مهم ترین حقوق اهل بیت (ع)
حقّ معرفت
شناخت اهل بیت نخستین حق الهی و رکنی لازم در حیات طیبه ی انسانی است؛ زیرا آنان از درختان سرسبز رسالتند، از جایگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاسته اند و معدن های علم و دانش و چشمه ساران حکمت الهی می باشند. یاران و دوستان اهل بیت (ع) مشمول رحمت پروردگارند و دشمنان و کینه توزان آنان در انتظار کیفر خداوند به سر می برند.
در جهان بینی توحیدی، انسان همان گونه که در اصل و تداوم هستی اش لحظه به لحظه به وجود تازه ای احتیاج دارد، در حرکت تکاملی خود نیز به هدایت مستمر نیازمند است. هدایت همانا پیمودن طریق تکامل است که انسان به تدریج با پشت سر گذاشتن مراحل نقصان، به مراحل عالی تری می رسد. طریق تکامل نیز نامحدود است؛ انسان می تواند تا بی نهایت به پیش رود. اگر پیوند انسان از منبع هدایت قطع شود، همان لحظه از راه راست منحرف می گردد. بدین سان، راز اصل حرکت تعاملی انسان، پیوند و ارتباط او با خداوند است : « وَ مَن یَعتَصِم بِالله فَقَد هُدِیَ إلی صراط مستقیم؛(1) هر کس به خدا تمسک جوید، به راهی راست هدایت شده است».
راه راست، هم جنبه ی عقیدتی ( اعتقاد کامل به آیین حق) را شامل می شود:« قل إننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دنیا قیما مله ابراهیم حنیفا و کان من المشرکین(2)؛ بگو پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد. به آیینی پابرجا – و ضامن سعادت دین و دنیا – آیین ابراهیم، که از آیین های خرافی روی برگرداند و از مشرکان نبود» و هم ناظر بر جنبه های عملی آیین حق می باشد :« الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم(3)؛ آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟!»
بدین سان، راه راست همان دین الهی از نظر اعتقادی و عملی است. کسی که در این راه حرکت کند، زندگی و مرگش خدایی می شود:« قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین(4)؛ بگو نماز و تمام عبادت من و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند، پروردگار جهانیان است». به همین دلیل، نزدیک ترین راه ارتباط با خدا، صراط مستقیم است. اهل بیت(ع) صراط مستقیمند؛ زیرا رفتار و کردار آنان دعوت کننده به آیین حق است، دعوتی که جنبه ی اعتقادی و عملی را در بر می گیرد. رهپویان اهل بیت(ع) راه یافتگان و بریدگان از این طریق، گمشدگانند.
امام علی(ع) می فرمایند:
« خداوند ما (اهل بیت) را درهای وصول به معرفتش و صراط و طریق رسیدن به خود قرار داده، بنابراین، کسانی که از ولایت ما منحرف گردند یا دیگری را بر ما ترجیح دهند، از طریق حق منحرف گشته اند.»(5)
امام صادق(ع) نیز در تفسیر آیه شریفه « اهدنا الصراط المستقیم، می فرماید : « والله نحن الصراط المستقیم(6) به خدا سوگند، ما صراط مستقیم هستیم».
شناخت اهل بیت (ع)، به عنوان یک حق، از آن رو الزامی است که آنان هادیان به سوی حق و الگوهای حسنه ی راه تکامل در همه ی زمان ها و مکان ها می باشند.
امام علی(ع) از پیامبر گرامی(ص) نقل می کند که آن حضرت فرمودند : « النجوم امان لاهل السماء فاذا ذهب النجوم ذهب اهل السماء و اهل بیتی أمان لاهل الارض فاذا ذهبت اهل بیتی ذهب اهل الارض(7) ستارگان مایه ی امان بر اهل آسمانند، هنگامی که ستارگان از میان بروند، اهل آسمان نیز از بین می روند و اهل بیت من امان برای اهل زمینند، هنگامی که اهل بیت من از بین بروند، اهل زمین نیز از بین می روند.»
