْنَحَ إِلَى الَّتِى هِیَ أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ، وَ أَقْرَبُ إِلَى ضِدِّ الْعَافِیَةِ؛ حَبِّبْ إِلَیْنَا مَا نَکْرَهُ مِنْ قَضَائِکَ، وَ سَهِّلْ عَلَیْنَا مَا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُکْمِکَ؛ وَ أَلْهِمْنَا الاَْنْقِیَادَ لِمَا أَوْرَدْتَ عَلَیْنَا مِنْ مَشِیَّتِکَ حَتَّى لاَ نُحِبَّ تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ، وَ لاَ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ، وَ لاَ نَکْرَهَ مَا أَحْبَبْتَ، وَ لاَ نَتَخَیَّرَ مَا کَرِهْتَ. وَ اخْتِمْ لَنَا بِالَّتِى هِیَ أَحْمَدُ عَاقِبَةً، وَ أَکْرَمُ مَصِیراً، إِنَّکَ تُفِیدُ الْکَرِیمَةَ، وَ تُعْطِى الْجَسِیمَةَ، وَ تَفْعَلُ مَا تُرِیدُ، وَ أَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»[3] .
یکى از روش هاى استخاره، استخاره با قرآن است. در روایات به این نوع روش نیز در کنار روش هاى دیگر اشاره شده است.
در روایتى آمده است: «الْیَسَعِ الْقُمِّیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام أُرِیدُ الشَّیْءَ وَ أَسْتَخِیرُ اللَّهَ فِیهِ فَلاَ یُوَفَّقُ فِیهِ الرَّأْیُ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ: افْتَتِحِ الْمُصْحَفَ فَانْظُرْ إِلَى أَوَّلِ مَا تَرَى فَخُذْ بِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ»[4] ؛ «الیسع قمى مى گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: کارى مى خواهم انجام دهم و در آن کار از خدا نیز استخاره مى کنم؛ اما به نظر ثابتى موفق نمى شوم. آن حضرت فرمود: قرآن را بگشا و به نخستین آیه که مى بینى نگاه کن و آن را بگیر که اگر خدا بخواهد [خیر تو در آن است] اما درباره چگونگى فهم خیر از آیات قرآن، دعاهاى مختلفى وارد شده که یکى از آنها به پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آلهمنسوب است. آن حضرت مى فرماید: هنگامى که خواستى به کتاب خدا استخاره کنى و از تحیّر بیرون بیایى، سه بار سوره اخلاص (توحید) را بخوان و سه صلوات بر پیامبر اکرم و آل او بفرست» سپس قرآن را باز کن و بدون این که خطوط و صفحات را بشمارى، از خط اول عاقبت کار را بخوان»[5] .

روش استخاره
اما درباره استخاره و روش آن، رعایت پنج نکته ضروررى است:
1. استخاره هیچ گاه جاى اندیشه و مشورت را نمى گیرد؛ بلکه استخاره پس از اندیشه و مشورت است؛ یعنى، هر کارى را که مى خواهیم انجام بدهیم، ابتدا باید درباره آن بیندیشیم و سود و زیان آن را بسنجیم. در مرحله دوم با کسانى که در آن موضوع صاحب نظرند مشورت کنیم و آن گاه یکى از دعاهاى استخاره را تلاوت کنیم و اگر تحیّر ما برطرف نشد، با قرآن استخاره کنیم.
2. به رغم این که امروزه، استخاره با قرآن رواج بیشترى دارد؛ اما باید دقت کرد که هر کس حق ندارد فهم خود را بر قرآن تحمیل کند و بر اساس برداشت خود از قرآن و آیات آن عمل نماید. بهتر است در استخاره با قرآن، از علماى آشنا با قرآن، کمک گرفت تا خداى ناکرده دچار اشتباه کارى در فهم قرآن و تحمیل آنها به قرآن نشد؛ زیرا الهام گیرى از آیات قرآن، کار آسانى نیست و نیاز به کسانى است که آگاهى و آشنایى تخصصى نسبت به قرآن دارند. پس نمى توان به خوب و بدى که در بالاى بعضى از قرآن ها نوشته شده اعتماد کرد.
3. خواندن دعاى استخاره براى هر کارى توصیه شده است؛ زیرا خیر ما به دست خداوند متعال است و ما در هر کارى، باید خیر خود را از او بخواهیم. در این صورت استخاره با قرآن، نباید به صورت عادت و روش دائمى درآید و جایگزین اندیشه و مشورت و تحقیق شود.
4. همان گونه که در انجام دادن واجبات و ترک محرمات، استخاره نباید کرد؛ در کارهایى که عقل آنها را تأیید مى کند و همه شواهد و قرائن به خوبى آن گواهى مى دهند نیز نباید استخاره کرد.
5. استخاره به معناى طلب خیر از خداوند متعال است؛ اما تفأل به معناى فهم عاقبت کارها است. به این دلیل در روایتى از تفأل زدن به قرآن نهى شده است: «عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لاَ تَتَفَألْ بِالْقُرْآنِ»[6] ؛ «امام صادق علیه السلاممى فرماید: به قرآن تفأل نزنید». بر این اساس فهم عاقبت امور و استنباط آن، تنها بر اهلش میسر است و هر کسى نمى تواند از قرآن به چنین استنباطى برسد؛ زیرا اگرچه استنباط عاقبت از آیات قرآن، براى کسى که اهلش باشد امکان دارد، اما همه کس را بدان راه نیست. پس اکثریت مردم در همان حد استخاره با قرآن، باید توقف کنند و اهل معرفت مى توانند به عواقب امور نیز پى ببرند.
عمل به استخاره از لحاظ شرعى واجب نیست اما خوب است احترام آن را رعایت کرد و پس از گذشت مدتى با دادن صدقه یا با مشورت بیشتر به نتیجه قطعى رسیدید بدون دغدغه ازدواج کنید و یا براى اطمینان خاطر یک بار دیگر استخاره بگیرید.
بسیارى از خانواده ها براى ازدواج به استخاره روى مى آورند در حالى که اگر شواهد و دلائل کافى براى صلاحیت فرد پیدا کردید در اینجا استخاره ضرورت ندارند. حضرت امام خمینى(ره) براى ازدواج استخاره نمى کردند و مى فرمودند: ازدواج استخاره ندارد.
نکته دیگر آن که اگر کسى پس از استخاره خواست برخلاف آن عمل کند. در صورتى که شرایط عمل مورد نظر تغییر نکرده باشد، مى تواند با دادن صدقه قابل توجه واطعام جمعى از مؤنین، به خواسته خود جامعه عمل بپوشاند (مطلب اخیر برگرفته از فرمایش حضرت آیه اللّه بهجت است).
در پایان گفتنى است؛ تأثیر دعا امرى مسلم و حتمى است؛ چه خود انسان دعا کند و یا دیگرى را شفیع در دعا قرار دهد. ولى باید به افراد قابل اعتماد مراجعه کرد و از کسانى که به دنبال شهرت و سودجویى نیستند بهره گرفت.
در مورد دعانویس ها؛ باید دانست که بسیارى از این افراد شیادانى هستند که از عقاید مردم سوء استفاده مى کنند. بنابراین باید در برخورد با آنان هشیار بود. براى دعا به درگاه خداوند نیازى به واسطه و دعانویس نیست؛ بلکه هر کس مى تواند براى رفع مشکلات خود به درگاه او عرض حاجت نماید و از اعمال نیک براى تقرب به درگاه خداوند بهره ببرد. مگر آن که به افراد وارسته و اهل دل دسترسى داشته باشیم که به طور یقین دعاى آنان و نفوذ کلام آنان تأثیر ویژه اى دارد.
گفتنى است؛ بسیارى از این گونه افراد، با تجربه اى که در قیافه شناسى دارند بسیارى از حالات مشترک را مطرح مى کنند که تصور مخاطب این است که آنها خبر دقیق دارند. در حالى که تشخیص این گونه امور از چهره افراد بستگى به تجربه دارد و همیشگى نیست.
گفتنى است رجوع به دعانویس ها در سنت و سیره پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان علیهم السلام نبوده و بزرگان دین هیچ گونه توصیه اى در این باره ندارند، لذا بهترین روش هم تعقل و تدبیر شخصى و مشورت با خردمندان و توکل بر خدا و پرداخت صدقه و خواندن دعاهاى معتبر است.
پاورقی:
1- همان.
2- وسائل الشیعة، ج 8، ص 75.
3- الصحیفه السجادیة، دعاى 33.
4- وسائل الشیعة، ج 6، ص 233.
5- مستدرک الوسائل، ج 4، ص 304.
6- وسائل الشیعة، ج 6، ص 233 ؛ کافى، ج 2، ص 629، ح 7.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد