خانه » همه » مذهبی » مهدویت کاملترین تفکر برای سینمای آخرالزمانی است

مهدویت کاملترین تفکر برای سینمای آخرالزمانی است

مهدویت کاملترین تفکر برای سینمای آخرالزمانی است

سینمای ایران برای پرداخت‌های آخرالزمانی در سینما دستش از سینمای غرب بازتر است، زیرا تفکر شیعی را به عنوان منبع در اختیار دارد، تفکری که در این عرصه کاملترین ایدئولوژی است.

«سعید مستغاثی»، رئیس اسبق انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران،با بیان مطلب فوق اظهار کرد: توجه سینمای غرب به مفاهیم آخرالزمانی محدود به دهه‌های اخیر نیست، بلکه از ابتدای شکل‌گیری سینما شاهد توجهات آخرالزمانی در غرب هستیم، هر چند در دو دهه اخیر با رشد تکنولوژی ساخت این‌گونه آثار رواج چشمگیری پیدا کرده است؛ به‌نحوی که برخی‌ها ادعا کردند که هالیوود آرایش آخرالزمانی گرفته است.

وی افزود: دلیل این رویکرد نیز این است که مؤسسان هالیوود یا از اشراف مهاجر یهودی هستند یا پیورتن‌های مهاجر، گروهی که ایدئولوژی‌شان را بر اساس فراهم کردن زمینه برای ظهور مسیح موعودشان و جنگ آرماگدون پایه‌ریزی کرده‌اند. این گروه برای انجام رسالت خود آمریکا و هالیوود را پایگاه قرار دادند تا بتوانند تفکرتشان را جامه عمل پوشانند.

این پژوهشگر سینما در پاسخ به این سوال که سینمای غرب تا چه اندازه و چگونه در مسیر آموزه‌های صهیونیسم و سران قدرت غرب قرار گرفته است؟ توضیح داد: فیلم «رمز داوینچی»، درباره حقیقت جام مقدس صحبت می‌کند و توضیح می‌دهد که انجمن فراماسونری، این حقیقت را سال‌ها مخفی نگاه داشته است. یکی از قهرمانان فیلم ابراز نگرانی می‌کند که ممکن است این حقیقت از یاد برود و سپس می‌گوید: «نه، ما سال‌ها در هنرهای مختلف اعم از موسیقی، نمایش‌نامه نویسی و فیلم‌هایمان، این حقیقت را نگاه داشته‌ایم. برای آنکه در ذهن کودکان این مطالب از کودکی حک شود، آنها را در هزاران کارتون و برنامه کودکانه آورده‌ایم.»

وی اضافه کرد: اکنون آموزه‌های مخفی‌شان به صورت انیمیشن به خانه‌های من و شما می‌آید و بچه‌های ما می‌بینند و بعد می‌گوییم تنها یک کارتون است، غافل از اینکه این برنامه‌ها همراه با مضامین نیمه‌پنهان صهیونیستی، کابالیستی و فراماسونری است.

مستغاثی مثال زد: برای نمونه انیمیشنی به نام «ماداگاسکار» ساخته‌اند که از قضا به فارسی دوبله شده و از تلویزیون هم پخش شده است. داستان چنین است که چهار حیوان مختلف از باغ وحش نیویورک فرار می‌کنند و به دامن طبیعت می‌گریزند. در فیلم‌ها گریز به طبیعت، بازگشت به خویشتن و هویت معنی می‌شود. اینها به جنگل می‌روند تا به طبیعت خودشان برگردند و هویت خودشان را بیابند. در ادامه این حیوانات در جنگل وحشی می‌شوند و همدیگر را می‌خوردند! این فیلم به طور غیر مستقیم می‌گوید که اگر تو به طبیعت و هویت خودت برگردی، از باغ‌وحش نیویورک بیرون روی، وحشی می‌شوی. سپس این چهار تا حیوان به این نتیجه محتوم می‌رسند که باید به باغ‌وحش برگردند و می‌گویند ما باید در این باغ‌وحش باشیم، تحت نظارت باغ‌وحش‌‌بانان؛

” مستغاثی:سینمای آرمانی برای ما سینمای دینی و شیعی است نه سینمایی که تنها به اخلاقیات آنهم به شکل فیلم فارسی توجه دارد، چراکه اگر ما هدفمان تنها این برداشت‌های سطحی بود سینمای قبل از انقلاب نیز این خصوصیت را دارا بود. “

یعنی سران قدرتمند هالیوود و آمریکا، جهان را این‌گونه می‌خواهند و در آثار هنری هم این‌گونه القا می‌کنند. آن وقت بچه من و شما می‌پرسد واقعاً همین‌گونه باید باشد و باید برای همیشه در باغ‌وحش زندگی کنیم! دقیقاً این چیزهایی است که در فیلم‌هایشان می‌آید.