خط هدایت اهل بیت(ع) تا پایان جهان استمرار دارد. امام علی(ع) در « نهج البلاغه» این مطلب را با صراحت بیان کرده است: « آگاه باشید که آل محمد(ص) همچون ستارگان آسمانند، هنگامی که یکی از آنها غروب کند، ستاره ی دیگری طلوع می کند»(10)
پیامبر اکرم(ص) نیز می فرماید: « اهل بیت من در میان شما همانند کشتی نوحند؛ هر کس بر آن سوار شود، نجات می یابد و هر کس از آن جدا شود، هلاک می گردد.»(11)
تمسک بی قید و شرط به اهل بیت(ع) در برابر تخلف از آنان، می تواند شاهد خوبی بر وجود امام معصومی در هر زمان در میان اهل بیت(ع) باشد که پیروی از دستورات او مایه ی نجات و تخلف از آن، مایه ی هلاکت است.
از امام باقر(ع) سوال شد: آیا معرفت امام از شما خانواده (اهل بیت) بر تمام خلق واجب است؟
حضرت در پاسخ فرمود : « خدای – عزوجل – محمد(ص) را بر تمام مردم به عنوان رسول و حجت خدا بر همه ی خلقش در زمین مبعوث کرد. پس هر که به خدا و رسولش ایمان آورده، پیروی و تصدیقش کند، معرفت امام از ما خانواده بر او واجب است. کسی که به خدا و رسولش ایمان نیاورد و از او پیروی نکند و حق خدا و رسولش را نشناسد، چگونه معرفت امام بر او واجب باشد، در صورتی که حق خدا و رسولش را نشناخته است.»(12)
حق معرفت اهل بیت(ع) در طول حق شناخت خدا و پیامبر(ص) مطرح است. اصولاً حقوق در نظام حقوقی اسلام خاستگاه الهی دارد. بنابراین، اثبات حق معرفت امام لازمه ی حق شناخت خداوند است. چنان که امام باقر(ع) می فرماید : « تنها کسی خدای عزوجل را شناسد و پرستش کند که هم خدا را بشناسد و هم امام از ما خاندان را و کسی که خدای عزوجل و امام از ما خاندان را نشناسد، غیر خدا را شناخته و عبادت کرده، این چنین در گمراهی به سر می برد»(13) یعنی همان گونه که شناخت حقیقی خداوند فقط با شناخت ائمه(ع) امکان پذیر است، حقوق ائمه(ع) نیز مستلزم شناخت حق خداوند است.
به فرموده امام علی(ع)
« اهل بیت ستون های استوار اسلام و پناهگاه امن برای مردمند، حق به وسیله ی آنها به جایگاه خویش باز می گردد و باطل از ریشه کنده می شود. اهل بیت پیامبر(ص) چنان که سزاوار است، دین حق را شناخته و بدان عمل کردند، نه آنکه شنیدند و حکایت کردند؛ زیرا راویان دانش بسیار، اما حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند.»(14)
در این نگاه، اهل بیت(ع) راهنمایان به سوی حق و داعیان الی الله هستند. امیرالمومنین(ع) می فرماید:« انما الائمه قوام الله علی خلقه عرفائه علی عباده و لا یدخل الجنه الا من عرفوه و لایدخل النار الا من انکرهم و انکروه؛(15) ائمه قیّم های الهی بر آفریده های او و شناسانندگان خدا بر بندگان اویند کسی وارد بهشت نشود، مگر اینکه اهل بیت را بشناسد و آنان نیز او را ( به پیروی از خود) بشناسد و کسی وارد دوزخ نشود، مگر اینکه اهل بیت را انکار کند و آنان نیز او را به پیروی از خود نشناسد و نیز فرمود:« سراج المومن معرفه حقنا و اسد العمی عمی عن فضلنا؛(16) حق شناخت اهل بیت چراغ فرا راه مومن است، نادیده گرفتن فضایل اهل بیت، بدترین نابینایی است.» آن حضرت همچنین فرمودند: « سعادتمندترین مردم کسی است که فضایل ما( اهل بیت) را بشناسد و به وسیله ی ما به خداوند نزدیک شود.»(17)
بر اساس قاعده ی تلازم حق و تکلیف، اگر معرفت اهل بیت(ع) به عنوان یک حق الهی واجب است، همه ی انسان ها مکلفند این حق را به رسمیت بشناسند و در عمل آن را رعایت کنند. شناخت اهل بیت(ع) در صورتی مفید و کارآمد است که با عمل همراه شود؛ یعنی انسان ها اهل بیت(ع) را به عنوان داعیان به سوی خدا بشناسند و در خط مستقیم آنان گام بردارند و به دستورات آنها عمل نمایند. تنها چنین شناختی است که ارزشمند است و می تواند سعادت انسان ها را در دنیا و آخرت تأمین نماید. پیامبراکرم(ص) فرمود: « والذی نفسی بیده لا ینفع عبدبعمل الا بمعرفتنا؛(18) » سوگند به کسی که جانم در ید قدرت اوست، عمل بنده ای سودمند نیست؛ مگر اینکه در پرتوی معرفت ما ( اهل بیت) باشد.
به باور مؤمنان راستین، لازمه ی شناخت اهل بیت(ع) رعایت دو اصل « تولّی» و « تبرّی» است. به همین دلیل، آنان در رفتار و کردارشان سنجیده و زیرکانه عمل می کنند، چرا که امام مؤمنان را چنین بشارت داده است:
« هر کس از شما در بستر خویش با شناخت خدا و پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بمیرد، شهید از دنیا رفته است. پاداش او با خداست و ثواب اعمال نیکویی را که قصد انجام آن را داشته، خواهد برد.»(19)
پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) که همواره در راستای هدایت بشر و اصلاح باورها و اندیشه های او کوشیده اند، ضمن تشویق به رعایت حقوق اهل بیت(ع) مردم را از دشمنی با آنان بر حذر داشته اند؛ چنان که در حدیث نبوی چنین انذار شده است:« الا و من ابغض آل محمد جاء یوم القیامه مکتوبا بین عینیه آیس من رحمه الله(20) بدانید هر کسی کینه ی اهل بیت را در سر بپروراند، در روز قیامت به گونه ای محشور خواهد شد که میان دو چشم ( بالای پیشانی) او نوشته شده: مأیوس از رحمت الهی».
این انذار به صورت جدی در حدیث علوی آمده است : « من رکب غیر سفینتنا غرق؛ (21) هر کس به غیر کشتی ما سوار شود ( به غیر اهل بیت بپیوندد) غرق می شود. چنین کسی اگر بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است:« من مات لا یعرف امامه مات میته جاهلیه؛(22) چرا که به فرمایش امام صادق(ع) شناخت امامان اهل بیت (ع) بر هر مسلمانی واجب است؛ « فان معرفه الامام منا واجبه علیه.»(23)
بر اساس توصیه امام باقر (ع) در این باره هیچ عذری از کسی پذیرفته نیست:« و لا یعذرو الناس حتی یعرفوا امامهم؛(24) شناخت حق اهل بیت (ع) از آثار محبت خداوند است:« کسی که حق ما را بشناسد و ما را دوست داشته باشد، خدای تبارک و تعالی را دوست داشته است.»(25)
2 – حقّ مودّت
تشیع مکتب عشق است، از بزرگ ترین امتیازهای شیعه این است که بر مبنای محبت شکل گرفته است. حق محبت اهل بیت(ع) از زمانی تشریع شد که پیامبر(ص) به دستور خداوند فرمود: « قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی؛(26) من هیچ اجر و پاداشی در برابر دعوت رسالت از شما نمی خواهم، جز اینکه اهل بیت مرا دوست بدارید» چرا که «لکل شیء اساس و اساس الاسلام حبّنا اهل البیت؛ (27) هر چیزی اساسی دارد و اساس اسلام محبت ما اهل بیت است.»
مودّت خاندان پیامبر (ص)، محور حرکت و سیر تکاملی دین و عامل رستگاری پیروان اهل بیت (ع) است. این وعده را پیامبر (ص) از همان روزهای نخستین شکل گیری اسلام ناب محمدی اعلام داشت: «انّ علیا و شیعته هم الفائزون یوم القیامه؛ (28) به راستی علی و پیروان او در روز قیامت رستگارانند و این گونه تولای علی مکتب عشق و مودّت شد.»
برای تبیین این حقیقت، از «قرآن کریم» استمداد می جوییم. به صراحت قرآن کریم، همه پیامبران (ع) این چنین گفته اند: «و ما أسألکم علیه من أجری إلا علی ربّ العالمین؛ (30) پاداشی از شما در برابر دعوت رسالت نمی خواهیم و پاداش ما فقط به پروردگار عالمیان است. این واقعیت در آیات متعددی مورد تأکید واقع شده است.» (31)
قرآن کریم در مورد شخص پیامبر اکرم (ص) تعبیرات متفاوتی به کار برده است، در یک جا می فرماید: «قل ما أسألکم علیه من أجر ألا من شاء أن یتخذ إلی ربه سبیلا؛ (32) بگو من در برابر ابلاغ رسالت هیچ گونه پاداشی از شما مطالبه نمی کنم؛ مگر کسانی که بخواهند راهی به سوی پروردگارشان برگزینند.» در جای دیگر می فرماید: «قل ما أسألکم علیه من أجر و ما أنا من المتکلفین؛ (33) من از شما پاداشی نمی طلبم و چیزی بر شما تحمیل نمی کنم.» و در مورد سوم می فرماید: «قل لا أسألکم علیه أجرا الا الموده فی القربی)؛ (34) بگو من هیچ اجر و پاداشی از شما نمی خواهم، جز این که ذوی القربای مرا دوست بدارید.»
دلیل این امر را هم خود قرآن بیان کرده است: «قل ما سألتکم من أجر فهو لکم إن أجری إلا علی الله؛ (35) بگو پاداشی که من از شما خواستم تنها به سود شماست؛ اجر و پاداش من فقط بر خداوند است».
در نتیجه، مودّت اهل بیت (ع) که پاداش رسالت پیامبر (ص) است، به نفع دوست داران اهل بیت (ع) می باشد؛ زیرا راه آنها را به سوی کمال نهایی (قرب الی الله) هموار می سازد. بدین سان، این مسئله جز ادامه ی خط مکتب پیامبر (ص) به وسیله ی رهبران الهی و جانشینان معصومش که همگی از خاندان او بوده اند، امر دیگری نمی تواند باشد، منتها چون مودّت پایه این ارتباط بوده، در این آیه با صراحت آمده است. این مسئله در واقع، نوعی بازگشت به خود افراد و دست یابی به هدایت است.
به استناد آیات ذیل، محبت اهل بیت (ع) زمینه ساز محبت خداوند نسبت به بندگان است:
(إن کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله (36)؛ اگر خداوند را دوست دارید، از دستورات پیامبر اطاعت کنید، خداوند شما را دوست می دارد.»
– «و اتبعوه لعلکم تهتدون (37)؛ از او پیروی کنید تا هدایت شوید.»
– فلیحذر الذین یخالفون عن امره (38)؛ کسانی که فرمان او را مخالفت می کنند، از کیفر الهی بترسند.»
– «لقد کان لکم فی رسول الله أسوه حسنه (39)؛ برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است.»
پیامبر (ص) می فرماید: «اللهم انی احبهم فانی سلم لمن سالمهم و حرب لمن حاربهم (40)؛ خدایا من ایشان (اهل بیت (ع) را دوست دارم. من در صلحم با کسانی که با اهل بیت در صلح باشند و دشمنم با کسانی که دشمن اهل بیت (ع) هستند. از جمله دستورات پیامبر (ص) محبت اهل بیت (ع) است، چنان که فرمود: «کسی که دوست دارد حیات و مرگش همانند من باشد و در بهشتی که خداوند به من وعده داده و در جنّات عدن ساکن شود باید علی بن ابی الطالب و فرزندان او را دوست بدارد.» (41)
در اسناد و روایات اسلامی، محبت اهل بیت (ع) به عنوان یک الزام معرفی شده است. رسول خدا (ص) فرمود: «احبّوهم لحبّی» (42) و «احبّوا اهل بیتی لحبّی.» (43)
در روایت دیگری از پیامبر اکرم (ص) چنین توصیه شده است: «الزموا مودتنا اهل البیت فانه من لقی الله یوم القیامه و هو یودّنا دخل الجنه بشفاعتنا (44) مودّت ما اهل بیت را ملتزم باشید؛ زیرا کسی که خدا را در عین مودّت ما ملاقات کند، به شفاعت ما وارد بهشت می شود.»
امام صادق (ع) نیز فرمود: «به راستی که خداوند ولایت ما را فرض گردانیده و مودّت ما واجب است. به خدا سوگند، ما از روی هوس سخن نمی گوییم و به آرای شخصی خود عمل نمی کنیم و سخنی را نمی گوییم جز آن که خدای – عزو جل- گفته است.» (45)
امام علی (ع) هم می فرماید: «بر شما باد دوستی آل پیامبرتان؛ زیرا که این محبت حق خدای متعال بر شماست؛ حقی که خداوند آن را بر شما واجب گردانیده است. مگر این سخن خدا را نمی بینید که می فرماید: «قل لا أسألکم علیه اجراً إلا الموده فی القربی؟» (46)
از الزام به کار رفته در روایات، به خوبی می توان استنباط کرد که محبت و مودّت اهل بیت (ع) به عنوان یک حق در شریعت اسلام مطرح است، حقی که خداوند آن را تشریع کرده است. همان گونه که حقّ حاکمیت اهل بیت (ع) تشریع الهی است؛ حقّ محبت نیز از سوی خداوند وضع شده است. در این تشریع «من له الحق» اهل بیت پیامبر (ص) است و «من علیه الحق» همه انسان ها، همه مردم مکلفند که این حق را پاس بدارند و محبت اهل بیت (ع)، را فرا راه حرکت تکاملی شان ببینند؛ زیرا اهل بیت (ع) به خاطر فضایل و کراماتی که دارند، سزاوار محبتند. دوستی آنان در واقع، پاسخ به ندای فطرت و ندای ناصحه ی پیامبر گرامی (ص) است؛ کسی که جز از وحی پیروی نمی کند. دوستی اهل بیت (ع) مستلزم پیروی از سیره ی روشن آنان است؛ چنان که امام باقر (ع) فرمود: «هر کس ما را دوست بدارد، از ما اهل بیت است (به سیره ی اهل بیت عمل کرده است)… آیا گفتار ابراهیم را نشنیده ای که گفت: هر کس از من پیروی کند، از من است؟» (47)
این حدیث نشان می دهد که تبعیت از اهل بیت (ع) سبب ورود به این خانواده از نظر معنوی می شود؛ چنان که پیامبر (ص) فرمود: «سلمان منا اهل البیت؛ (48) سلمان از اهل بیت من است.»
در حدیثی از امام حسن مجتبی (ع) نقل شده که وی پس از شهادت پدرش، امام علی (ع)، در جمع مردم خطبه خواند و در فرازی از آن، این گونه سخن گفت: «أنا من اهل البیت افترض الله مودتهم علی کل مسلم فقال تبارک و تعالی لنبیه (ص): «قل لا أسألکم علیه أجرا إلا الموده فی القربی» و من یقترف حسنه نزد لها فیها حسناً فاقتراف الحسنه فاقتراف الحسنه مودّتنا اهل البیت؛ (49) من از خاندانی هستم که خداوند مودت آنها را بر هر مسلمانی واجب کرده است و به پیامبرش فرمود: بگو من در برابر دعوت رسالت اجری از شما در خواست نمی کنم، مگر محبت اهل بیتم را. کسی که حسنه ای را اکتساب کند، ما آن را افزایش می دهیم.» منظور خداوند از «اکتساب حسنه» مودّت ما اهل بیت است.»
این رشته محبت که از خداوند شروع می شود، سرانجام همه ی پیروان اهل بیت (ع) را به یکدیگر پیوند می دهد. از امام علی (ع) روایت شده که فرمود: «من احب الله احب النبی و من احب النبی احبنا و من احبّنا شییعتنا فان النّبی و نحن و شیعتنا من طینه واحده؛ (50) هر کس خدا را دوست بدارد، پیامبر را هم دوست خواهد داشت و هر کس پیامبر را دوست بدارد، پیامبر هم او را دوست خواهد داشت و هر کس ما را دوست بدارد، به پیروان ما نیز محبت خواهد کرد؛ زیرا پیامبر و ما و شیعیان ما از یک طینت آفریده شده ایم.»
خلاصه این که، تأثیر محبّت اهل بیت (ع) در ابعاد گوناگون زندگی انسان، بر اهل خرد و دین داران واقعی پوشیده نیست. ارزش محبت خاندان در روایات زیادی مورد تأکید واقع شده است. به چند نمونه از آنها توجه کنید:
– «حبّنا اهل البیت نظام الدین؛ (51) محبت ما اهل بیت مایه نظام دین است.»
– «لا یتم الایمان الاّ بمحبه اهل البیت؛ (52) ایمان کامل نمی شود، جز به محبت اهل بیت.»
– پیامبر (ص) فرمود: «لا یتم الایمان الاّ بولایتنا اهل البیت (53)؛ ایمان کامل نمی شود، جز به ولایت اهل بیت.»
– «من مات علی حبّ آل محمد مات شهیداً»؛ (54) هر کس با محبت اهل بیت از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است.»
– قال رسول الله (ص): «من احبّنا اهل البیت حشره الله امناً یوم القیامه؛ (55) کسی که به اهل بیت محبت داشته باشد، در روز قیامت ایمن محشور می شود.»
– قال رسول الله (ص): «من احبّنا اهل البیت فنحن شفائه یوم القیامه؛ (56) کسی که به ما اهل بیت محبت بورزد، او را در روز قیامت شفاعت خواهیم کرد.»
– قال الصادق (ع): «من احبّنا جاءَ معنا یوم القیامه؛ (57) کسی که ما را دوست بدارد، روز قیامت با ماست؟»
آری، این است مقام اهل بیت (ع).خوشا به سعادت کسانی که آگاهانه به اهل بیت (ع) تمسک بجویند و آنان را رهبر و الگوی دین و دنیایشان برگزینند و تداوم خط رسالت را با امامت آنان ببینند. مؤمن واقعی بر این باور است که حقّ اهل بیت (ع) سنگین و رعایت آن وظیفه ی همگانی است؛ چنان که رسول خدا (ص) در تفسیر آیه ی شریفه ی «قل لا أسألکم علیه اجراً إلا الموده فی القربی؛ (58) فرمودند: «ان تحفظونی فی اهل بیتی و تودوهم بی؛ (59) حق مرا درباره اهل بیتم حفظ کنید و آنان را به خاطر من دوست بدارید.»
پیامبر (ص) اهل بیت خود را در میان امت به ودیعت نهادو چنین توصیه کرد: «ودیعه های من (حق اهل بیتم) را تا روز قیامت رعایت کنید.» (60)
در این مسیر، اصل بر محبت قلبی و زبانی و مبارزه با دشمنان است. پیروان واقعی اهل بیت (ع) با این ویژگی ها، هم درجه اهل بیت (ع) در بهشت خواهند بود: «کسی که ما را قلباً دوست داشته باشد و زبانش با ما باشد و با دشمنان ما مبارزه کند، ما را یاری کند و محبت قلبی داشته باشد؛ اما درعمل ما را یاری نکند، در بهشت با ما خواهد بود؛ اما با درجه پایین تر.» (61)
آن حضرت مردم رااز عداوت با اهل بیت (ع) برحذر داشته و دشمنان اهل بیت (ع) را از رحمت پروردگار محروم دانسته است: «الا و من بغض آل محمد جاء یوم القیامه و بین عینیه مکتوب آیس من رحمه الله؛ (62) کسی که با اهل بیت دشمنی کند، در روز قیامت محشور می شود؛ در حالی که بین دو چشم (پیشانی) او نوشته شده: مأیوس از رحمت خدا» دشمنان اهل بیت (ع) در روز قیامت یهودی محشور می شوند: «ابغضنا اهل البیت بعثه الله یهودیا.» (63)
3. حق اطاعت
حقّ اطاعت از اهل بیت (ع)، همانند حق معرفت و مودّت آنان خاستگاه الهی دارد؛ زیرا در جهان بینی توحیدی همه ی اطاعت ها باید به اطاعت پروردگار منتهی شود و هرگونه پیروی باید به فرمان او صورت بگیرد؛ زیرا حاکم و مالک جهان هستی فقط اوست.
قرآن کریم اطاعت اهل بیت (ع) را در طول پیروی از خدا و پیامبر(ص) برشمرده است: «یا ایهاالذین آمنوا اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم؛ (64) ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید.» قرآن کریم نخست به مؤمنان دستور می دهد که از خداوند اطاعت کنند. سپس فرمان به اطاعت از پیامبر (ص) می دهد؛ پیامبری که معصوم و نماینده ی صالح خدا در روی زمین است.در مرحله ی سوم، فرمان به اطاعت از اولوالامر می دهد که از متن جامعه ی اسلامی برخاسته و پاسدار دین و دنیای مردمند.
امام صادق (ع) می فرماید: «انّ الله وجب علیکم حبّنا و موالاتنا و فرض علیکم اطاعتنا؛ (65) به راستی که خداوند دوستی و موالات ما را واجب کرد و اطاعت ما را فرض گردانید.»
حق اطاعت اهل بیت (ع) الزامی است؛ چون آنان مردم را به اطاعت از پروردگار فرا می خوانند و همان دعوتی را که خداوند به آن دستور داده است. لبّیک به دعوت اهل بیت (ع) در واقع لبّیک به ندای پروردگار است.
پیامبر گرامی (ص) فرمود: «انّا سیّد ولد آدم و انت یا علی و الائمه من بعدک سادات امّتی… و من اطاعنا فقد اطاع الله و من عصانا فقد عصی الله؛ (66) من سرور فرزندان آدم هستم. یاعلی! تو و امامان پس از خودت، سروران امّت من هستید… هر کس ما را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است و هر کس ما را نافرمانی کند، پروردگار را نافرمانی کرده است.»
امام علی (ع) نیز فرمود: «ما داعیان حق و پیشوایان خلق و زبان صدق خداییم. کسی که از ما اطاعت کند، به عزّت و قدرت رسد و کسی که نافرمانی کند، هلاک گردد.» (67)
آن حضرت همچنین فرمود: «لنا علی النّاس حقّ الطاعه و الولایه و لهم من الله سبحانه حسن الجزاء؛ (68) برای ما (اهل بیت) بر عهده ی مردم حق طاعت و ولایت است و برای پیروان ما حقّ جزا و پاداش.» کسی که اهل بیت (ع) را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده و آن کس که ما را نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده، آنان با قرآن و قرآن با آنان است؛ «من اطاعهم فقد اطاع الله و من عصاهم فقد عصی الله، هم مع القرآن و القرآن معهم.» (69)
امیرالمؤمنین (ع) رمز و راز عزت را این گونه تفسیر می کند: «انّا داعیکم الی طاعه و بکم و مُرشدکم الی فرایض دینکم و دلیلکم الی ما ینجیکم؛ (70) من شما را به اطاعت از پروردگارتان دعوت می کنم و راهنمای شما به سوی فرایض دینتان هستم و شما را به چیزی هدایت می کنم که مایه ی نجات شماست.»
بنابراین، بر ماست که چراغ دل را از نور حکم حکیمان طریق حقیقت روشن سازیم و ظرف های جان را از زلال چشمه های حکمت که از هرگونه آلودگی پاک است، لبریز نماییم؛ زیرا فقط در پرتوی هدایت اهل بیت (ع) کاروان انسانیّت به سرمنزل مقصود خواهد رسید. اهل بیت (ع) نیز رسالتی دارند که باید انجام دهند: «همانا بر امام واجب نیست، جز آنچه را که خدا امر می فرماید و آن کوتاهی نکردن در پند و نصیحت، تلاش در خیرخواهی، زنده نگه داشتن سنّت پیامبر (ص)، جاری ساختن حدود الهی بر مجرمان و رساندن سهم های بیت المال به طبقات مردم است.» (71)
پس در فراگیری علم و دانش پیش از آنکه درختش بخشکد، تلاش کنید و پیش از آنکه به خود مشغول گردید، از معدن علوم، یعنی اهل بیت (ع) دانش استخراج کنید، مردم را از حرام و منکرات باز دارید و خود هم مرتکب نشوید؛ زیرا به شما دستور داده شده که ابتدا خود محرمات را ترک و سپس مردمان را بازدارید. امام علی (ع) با توجه به جایگاه اهل بیت (ع) در توسعه ی زندگی معنوی انسان ها، اطاعت از آنها را الزامی می داند؛ چنان که در نهج البلاغه ضرورت اطاعت از اهل بیت (ع) را چنین مطرح می کند: «مردم! به اهل بیت پیامبرتان بنگرید. از آن سو که گام برمی دارند، بروید. قدم جای قدم آنان بگذارید، آنان هرگز شما را از راه هدایت بیرون نمی برند و به پستی و هلاکت بازنمی گردانند. اگر سکوت کردند؛ سکوت کنید و اگر قیام کردند، قیام کنید، از آنان پیشی نگیرید که گمراه می شوید واز آنان عقب نمانید که نابود می گردید.» (72)
آن حضرت در جای دیگر فرمود: «من تمّسک بنا لحق و من سلک غیر طریقتنا غرق؛ (73) کسی که به ما (اهل بیت) تمسّک بجوید، به حق پیوندد و کسی که غیر طریقه ی ما را طی کند دچار غرق و فنا می شود.»
این فرمایش امام علی (ع) ریشه در کلام نبوی دارد که فرمود: «من تمسّک من بعدی بهم فقد استمسک بحبل الله و من تخلّی منهم فقد تخلّی من الله؛ (74) کسی که پس از من به آنان تمسّک بجوید، در واقع به رشته خداوند پیوسته است و هرکس که از آنان دوری بجوید، درواقع از خدا دوری جسته است.»
پیامبر (ص) درباره ی جایگاه اهل بیت (ع) فرمودند: «اهل بیت مرا به منزله ی سر برای بدن و همانند چشمان بر روی سر قرار دهید.» (75) همان گونه که بدن بی سر از نعمت حیات محروم است و سر بدون چشم، دنیا را تیره و تار می بیند و راه را از چاه تشخیص نمی دهد، زندگی بدون اهل بیت (ع) زندگی واقعی نیست. موفقیت و سعادت هر انسانی در گروی اطاعت از دستورات حیات آفرین اهل بیت (ع) است. امام صادق (ع) فرمود: «ما کسانی هستیم که خداوند طاعت ما را واجب کرد و مردم را چاره ای جز معرفت ما نیست و در جهالت به ما معذور نیستند.» (76)
پینوشتها:
به علت کثرت، پی نوشت ها در سایت موعود و دفتر مجله موجودند.
منبع: نشریه موعود شماره 137 و 138
/ج