خانه » همه » مذهبی » من هر وقت در منزل تنها مي شوم در مواقعي كه فكرم منحرف مي شود ضبط گوش مي كنم آيا در مواقع شهادت ائمه ـ عليهم السلام ـ اين كار اشكال دارد يا نه؟

من هر وقت در منزل تنها مي شوم در مواقعي كه فكرم منحرف مي شود ضبط گوش مي كنم آيا در مواقع شهادت ائمه ـ عليهم السلام ـ اين كار اشكال دارد يا نه؟

يكي از مسائلي كه از زمان هاي قديم به صورت شايع مطرح بوده و هم اكنون نيز مطرح است مسالة موسيقي و غنا است. مساله موسيقي و غنا براي اولين بار بعد از وفات حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ پي ريزي شد زماني كه ابليس و قابيل بعد از وفات ايشان در اجتماعي شركت كرده و به نشانة شادي براي مرگ حضرت آدم از تنبورها و وسايل لهو (موسيقي) استفاده كردند[1] و پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز در حديثي مي فرمايد: «كان ابليس اول من تغني» ابليس اولين كسي بود كه مرتكب غنا شد.[2] بعد از آن هم در هر دوره اي حتي در زمان خود ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ نيز اين بحث مطرح بوده به طوري كه بعضي از ثروتمندان و فاسقان كنيزكان آوازه خوان خريداري مي كردند تا براي آنان بخوانند و بنوازند.
 امروزه به خاطر تهاجم فرهنگي غرب و شيوع و فراواني، اين بحث قبح و بدي خود را از دست داده و به يك عادت معمولي و حتي مطلوب تبديل گشته كه بر ما به عنوان يك جوان مسلمان لازم است اولاً موسيقي را شناخته، از اصطلاحات فقهي مربوط به آن را مطلع گشته، آثار سوء دنيوي و اخروي آن را دانسته و مرز حلال و حرام آن را جدا كرده و بشناسيم.

تعاريف:
امروزه موسيقي را هنري كه از تنظيم و تركيب اصوات به وجود مي آيد مي شناسند و زيبايي آن را بر حسب اثري كه در ذهن شنونده مي گذارد مي سنجند. اما واژة طرب كه معمولاً همراه موسيقي به كار مي رود به معناي پيدايش حالتي در انسان است كه توازن و تعادل او را بر هم مي زند و اين امر گاه از ناحية شادي و سرور بسيار است و گاه از شدت حزن و اندوه فراوان و اما واژة لهو به معني سرگرمي و اشتغال به كاري عبث و بيهوده، غفلت ورزيدن از ذكر خدا و دور شدن از واقعيات زندگي و از كار و تلاش و فرو غلطيدن در ابتذال و بي بندباري است.[3]گفته هاي قرآن و روايات در مورد موسيقي:
آيات متعدد قرآن كريم فرد مسلمان را از تغني (آوازه خواني)، استفاده از ابزارآلات موسيقي و گوش دادن به آن نهي مي كند. به طور مثال در ذيل ‌آية 30 سورة مباركة حج كه مي فرمايد: «فاجتنبوا الرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور» ابوبصير از امام صادق ـ عليه السّلام ـ منظور آيه را مي پرسد و امام مي فرمايد: منظور از واجتنبوا قول الزور غنا (‌آواز طرب انگيز) مي باشد. همچنين روايات بسياري ‌آثار سوء غنا و موسيقي در دنيا و آخرت را مورد بحث قرار داده كه به برخي از آنها اشاره مي شود.

آثار سوء موسيقي در دنيا:
· ايمن نبودن از نزول مصيبت؛ امام ششم ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: خانه اي كه در آن غنا خوانده شود از مصيبت و اندوه در امان نيست.
· مستجاب نشدن دعا؛ هم ايشان مي فرمايد: خانه اي كه در آن غنا باشد. دعا مستجاب نشده و فرشتگان وارد آن نمي شوند.
· عامل بي‌حياي و کم شدن غيرت؛ همچنين امام صادق ـ عليه السّلام ـ در حديثي موسيقي و غنا را عامل بي حيايي و كم شدن غيرت و بي تفاوتي نسبت به ناموس مي دانند.
· سوق دادن انسان به فحشا؛ پيامبر بزرگوار اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز كشيده شدن انسان به گناهان ديگر و بزرگتر را از آثار موسيقي دانسته و مي فرمايد: غنا و موسيقي «چنان اثر بدي مي گذارد» كه انسان را به فحشاء هم مي كشاند.
آثار سوء دنيوي موسيقي به اينها خلاصه نمي شود و موجب رفتن خير و بركت از خانه، سبب فقر و تهي دستي و مهمتر از همه سبب سختي و قساوت دل مي شود.
آثار سوء موسيقي در آخرت:
در مورد آثار سوء اخروي غنا همين بس كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: هر كس به لهويات (موسيقي) گوش دهد روز قيامت در گوش او سرب آب شده ريخته مي شود. همچنين، چنين فردي صداي دلرباي درخت بهشتي را نخواهد شنيد. شخصي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ سوال كرد آيا در بهشت غنا است؟ حضرت فرمود: براستي در بهشت درختي است كه خداوند متعال بادهاي بهشتي را به وزيدن در آن فرمان مي دهد پس آن بادها مي وزند و آن درخت آوازهاي دلربايي مي زند كه هرگز خلائق مانند آن آوازها را در خوبي و دلربايي نشنيده اند. اين پاداش كساني است كه در دنيا از خوف خداي متعال گوش دادن به موسيقي وغنا را ترك كرده اند و هر كس از غنا اجتناب نكند هرگز آن آواز دلربا را نخواهد شنيد. اكنون با توجه به اين ‌آثار سوالي که مطرح مي شود اين است؛ آيا تمام موسيقي ها حرام و گوش دادن به آنها گناه است يا برخي از آنها؟ در جواب بايد گفت: كه موسيقي اي گناه است كه انسان را به طرب و حالت هاي مخصوصي بياندازد (معناي طرب گذشت) و موسيقي مطرب نوازندگي خاص مجالس باطل و حرامي است كه انسان با كيفيت نواختن عادتاً(نوعا اين گونه است اما ممکن است براي برخي اين حالت رخ ندهد) از حالت عادي خارج مي شود.
در اينجا بايد به سه نكته توجه كرد:
اول: گاه خود موسيقي مطرب نيست ولي چون شعرش، شعر تشويق كننده به بي بند و باري، به ولنگاري، به شهوت راني، و به اين طور چيزهاست باز آن موسيقي حرام مي شود.
دوم: اين مطلب كه اين موسيقي سنتي يا ايراني و غيره است پس اشكال ندارد، درست نيست چون مرز موسيقي حلال و حرام ايراني بودن، سنتي يا قديمي بودن و يا كلاسيك بودن، غربي يا شرقي بودن نيست بلكه ملاك همان مطرب بودن و يا نبودن است و در نهايت اينكه: اگر كسي مي گويد اين موسيقي براي من مطرب نيست و مرا به حالت هاي خاص نمي اندازد پس مي توانم گوش دهم صحيح نمي باشد، چون ملاك فرد نيست بلكه ملاك عرف است يعني اگر عرف مردم (اكثر) بگويند اين موسيقي مطرب است، گوش دادن به آن حرام مي شود. حال با توجه به اين مقدمات نسبتاً طولاني بايد عرض كنم كه گوش دادن به موسيقي با تمام مضرات و آثار دنيوي و اخروي آن كه ائمة معصومين ـ عليهم السلام ـ و نيز پزشكان و متخصصان شمرده اند. در همه حال بد و گناه و در ايام شهادت حضرات معصومين ـ عليهم السلام ـ بدتر و گناهش بيشتر است. چون ايام شهادت ايشان ايام حزن و اندوه شيعيان و روزهاي سخت اهل بيت ـ عليهم السلام ـ است و ما شيعيان وظيفه داريم چنانكه در مرگ عزيزانمان مراعات خيلي از چيزها را مي كنيم در اين ايام نيز حرمت اهل بيت ـ عليهم السلام ـ را نگه داشته و از كارهايي كه مبغوض حضراتشان مي باشد دوري كنيم و مطمئن باشيم كه خشنودي خداوند و ائمة معصومين ـ عليهم السلام ـ و رضايت ايشان از ما در گرو دوري از گناهان و انجام دادن واجباتمان مي باشد.

مقابله با افكار مزاحم
فارغ از اين مسائل گوش دادن به موسيقي و غنا راه حل مناسبي براي فرار از افكار مزاحم و منحرف نيست. شما بايد راه حل هاي ديگري براي جلوگيري از ورود آن افکار به ذهن خود و يا فرار از آن پيدا كنيد كه به چند مورد از آن اشاره مي شود:
الف) دوران جواني و نوجواني دوران پرتلاطم كشش هاي غريزي و شهواني است كه برخورد نامناسب با آن موجب آسيب خواهد شد. يكي از راه هايي كه نفس و شيطان به آن علاقه مندند و بهتر مي توانند از آن راه جوان و نوجوان را به گناه آلوده كنند‌، دور كردن او از جمع و گرايش دادن او به تنهايي و خلوت است. البته اين بدين معني نيست كه هر كس مي خواهد تنها باشد پس تمايلاتي به گناه دارد ليكن شيطان با هر حربه و وسيله اي كه باشد مي خواهد انسان را به معصيت خدا بكشاند، پس اولين راه براي مقابله با افكار مزاحم و منحرف، تنها نماندن در خانه است. مي توانيد براي مطالعه، به كتابخانه ها برويد مطالعه در كتابخانه چندين حُسن مهم دارد يكي اينكه آنجا تنها نيستيد و افكار مزاحم كمتر به سراغ شما مي آيند پس در نهايت بهتر مي توانيد درس هايتان را بخوانيد. دوم اينكه روحيه شما در حضور تعدادي كه آنها هم مشغول مطالعه و تحقيق هستند به طور قطع چندين برابر مي شود. و حُسن ديگر اينكه ديدن دوستان و افرادي كه به طور جد مشغول مطالعه هستند حس تلاش و كوشش را براي رسيدن به هدفتان در شما بيشتر مي كند. اما اگر به هر علت نمي توانيد به كتابخانه برويد مي توانيد با اجازه و مشورت والدين يكي دو نفر از دوستانتان را به خانه دعوت كرده و با همديگر مشغول مطالعه شويد تا تنها نباشيد.
ب: راه بعدي براي مقابله با افكار مزاحم پركردن اوقات فراغت و اوقاتي است كه در مابين مطالعات به وجود مي آيد. سعي كنيد هميشه كاري براي انجام دادن داشته باشيد چه الان كه مشغول مطالعه براي كنكور هستيد و چه در مواقع ديگر. هنگامي كه اين افكار شما را اذيت مي كنند بلافاصله دست از مطالعه بكشيد و يك فعاليت غير درسي انجام دهيد مثلاً چند دقيقه تند راه برويد يا چند دقيقه بدويد يا طناب بزنيد، دوچرخه سواري (كم) و يا حتي يك سرگرمي لذت بخش چند دقيقه اي مي توان اين افكار را از شما دور كند.
ج: راه بعدي تنبيه و تشويق خود است. البته منظور تنبيه بدني نيست. شما مي توانيد زماني كه از خواب بلند مي شويد، يا مي خواهيد مطالعه كنيد با خود عهد ببنديد كه اگر اين افكار به ذهن شما آمد و در ذهن شما جولان داد و كاري نكرديد كه اين افكار از ذهن شما رانده شوند خود را با انجام دادن كارهايي كه در مواقع معمولي دوست نداريد انجام دهيد تنبيه كنيد، مثلاً اگر براي شما رفتن و در صف نانوايي ايستادن، يا تميز كردن اتاق ها و شيشه هاي منزل و يا بردن زباله ها به بيرون و يا هر كاري كه معمولا دوست نداريد انجام دهيد سخت باشد مي توانيد براي تنبيه خود از آن استفاده كنيد. در اين مورد مي توانيد از محروم كردن خود از كارهاي دوست داشتني و لذت بخش نيز استفاده كنيد. مثلاً مي توانيد از خوردن غذاي مورد علاقه تان به مدت چند روز صرف نظر كنيد يا برنامه مورد علاقه تان در تلويزيون را نبينيد.
نقطة مقابل تنبيه تشويق است. اگر روزي و يا ساعتي مطالعه كرديد و نگذاشتيد افكار مزاحم شما را اذيت كند مي توانيد خود را با تفريح و كارهايي كه براي شما جذاب و لذت بخش است مورد تشويق قرار دهيد.
د: روش بعدي روش جايگزيني است. در اين روش شما به عوض گوش كردن به نوارها و موسيقي هاي حرام و غير مجاز مي توانيد از موسيقي هاي حلال و مجاز استفاده كنيد موسيقي هايي كه مطرب نبوده و اشعارش نيز متناسب مجالس لهو و لعب نباشد. حتي مي توانيد از نوارهاي موسيقي طبيعي استفاده كنيد. نغمه هاي جويبارها، صداي آبشارها، صداي وزش بادهاي ملايم بر درختان، نواي پرندگان، آواز قمري و كبك اين ها همه موسيقي طبيعي جهان اند كه علاوه بر زيبايي، اثر آرامش بخشي نيز دارند. و از همه بهتر گوش دادن به نواي دل انگيز و آواي روح نواز قرآن است كه علاوه بر هارموني بسيار عالي و زيبايي مثال زدني موجب توجه انسان به ابعاد ديگر زندگي شده و او را از غفلت دور مي كند.
در نهايت توجه شما را به اين مطلب از علامه بزرگوار محمد تقي جعفري جلب مي كنم كه ايشان فرمودند: «نبايد فراموش كنيم كه هيچ حقوقدان، فيزيكدان و رياضي دان و هيچ يك از دانشمندان علوم تحقيقي نه تنها از موسيقي براي كارهاي خود بهره برداري نكرده اند بلكه به جهت مخالف بودن موسيقي با فعاليت علمي مغز همواره راه تفكر و انديشه را از راه موسيقي جدا كرده اند. اين حقيقت دليل آن است كه انديشه و تعقل با تحريكات و تجسمات موسيقي سازش ندارد. (ص 72)»[4] با توجه به اين سخن بلند مي توان نتيجه گرفت كه گوش دادن به آهنگ هاي مبتذل نه تنها كمكي براي قبول شدن شما در كنكور نمي كند بلكه گاه مانع جدي براي نظم افكار و تمركز بر مطالب و در نهايت رسيدن به هدف است.

پي نوشت ها:
[1] . شرقحاني، احمد، انسان، غنا، موسيقي، انتشارات مشهور، 1380، ص 22.
[2] . همان، ص 22.
[3] . همان، ص 14.
[4] . براي مطالعه، شرفخاني، احمد، انسان، غنا و موسيقي، انتشارات مشهور، چ اول، 1380؛ و دستغيب، گناهان كبيره، بحث موسيقي و غنا.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد