نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
مَرَّه و تَكرار
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
«امر» دلالت بر نسبت طلبیه میكند، و نهی دلالت بر بازداشتن و زجر. از جمله مباحثی كه در مبحث «امر» و «نهی» مطرح است اینكه آیا صیغهی «امر» یا «نهی» دلالت بر «مرّه» و یك مرتبه میكند، یا «تكرار»؟ (1) به این معنی اگر مكلف در مورد امر یك بار نسبت طلبیه را به جای آورد. امر از او ساقط است. یا باید به صورت دایم و همیشه مصادیق امر را محقق كند، تا نظر آمر برآورده شود. و یا در مورد نهی آیا دلالت بر تكرار میكند یا خیر؟ در این مسئله دیدگاههای گوناگونی ابراز شده است. بعضی قائل به تكرار، عدهای معتقد به مرّه، و دستهای نیز توقفیاند. (مثل سیدمرتضی) (2) بیشك امر دلالت بر نسبت طلبیه میكند و بس. بنابراین دایمی یا مقطعی بودن عمل خارج از صیغهی امر است. در نتیجه لازم است از دلیل خارج فهمیده شود. لذا دلیل خارجی در مورد امر به نماز و روزه حكم به دایمی بودن میكند. برخلاف حجّ كه در طول عمر یك مرتبه واجب میشود. به بیان دیگر مطلوب در امر صرف وجود دارد، (ایجاب جزئی) نه مطلق وجود، (ایجاب كلی) و چون امر به طبیعت تعلق میگیرد، در نتیجه مطلوب ایجاد طبیعت و خروج طبیعت از عدم به وجود است، طبعاً این مطلوب با اولین فرد از افراد طبیعت محقق میشود. در نهی نیز صیغهی نهی دلالت بر «كفّ و زجر» میكند. گرچه در نهی باید به صورت دائمی ترك شود. چون نهی دلالت بر ترك ماهیّت منهی عنه می كند، و ترك ماهیت به ترك جمیع افراد آن است. به بیان دیگر مفاد نهی سلب كلی است. (در مقابل امر كه ایجاب جزئی بود). یعنی نهی به تعداد افراد طبیعت تعلق میگیرد، و هر فرد از افراد طبیعت معصیت مخصوص به خود را دارد. نه آنكه صیغه نهی دلالت بر تكرار كند.
پینوشتها:
1.الذریعه الی اصول الشریعه، ج1، ص 99؛ كفایةالاصول، ج1، ص 117؛ مناهج الوصول الی علم الاصول، ج1، ص 284؛ بدایع الافكار، ص254؛ اجود التقریرات، ص193؛ اصول الاستنباط، ص80؛ قوانین الاصول، ج1، ص 90؛ فوائد الاصول، ج1 و2، ص241؛ نهایةالاصول، ص124.
2.الذریعه الی اصول الشریعه، ج1، ص 99.
منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم