خانه » همه » مذهبی » موضوع علم اصول

موضوع علم اصول

نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

موضوع علم اصول

در این عنوان به سه مطلب اشاره می‌شود: 1.تمایز علوم؛ 2.موضوع علوم؛ 3.موضوع علم اصول. دو مطلب اول در كتاب نهایةالاصول چنین توضیح داده شده: قدما در دو چیز اتفاق دارند، الف. تمایز و افتراق علوم به افتراق

14183 - موضوع علم اصول
14183 - موضوع علم اصول

 

نویسنده: عیسی ولائی

 

نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

در این عنوان به سه مطلب اشاره می‌شود: 1.تمایز علوم؛ 2.موضوع علوم؛ 3.موضوع علم اصول. (1) دو مطلب اول در كتاب نهایةالاصول (2) چنین توضیح داده شده: قدما در دو چیز اتفاق دارند، الف. تمایز و افتراق علوم به افتراق موضوعات آنهاست. (البته مرحوم آخوند می‌گوید: تمایز علوم به تمایز غایات و اغراض است نه موضوعات.) (3)
ب.موضوع علوم: موضوع هر علمی عبارت است از هر چیزی كه در آن علم از عوارض ذاتی آن چیز بحث می‌شود. (4) مثلاً موضوع طب عمومی از لحاظ تندرستی و بیماری كه عارض بر آن می‌گردد، بدن انسان است. و یا در علم فیزیك از حالات مفرده اشیاء و در شیمی از حالت مركبه اشیاء و در حساب از حالات مختلفه اعداد و در هندسه از حالات خط و اشكال بحث می‌شود كه هر یك از آنها موضوع همان علم می‌باشند.
ج.موضوع علم اصول: در موضوع علم اصول اختلاف است. 1.عده‌ای می‌گویند (5): موضوع علم اصول عبارت است از ادله‌ی چهارگانه (كتاب، سنت، اجماع و عقل). صرف نظر از آنكه آنها دلیل و حجت باشند یا خیر؟ پس بحث از كتاب و سنت و… بحث اصولی است. 2.گروهی عقیده دارند: (6) ادله‌ی چهارگانه با وصف دلیل بودن موضوع علم اصول هستند. به بیان دیگر موضوع علم اصول ادله‌ی چهارگانه‌ای هستند كه صلاحیت دارند دلیل قرار گیرند. 3. دسته‌ای می‌گویند: موضوع علم اصول هر چیزی است كه بتواند در طریق استنباط حكم شرعی قرار گیرد. بنابراین ادله‌ی چهارگانه نیز داخل در این تعریف خواهد بود. گرچه موضوع علم اصول در این تعریف نام خاصی ندارد. به دیگر سخن علم اصول هر چیزی است كه صلاحیت دلیل و حجت شدن را دارد. 4.برخی می‌گویند: موضوع علم اصول عبارت است از: «حجت در فقه» توضیح این كه چون به اصل تكلیف و حكم شرعی علم داریم، پس وجود حجت‌هایی كه برای مولی و عبد قابل احتجاج باشد معلوم بالاجمال ما است در نتیجه اصل حجت و دلیل معلوم و مصادیق مجهول می‌باشد، و علم اصول متكفّل تعیین مصداق‌ها است. بنابراین وقتی می‌گوییم: «خبر الواحد حجةٌ» (خبر واحد حجت است). گرچه به ظاهر حجیّت را محمول قرار دادیم ولی در واقع حجیّت موضوع است، زیرا اصل حجیّت مسلم بوده و ما خبر واحد را بر آن حمل كرده و مصداقی از حجیّت را مشخص كردیم. (7) در این مبحث مباحث دقیق فلسفی و اصولی از طرف صاحب نظران بیان شده است كه به دلیل طولانی نشدن از ذكر آنها خودداری می‌شود.

پی‌نوشت‌ها:

1.كفایةالاصول، ج1، ص2؛ بدایع الافكار، ص9؛ نهایةالاصول، ص15؛ فوائد الاصول، ج1، ص 26؛ اجود التقریرات، ص3؛ اصول الفقه، ج1، ص6؛ تهذیب الاصول، ج1، ص2.
2.نهایةالاصول، ص9.
3.كفایةالاصول، ج1، ص5.
4.كفایةالاصول، ج1، ص2، «ان موضوع كل علم و هو الذی یبحث فیه عن عوارضه الذانیّه.»
5.فوائد الاصول، ج1، ص 26.
6.مأخذ پیشین، همان جا.
7.نهایة الاصول، ص15.

منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد