مشكلات و گرفتاريها همواره در زندگي انسان وجود دارد، حتي وقتي در زندگي ائمه معصومين(عليهم السلام) كه بهترين بندگان خدا هستند تأمل ميكنيم ميبينيم آنها نيز دچار اين گرفتاريها و رنجهاي زندگي بودهاند مثلاً پيامبر عزيز ما وقتي به دنيا آمد كه پدرشان از دنيا رفته بود مادر و پدربزرگش را كه بزرگترين مايههاي آسايش او بودند در زمان خردسالي از دست داد و با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم كردند تا اينكه از طرف حضرت حق به رسالت مبعوث شدند و اين آغاز سرزنشها، تمسخرها، توهينها و آزار و اذيتها حتي از طرف اقوام و نزديكان خودش بود تا جايي كه فرمودند هيچ پيامبري مثل من اذيت نشد.
ابراهيم فرزند دلبندش در سن كودكي از دنيا رفت. و از سويي هم مورد اذيت دشمنان قرار ميگرفت. كسي به او جادوگر و ساحر ميگفت، يكي او را شاعر ميخواند، ديگري مجنون لقب ميداد، آخري به او ميگفت كه تو أبتر و بدون نسل خواهي ماند چرا كه فرزندي نداري كه نسل تو را استمرار بخشد. با توجه به اين مقدمه چند اصل و راه كار كلي را مي توان بيان كرد.
1. خاصيت زندگي دنيا نقص، ناپايداري و محدوديت است. اگر انسان با هيچ مشكلي روبرو نميشد، هيچگاه زمينه كارهاي اختياري پيش نميآمد. آري با صبرو تحمل در مشكلات و راضي بودن به قضا و قدر الهي است كه انسان لياقت پيدا ميكند مورد توجه خاص خدا قرار گيرد و در پرتو آن به كمال مطلوب خود رسد. در روايت داريم كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) از غذاي كسي كه گفت من هرگز برايم گرفتاري پيش نميآيد تناول نفرمودند چرا كه او را دور از رحمت حق ميدانستند.
2. به اطراف خود نگاه كنيد هر كسي گرفتاري و مشكل خاص خود را دارد و هركس بخاطر آن موقعيت سختي كه دارد تصور ميكند كه وضع ديگري از او بهتر است. به همين خاطر است كه گاهي انساني نادانسته از خدا گله ميكند كه اي كاش موقعيت فلان شخص را ميداشتم، امّا آنچه مهم است اين است كه انسان به خدا توكل داشته باشد و كارهاي او را حكيمانه بداند و به امر او راضي باشد؛ البته اين منافات با تلاش براي رفع مشكل ندارد.
3. خداوند براي تربيت و پرورش روح و استعدادهاي انساني دو نوع سختي و مشقت بر سر راه انسانها ميگذارد يكي سختي تكاليف تشريعي مثل عبادات (نماز، روزه، حج، زكات، خمس، و…) و ديگري سختيهاي تكويني مثل گرفتاريهاي زندگي، نقصها و بيماريها كه در اينها صبر موجب تكميل نفس و ارتقاء مقام انساني ما ميشود. صبر در برابر اين ناگواريها آنقدر مهم است كه خداوند خود فرموده به اين افراد صبور بشارت دهيد كه مشمول هدايت و رحمت الهي قرار ميگيرند و اين روشن است كه هيچ چيزي نميتواند جايگزين نعمت و رحمت و رضايت خداوند شود[1].
4. ما انسانها بخاطر اينكه با معيارهاي مادي و دنيوي و محسوسات سر و كار داريم هميشه به دنبال سرمايه نقد مادي ميگرديم. اگر اين حالت غفلت از ما با معرفت به مبدأ و معاد برطرف شود، مجموع جهان را حكيمانه ميبينيم از سوي كسي كه هيچ نيازي به ما ندارد، از مادر به ما مهربانتر است و از همه كس قدرتمندتر. پس هيچ مانعي ندارد كه او مشكل ما را به راحتي برطرف سازد امّا گاهي تأخيرها به صلاح ماست ولو اينكه ما ندانيم. پس تنها وظيفه ما اين است كه در مشكلات به او توجه كنيم و مطمئن باشيم كه او به صلاح ما كار ميكند.
ندانم خوش يا كه ناخوش كدام است
خوش آن است بر من كه او ميپسندد
5. اميدواري و دعا: در هيچ شرايطي از دعا و اميد به لطف خداوند نبايد غافل شد.
در قرآن شريف در مورد حضرت ذكريا و حضرت ابراهيم(علهماالسلام) ميخوانيم كه آنها تا سن پيري داراي فرزندي نشده بودند. به گونهاي كه زنان آنها هم نازا بودند امّا بر اثر دعا و پا فشاري آنها برخواسته خود خداوند به آنها فرزند صالح عطا نمود[2]. از اين موضوع نكاتي ميآموزيم يكي اينكه حتي پيغمبران نيز با سختيهايي مثل مشكل ما روبرو بوده اند. ديگر اينكه همه چيز را در قالب دعا و نيايش از خدا مي خواسته اند. در زندگي خود نيز زوجهايي را ديده ايم كه پس از سالهاي زيادي خداوند به آنان فرزند عنايت فرموده است. پس اينطور نيست كه هيچ راه اميدي نباشد. پيشرفت تكنولوژي روز به روز به نتايج جديدي ميرسد چه بسا كه راههايي نيز براي اين سري مشكلات پيدا شود همانگونه كه براي بسياري از مشكلات و بيماريها درمان و چاره مناسب ارائه شده است.
اين دعا را بااطمينان وايمان به خدازياد بخوانيدچراكه در روايت داريم در دعاكردن، به خداوند خوش گمان باشيد به طوري كه حاجت خود را نزد او روا بدانيد.[3]5-1) ربِّ لا تَذَرْني فرْداً و انتَ خيرُ الوارثينَ و اجْعَلْ لي من لدُنكَ وَليّاً يرثُني في حيوتي و يستغفِرلي بَعد وفاتي واجعَلهُ سويّاً و لا يجعَل للشيطانِ فيه نصيباً اللّهم اِنّي استغفُركَ و أتوبُ اليكَ انكَ التواب الرحيم(از امام سجاد).
5-2) ربِّ هب لي مِنْ لدنكَ ذريّه طيبه اِنّك سميع الدعا؛ اين دعا از امام صادق(ع)نقل شده و سفارش شده كه در حال سجده ذكر شود.
5-3) هر صبح و شام هفتاد مرتبه سبحان الله و هفتاد مرتبه استغفرالله بگوييد.[4]6. سعي در شناخت عوامل و زمينه هاي مشكلات:
گاهي مواقع گرفتاري ها بخاطر[5]خود ما يا والدين ماست مثلاً بخاطر عدم رعايت بهداشت و توصيههايي دچار مشكل ميشويم يا به خاطر برخي گناهان مستحق چنين گرفتاريهايي ميشويم.
7. توجه به جنبه هاي تربيتي مشكلات:
بر اساس روايات، گرفتاري هاي زندگي داراي مصالح بسياري است از جمله: خداوند دوست دارد با برخي مشكلات گناهان بنده اش را از بين ببرد. اگرچه اين امر در دنيا برايمان سخت است ولي اگر امتيازات جهان آخرت را در نظر بگيريم مثل جاويد بودن و محدود نبودن و… حاضر ميشويم كه اين مصلحت را بپذيريم و آرامش خاطر داشته باشيم. نكته ديگر اين كه گرفتاري و مشكلات زندگي باعث بيداري انسان مي شود. و اين باعث ميشود كه حالت غفلت كه منشاء همه سرمستيها و گناهان است از او رخت بربندد و در نتيجه روز به روز به خدا نزديك و نزديكترشود. از سوي ديگر هر كسي كه نعمت مال و ثروت و فرزند دارد دليل بر اين نيست كه حتماًَ مورد توجه خداوند قرار گرفته است چراكه يكي از سنّتهاي خداوند در مورد افراد گناهكار سنّت استدراج است يعني همين نعمتهاي ظاهري روز به روز آنها را از خدا دور ميكند بجاي اينكه شكر كند كه صاحب فرزند است روز به روز بر گناهان خود ميافزايد و عذاب آخرت را كه قابل مقايسه با خوشي اين چند روز نيست براي خود ميخرد كما اينكه مؤمن گرفتار سختي اين دو روز را بخاطر يك زندگي جاودانه و رضايت حق تحمل ميكند.
هر كه در اين بزم مقربتر است
جام بلا بيشترش ميدهند
قرآن نيز به مؤمنان گرفتار دلداري ميدهد آنجا كه ميفرمايد چه بسا چيزي را ناپسند و ناخوشايند بشماريد اما خداوند در آن خير فراواني قرار دهد[6]8. گاهي انسان به رغم اينكه دعا ميكند خداوند باز مصلحت ميبيند كه استجابت دعاي او را به تأخير اندازد تا او بيشتر به خدا نزديكتر شود و گاهي خداوند بخاطر مصلحت بنده خودش دعاي او را حكيمانه اجابت نميكند چه بسا گاهي چيزي از نظر ما با فايده باشد ولي از نظر خداوند و با علم او بر آينده اين طور نباشد يعني جز ضرر چيزي نداشته باشد به همين خاطر است كه گاهي دعاها اجابت نميشود ولي در عوض خداوند از ثواب و پاداشهاي بيشمار و غيرقابل توصيف بهشتي به او ارزاني ميدارد. در روايت داريم كه وقتي مؤمني در قيامت ثواب دعاهاي مستجاب نشدهاش را ملاحظه ميكند با حسرت ميگويد اي كاش براي هيچ موضوعي دعايم مستجاب نميشد و در عوض از اين همه پاداش اخروي جاويدان بهرهمند ميشدم. و حتي آرزو ميكند كه به دنيا بازگردد و زحمتها و سختيها را بيشتر تحمل كند تا به چنين مقام والايي در آن سراي جاويد نائل آيد.[7]
پي نوشت ها:
[1] . جمعي از نويسندگان، معارف اسلامي 2-1، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها، ص109. (اقتباس)
[2] . اين موضوعات را ميتوانيد در انبياء/89 ، آل عمران/38 و ذاريات/28 بخوانيد.
[3] . ميزان الحكمه باب دعا.
[4] . عبدالباسط شهيب زادگان، چشمه رستگاري، قم، انتشارات افق فردا، ص171، 1381با تلخيص
[5]. معارف اسلامي 2-1، ص104(اخلاصه)
[6]. نساء/19.
[7] . وسائل الشيعه، ج2، باب دعا.