این نویسنده سینمایی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در راه رسیدن به خواسته‌های صهیونیستی غرب، تنها تفکر اسلامی بوده که از ابتدا سد راهشان شده به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی که این احساس خطر برای آنان بیشتر شد، زیرا به گواه خودشان اسلام تا دو دهه آینده مذهب اول اروپا خواهد می‌شود، پس سعی دارند به واسطه سینما ایدئولوژی مخربشان را به هر نحو تبلیغ کنند.

مستغاثی در پاسخ به این سوال که سینمای ما در قبال موضوعات آخرالزمانی چگونه عمل کرده؟ گفت: سینمای قبل از انقلاب که تکلیفش روشن بود، سینمایی که توسط ماسون‌ها اداره می‌شد و یک سال قبل از انقلاب هم رسماً نابود شده بود، البته بعد از انقلاب نیز همان تفکرات ماسونی و اومانیستی در سینما باقی ماند، هر چند برخی از هنرمندان و مسئولان تلاش‌هایی کردند که سینما به سمت تولیدات ارزشی حرکت کند، اما متاسفانه این اتفاق روی نداد.

این کارشناس سینما ادامه داد: دلیل به وجود آمدن این حالت نیز این است که سینمای ما هدف و استراتژی خاصی ندارد و همین مسئله سبب شده که به یک سینمای خنثی مبدل شود، آنهم در وضعیتی با وقوع اتفاقات کوچک و بزرگ در سی سال گذشته سینما می‌توانست روایتگر و آینه تاریخ انقلابمان باشد.

وی برای رهایی از معضل فوق پیشنهاد کرد: برای رسیدن به استراتژی مورد نظرمان که همان مهدویت است باید یک برنامه‌ریزی مدون در سینما انجام گیرد، سپس باید از مراکز فکری و تحقیقاتی سود برد تا بتوان به آنچه که مورد نظرمان است دست یافت.

رئیس اسبق انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در جواب به سوالی دیگر مبنی بر اینکه، آیا سینمای ما نیز برای پرداختن به موضوعات آخرالزمانی حتماً می‌بایست نگاهی مستقیم به آخرالزمان داشته باشد، یا اینکه به دلیل عدم توانایی، باید نگاه به این مفهوم به صورتی غیر مستقیم باشد؟ توضیح داد: در هالیوود نیز اکثر تولیدات به صورتی غیرمستقیم به موضوع آخرالزمانی توجه دارند، بدین معنا که در ژانرهای مختلف از انیمیشن گرفته تا فیلم‌های فانتزی، سعی می‌شود معنا و هدف‌شان را متناسب با سیاست‌هایشان برنامه‌ریزی کنند، بنابراین ما نیز می‌توانیم به صورت غیرمستقیم به مهدویت در فیلم‌هایمان بپردازیم.

این منتقد متذکر شد: حتی در پرداخت‌های غیر مستقیم دست ما خیلی بازتر از غربیان است، چون برخی از مراکز مهدوی بیش از 1200 موضوع مرتبط با مهدویت را شناسایی کرده‌اند که هنر هفتم می‌تواند از آن سود برد. در ضمن موعود ما حقیقی است، اما موعودی که آنان به روی آن تاکید دارند بر پایه‌های عقلانی و منطقی استوار نیست.

وی در پایان خاطرنشان کرد: این نکته را باید اذعان کنم که سینمای آرمانی برای ما سینمای دینی و شیعی است نه سینمایی که تنها به اخلاقیات آنهم به شکل فیلم‌ فارسی توجه دارد، چراکه اگر ما هدفمان تنها این برداشت‌های سطحی بود سینمای قبل از انقلاب نیز این خصوصیت را دارا بود.

مرجع : News agency قرآنی ایران (

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد