خانه » همه » مذهبی » مي گويند که امام زمان ـ عليه السلام ـ وقتي مي آيند اولين کاري که مي خواهند بکنند از مراجع تقليد شروع مي کنند و بعضي ها مي گويند که حتي حمام خون راه مي اندازند که بعضي ها شک مي کنند و مي گويند آيا اين پسر نرجس خاتون است؟

مي گويند که امام زمان ـ عليه السلام ـ وقتي مي آيند اولين کاري که مي خواهند بکنند از مراجع تقليد شروع مي کنند و بعضي ها مي گويند که حتي حمام خون راه مي اندازند که بعضي ها شک مي کنند و مي گويند آيا اين پسر نرجس خاتون است؟

در مورد قتل و کشتارهاي دوران ظهور، برخي آنقدر افراط کرده اند که امام و يارانش را با چهره اي خشن به مردم معرفي کرده اند و رواياتي را نقل مي کنند که در آن دو سوم و يا بيشتر مردم کشته مي شوند و جوي خون جاري مي شود در حالي که چنين رواياتي يا به دوران قبل از ظهور دلالت دارد و يا از نظر سند معتبر نمي باشد، چرا که بعضي از آنها مرسل و برخي ديگر به پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ منتهي نمي شود بلکه از افرادي مانند کعب الاحبار که در زمان پيامبر اکرم مسلمان نشده بود مي رسد و بيشتر آن روايات با هدف و انگيزه هاي مختلفي مانند خدشه دار کردن چهره نهضت جهاني حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ و يا توجيه کشتارها در فتوحات خود در زمان بني اميه مي باشد ولي با اين همه طبق روايات صحيح، جنگ و کشتار و اعدام و انتقام از ظالمان در زمان حکومت امام زمان ـ عليه السلام ـ رخ خواهد داد ولي نه به اين اندازه که مي گويند.
بنابراين طبق روايات صحيح پس از قرن ها انتظار و تحمل، سرانجام روزگار ستم و تاريکي ها به سر خواهد آمد و پرتو خورشيد سعادت نمايان خواهد گشت و شخصيت بزرگي که با ياري الهي، بناي زدودن آثار ستم و جور را دارد ظهور خواهد کرد آن حضرت دست به اصلاحات گسترده و دگرگوني هاي بنيادي زيادي مي زند و جامعه بشري را چنان سامان مي بخشد که خشنودي خداوند را در پي داشته باشد.
در اين ميان اگر اشخاص، احزاب و گروه هايي بخواهند با ايجاد مشکلات، مانع اين قيام عظيم شوند يا با اخلالگري حرکت قيام او را کند نمايند، دشمنان سرسخت بشريت و دين الهي محسوب مي شوند و کيفر آنان جز نابودي به دست قدرتمند حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ نخواهد بود.
افراد اخلالگر در انقلاب امام کساني هستند که دست شان به خون بشريت آلوده است و يا انسان هاي بي تفاوت هستند که در برابر جنايات تجاوز گران، سکوت پيشه کرده، ولي در برابر حضرت، پرچم مخالفت بر مي دارند و يا کج فهماني هستند که درک خود را بر سخن حضرت برتري مي دهند. طبيعي است که بايد آنان با قاطعيت تمام سرکوب شوند تا جامعه بشري براي هميشه از شر آنان مصون بماند. از اين رو، روش و سياست حضرت با آنان بسيار قاطعانه و بدون اغماض خواهد بود.
و همچنين اگر ما خدا و پيامبر و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ را قبول داريم و قائل به اين هستيم که آنان مهربان و منشأ رحمت و مايه برکات هستند و مقتضي رحمت آنان برد داشتن موانع از سر راه است، مقابله قاطع با ظالمان و مخالفان حاکميت اسلام رأفت و رحمت آنان به مؤمنان است. با توجه به اين که شرايط ويژه هنگام ظهور طوري است که جايي را براي کوچک ترين اغماض و مدارا با معاندان نمي گذارد قاطعيت امام و ياران مقتدر و شهادت طلب آن حضرت در رويارويي با دشمنان و ايجاد رعب و وحشت در ميان آنان هر مخالف ستم پيشه اي را به تسليم وا مي دارد و آنان چنان مرعوب مي شوند که بعضا خلع سلاح شده و قدرت رويارويي را ندارند. و بدين ترتيب دامنه برخورد نظامي و خون ريزي تقليل مي يابد و به حداقل مي رسد ولي پس از گشودن شهرها و کشورهاي گوناگون گروه اندکي مقاومت نشان مي دهند که در اينجا صلح و تقيه با اين گونه افراد معني ندارد و چاره اي جز شمشير و جنگ ندارد.
در نتيجه معلوم مي شود آنان که مورد غضب امام عصر ـ عليه السلام ـ قرار مي گيرند همان کساني هستند که حجت بر آنان تمام شده ولي آنان حجت خدا را نمي پذيرند و سخت انکار مي کنند و مانع پيشرفت حکومت ايشان مي شوند پس طبيعتا بايد با آنان جنگيد تا آرامش و امنيت برقرار گردد.
افراد و اقوامي که با حضرت مخالفت مي کنند تنها مسلمانان نيستند بلکه برخي از آنان قوم و نژاد خاصي هستند و برخي ديگر پيرو اديان ديگرند و همچنين گروه ها و فرقه هايي به ظاهر مسلمان ولي منافق صفت و يا مقدسان کج انديشند.
در نتيجه امام زمان پس از ظهور بنابر رواياتي که گفته شده است علماء زيادي را به قتل مي رساند که منظور از آنها تنها علماء و دانشمندان اسلام نمي باشد چرا که علاوه بر دين اسلام اديان ديگري نيز در جهان وجود دارد که برخي از اين اديان نيز غير الهي هستند و مسلماً اين اديان علماء و دانشمنداني هم دارد که به مخالفت با آن حضرت خواهند برخواست و مانع پيشرفت و سد راه ايشان خواهند بود و طبق آنچه که گفته شد امام با آنان نيز با قاطعيت برخورد خواهد کرد و علاوه بر اين در مورد علماء اسلام نيز رواياتي هست که مي گويد: حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ پس از ظهور رهسپار کوفه مي گردد و در آنجا عده اي با سلاح در برابر حضرت مي ايستند و مي گويند: اي فرزند فاطمه از همان راهي که آمده اي برگرد. ما به تو نيازي نداريم، در حالي که همه، قاريان قرآن و دانشمندان ديني هستند که پيشاني آنها از عبادت پينه بسته است… و امام ـ عليه السلام ـ شمشير کشيده و همه را از دم تيغ مي گذراند».[1]بنابراين واژه علماء تنها بر علماء و مراجع تقليد شيعه صدق نمي کند بلکه شامل عالمان ديني و مراجع ديگر اديان و مذاهب همانند يهوديان، مسيحيان، فرقه هاي مختلف و اهل تسنن و ساير فرقه ها نيز مي شود چنانکه در عصر حاضر علماء وهابي و سني با استدلال به آيات قرآن و تفسير و تأويل نادرست مذهبي که برگرفته از قرآن و سنت پيامبر و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ است را قبول نمي کنند و حقانيت آن را منکر مي شوند حال اگر اينان در زمان ظهور نيز باشند با حضرت مخالفت خواهند کرد و بعيد نخواهد بود که مصداق بسياري از اين گونه روايات علماء و مراجع اهل سنت و ناصبيها و وهابيون باشند در حالي که علماء و دانشمندان و مراجع تقليد شيعه انديشه هاي شان برگرفته از انديشه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و از شاگردان آن مکتب هستند و امام هادي ـ عليه السلام ـ در مورد آنان مي فرمايد: «اگر در دوران غيبت قائم آل محمد ـ عليه السلام ـ دانشمندان نبودند که مردم را به سوي او هدايت کنند و با حجت هاي الهي از دينش دفاع نمايند، کسي در دين خدا پا برجا نمي ماند و همه مرتد مي شدند ولي آنان همانند ناخداي کشتي، سکان را نگاه مي دارند و آنان نزد خدا والاترين انسان ها هستند».[2] و يا اينکه حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ در اوائل غيبت کبري توقيعي به اين مضمون صادر فرمودند: «بعد از اين، به راويان ما «فقهاي عادل» مراجعه نمائيد، آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنها هستم».[3] و همچنين علماء شيعه و مراجع، کساني هستند که مردم را به سوي حقيقت هدايت و راهنمائي مي کنند و حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ و قيام و آرمان آن حضرت را به آنان معرفي مي کنند و اگر در حديث آمده که اگر کسي امام خود را نشناسد و به آن حال از دنيا برود به مرگ جاهلي از دنيا رفته است. و اين نقش علماء و شيعه است که مردم را از مرگ جاهلي نجات داده و امام وحجت خدا را به آنها معرفي کرده اند حال چگونه اينان به روي امام شان شمشير مي کشند و به دست آن حضرت کشته مي شوند.
 
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ چشم اندازي به حکومت مهدي ـ عليه السلام ـ نجم الدين طبسي.
2ـ نشانه هايي از دولت موعود، نجم الدين طبسي.
3ـ امام مهدي ـ عليه السلام ـ از ولادت تا ظهور، سيد محمد کاظم قزويني، ترجمه علي کرمي.
4ـ امامت و مهدويت، آيت الله صافي گلپايگاني ج3.
 
پي نوشت ها:
[1]. طبري، ابوجعفر، محمد، دلائل الامامة، قم، انتشارات کتاب فروشي رضي، ص241.
[2]. فيض کاشاني، ملامحسن، محجة البيضاء، ج1، نشر جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص32.
[3]. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، ج52، باب توقيعات، موسسة الوفاء، بيروت، ص181.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد