دوست عزيز شما به عيبي در همسرتان اشاره کرديد که چون براي ما مشخص نيست، قبل از هر چيز پيشنهاد مي کنيم با مراجعه به يک متخصص (پزشک يا روانشناس خانواده) چه بسا بتوانيد در جريان درمان يا سازگاري با آن قرار گيريد و با توکل به خدا مشکل شما حل گردد. زيرا آنچه را كه شما عيب مي دانيد، چه بسا از نگاه متخصصان عيب به حساب نيايد و يا عيب همسرتان بسته به نوع و حدو حدود آن قابل رفع باشد. چرا كه هر عيب و نقصي راه حل خاص خود را مي طلبد. عيب جسماني، اخلاقي، رفتاري، عاطفي، اعصاب و روان و … هر كدام راه حل خاص خود را دارند كه مي توان با مراجعه به متخصص آن و يا كمك گرفتن از كساني كه تجربه كافي دارند از آن ها رهايي يافت.
آن چه که در زير بدان اشاره مي کنيم، مراحلي است براي بيرون آمدن از مشکلاتي مانند مشکل شما؛ مشکلاتي که فرد پس از انجام کاري، با آن مواجه مي شود و شايد احساس مي کند بايد بسازد و بسوزد. اما چه بسا از آن چه که او به دنبالش بوده غافل است و فقط در ايده آل هاي ذهني اش سهل الوصول بوده اما در واقعيت چه؟ نمي دانيم. فقط اين را مي دانيم که واقعيت همان است شما الآن در آن قرار داريد و مي توانيد به سوي آينده آن را به صورت مثبت متحول کنيد.
مرحله اول: تغيير در آن چه که احساس مي کنيد مي توانيد تغييرش دهيد؛ به اين هدف که به آرامش برسيد. اين تغييرات شرط دارد:
واقع بيني: اول بايد ديد كه آنچه به نظر شما عيب به حساب مي آيد واقعاً عيب هست و يا از نگاه ديگران نيز عيب محسوب مي شود؟ و ديگر اينكه آيا راه علاج و رفعي ندارد. خيلي از مشكلات و عيوب را مي توان فقط با كمي صبر و تحمل و عقل و تدبير حل كرد. عيوب جسماني، رواني، رفتاري و … را بايد با مراجعه به متخصص آن حل نمود. پس آگاهي در اين زمينه كه آيا عيب همسر شما قابل رفع هست يا نه مي تواند نقش زيادي در آرامش شما داشته باشد چرا كه يا قابل رفع هست و شما در پي رفع آن بر مي آييد و يا اينكه قابل رفع نيست که راه بر شما مسدود نيست بلکه به مرحله دوم مي رويد.
مرحله دوم: در صورت ممکن نبودن تغيير، مراقب باشيد هدف را گم نکنيد؛ با توجه به دو نکته زير مي توانيد تنها مسير را تغيير دهيد:
برجسته ديدن ديگر خصوصيات خوب همسرتان:
هر انساني داراي نقاط مثبت و خوبي است كه مي توان با آن ها جبران كمبودها و نقايص را نمود چرا كه هيچ انساني _ غير معصوم _ را نمي توان يافت كه از عيب و نقص عاري باشد، نمي توان به خاطر يك عيب كه شايد همسرتان هم در پيدايش آن بي تقصير باشد ديگر زيبايي هاي اخلاقي، معنوي و حتي جسمي او را يكسره ناديده گرفت. شما مقيد به رعايت دستورات شرع هستيد از خود بپرسيد آيا عاقلانه است كه با تمركز فكر و ذهن خود بر روي اين عيب، كانوني از وسوسه هاي شيطاني شويد و بي ميلي و عداوتي را در دل خود نسبت به همسرتان بوجود آوريد چرا كه طبق صريح قرآن يكي از كاركردهاي شيطان ايجاد عداوت و دشمني بين مردم است و آنجا كه مي فرمايد: «انما يريد الشيطان أن يوقِعَ بينكم العداوة و البغضاء؛[1] همانا شيطان مي خواهد بين شما عداوت و دشمني افكند».
گاهي ما انسان ها در اين امور دچار مقايسه هاي بي جا مي شويم و بدون اين كه توجه كنيم واقعاً گل بي خار خداست.
ديدن عيوب خود، عيوب ديگران را قابل تحمل مي کند:
ما انسان ها عادت داريم ديگران را ارزيابي كنيم و از خود غالباً بي خبريم و به عيب هاي خود توجه نداريم. گاهي نادانسته همه مشكلات و نقص ها را به ديگري نسبت مي دهيم و خود را واقعاً بي عيب در نظر مي گيريم. اگر انسان به اين امر توجه داشته باشد خود مي تواند منشأ آرامش ها و معاشرت هاي سالم و روابط نيكو گردد (همه عيب خلق ديدن نه مروت است و مردي) پس بيائيم واقع بينانه تر به خود و ديگران نگاه كنيم.
مرحله سوم: پذيرش موقعيتي که در آن قرار داريد، براي رسيدن به هدفي بالاتر.
اينگونه نيست كه انسان همواره به آنچه كه مي خواهد برسد. خداوند بندگانش را با كمبودهايي در مال، فرزند، جمال، زن و … در غربال آزمايش چنان زيرورو مي كند كه مشخص شود مؤمن و غير مؤمن كيست و سره از ناسره جدا شود. قرآن در اين زمينه مي فرمايد: «ولَنبلونّكم بشيء من الخوفِ و نقصٍ من الاموال و الانفس و الثمرات و بَشّر الصّابرين؛[2] قطعاً همة شما را با چيزي از ترس، گرسنگي و كاهش در مال ها و جان ها و ميوه ها آزمايش مي كنيم».
از نگاه قرآني گاهي ناملايمات و مشكلات زندگي فقط ظاهري كراهت بار و شرگونه دارند در حالي كه باطن آن ها خير و بركت است اما از آن جا كه بينش ما ممكن است الهي نباشد از تحمل آن ها سختي و مشقت مي كشيم.[3] خداوند در آيه اي به مرداني كه داراي زناني هستند كه ناخوشايند آنان است چنين مي فرمايد: «فعسي ان تكرهوا شيئاً و يجعل الله فيه خيراً كثيراً؛[4] و اگر از (زنانتان) به جهتي كراهت داشتيد، چه بسا چيزي خوشايند شما نباشد و خداوند خير فراواني در آن قرار مي دهد».
نتيجه اينکه شما با پذيرفتن خود و واقعيات زندگي خويش متناسب با آن، برنامه ريزي مي كنيد تا بتوانيد از ديگر محاسن و خوبي هاي همسرتان بهره گيريد. و در بقيه آن چه که مد نظرتان بوده ولي نرسيده ايد به آن روي سکه بنگريد. به قول حافظ:
اي دل اندر بند زلفش از پريشاني منال مرغ زيرك چون به دام افتد تحمل بايدش
البته از نامه شما بر مي آيد تا به حال عاقلانه رفتار نموده ايد كه اين خود جاي تقدير دارد و اميد است با حفظ همين روحيه مشكل خود را اگر قابل رفع است حلّ نماييد و مي دانيد كه:
«مَن يتق الله يجعل له مخرجاً؛[5] كسي كه تقواي الهي را رعايت كند خداوند راه خروج از مشكلاتش را به او مي نماياند».
تذكر:
در روايت داريم كسي كه به خاطر مال و زيبايي (نه ايمان) ازدواج كند فرد به آن ها نمي رسد ولي كسي كه به خاطر ايمان فرد با او ازدواج كند خداوند به او زيبايي و مال نيز مي دهد. (چشم ها را بايد شست جور ديگر بايد ديد.)
اما آخرين و سخت ترين راه:
اگر عيب به گونه اي است كه واقعاً قابل تحمل نمي باشد و نمي توان آن را پذيرفت و ممكن است نفس شما آن را هميشه برايتان بزرگ جلوه كند به گونه اي كه باعث هدر رفتن نيروي فكر شما شود و در پي آن غم و اندوه و حسرت بيايد و در نتيجه بناي ناسازگاري و يا احياناً زمينه اي براي ظلم و اذيت شما به همسرتان شود، خداوند راه گناه را بر شما حرام كرده و حق آزار و اذيت او را نداريد چرا كه مي فرمايد: «امساكٌ بمعروفٍ او تسريح باحسان؛[6] يا به طور شايسته او را نگهداري كند يا به نيكي او را رها كند».
شما به هيچ وجه حق شرعي نداريد كه زمينه آزار و اذيت او را فراهم كنيد در عوض راه حلال را بر شما باز گذاشته است مي توانيد در كنار ايشان همسر ديگري داشته باشيد و يا اينكه او را طلاق داده و همسر ديگري برگزينيد. البته در اين كار هر گونه شتاب زدگي و يا هوي و هوس ورزي مي تواند باعث از بين رفتن روحيه معنوي و شخصيت اجتماعي شما شود و از چاله به درون چاه بيفتيد. اگر شما واقعاً مي توانيد از اين عيب به خاطر خدا چشم پوشي كنيد اين خود بهترين راه در جهت كمك به معنويت شماست ولي اگر واقعاً تحمل آن را نداريد و زمينه اي براي از بين رفتن معنويت شماست، خداوند راه حلال را بر شما نبسته است. البته اين كار بايد حساب شده با مطالعه و مشورت صورت گيرد كه دچار ظلم به غير نشويد، چون در مسائل زوج ها زياد از مشكلاتي پيش مي آيد كه افراد گمان مي كنند غيرقابل تحمل است اما با كمي واقع بيني و آشنايي با مسائل مختلف فرد متوجه مي شود كه او بزرگ نمايي كرده است پس مشاوره حتماً نياز است.
تحصيل در حوزه:
پرسيده ايد كه چگونه مي توان همسرتان را به حوزه فرستاد، قبل از هر چيز بايد ديد كه همسرتان به اين كار علاقه دارد و از جهت استعداد هم مي تواند نتيجه لازم را از فراگيري دروس حوزوي بگيرد يا خير؟ چرا كه داشتن استعداد، علاقه، وقت لازم و كافي از ابتدايي ترين مقدمات و نبود هر يك از اين عوامل باعث اتلاف وقت هردوي شما مي شود. اگر در او چنين زمينه اي سراغ داريد مي توانيد او را تشويق به اين كار كنيد و يا با معاشرت با كساني كه همسرانشان در حوزه هستند تمايل ايشان را به اين كار افزايش دهيد. مطلب مهم تر ديگر اينكه آيا در شهرستان شما حوزه علميه خواهران وجود دارد يا خير و مي بايست به شهرستان ديگري رفت، اقامت در نزديكي حوزه علميه خواهران مي تواند نقش مهمي در جلوگيري از اتلاف وقت ايشان و در نتيجه خسته نشدن ايشان داشته باشد. كمك كردن به او و اينكه بتوانيد نقش يك استاد يا هم مباحثه خوب براي ايشان را داشته باشيد باعث فراگيري بهتر دروس شده و نشاط آور
مي شود در نتيجه احساس خستگي ايشان را كاهش مي دهد. ذكر اين نكته هم لازم است چنانچه او به اين كار تمايل ندارد مي توانيد او را با معارف دين و تفسير قرآن آشنا كنيد كه اين نياز به ورود به حوزه ندارد و برنامه ريزي خانوادگي شما را مي طلبد زمينه يادگيري هنرهاي دستي و … را فراهم آوريد خياطي، گلدوزي، گلسازي و … كه هنري است مربوط به خانم ها كه هم خلاقيت آن ها را پرورش مي دهد و هم آن ها را از كسالت و روزمرگي باز مي دارد. توصيه مهم اين است كه بايد استعداد، علايق و امكانات او را سنجيد و سپس او را تشويق به كار و درس نمود و الا ممكن است فقط اتلاف وقت باشد.
گروه تربيت و مشاوره
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. راز سختي ها و بلاها در زندگي، احمد لقماني، نشر امير، تابستان 1380.
2. آئين همسرداري، آيت الله اميني، نشر سازمان تبليغات.
پي نوشت ها:
[1] . سورة مائده، آية 91.
[2] . سورة بقره، آية 155.
[3] . در اين زمينه رجوع كنيد به منبع معرفي شده.
[4] . سورة نساء، آية 19.
[5] . سورة طلاق، آية 65.
[6] . سورة بقره، آية 229.