نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
مُسْتَقلاتِ عَقْلیّه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
دلیل عقلی بر دو قسم است: 1.استلزامات عقلیه. 2.مستقلات عقلیه: مقصود از مستقلات عقلیه آن است كه عقل انسان رأساً و بدون كمك گرفتن از نصّ قانون شرع، حكمی را كشف كند مثل زشتی ظلم و زیبایی عدل.
شهید مطهری مینویسد: متكلمین اسلامی دو دستهاند: 1.دستهای كه معتزله نام دارند و طرفدار عدل و اختیارند، میگویند وقتی به بعضی از افعال نگاه میكنیم میبینیم قطع نظر از اینكه آن فعل و كار مورد ارادهی تكوینی یا تشریعی الهی است یا خیر در ذات خود با برخی دیگر متفاوت است، یعنی برخی از افعال در ذات خود عدل است مثل پاداش به نیكوكاران، و برخی در ذات خود ظلم است مثل كیفر دادن به نیكوكاران، طبعاً خداوند حكیم عادل هم كارهای خود را با معیار عدل انتخاب میكند. به دنبال این مبحث مسئلهی حسن و قبح ذاتی افعال مطرح شد كه آیا مثلاً راستی و امانت و احسان در ذات خود نیكو است و دروغ و خیانت در ذات خود زشت؟ یعنی هر فعلی قطع نظر از هر فاعل و از هر شرط خارجی به خودی خود برخی از این صفات را داراست یا همه قراردادی و اعتباری هستند؟ چون سخن از صفات ذاتی افعال به میان آمد قهراً پای عقل و استقلال عقلی در اكتشاف این صفات به میان آمد، و حسن و قبح ذاتی به نام حسن و قبح عقلی خوانده شد. معتزله به شدت طرفدار حسن و قبح ذاتی عقلی است و مسئله «مستقلات عقلیه» را طرح كردهاند و گفتهاند بالبداهه ما درك میكنیم كه افعال ذاتاً متفاوت هستند و عقول ما بدون اینكه نیازی به ارشاد شارع داشته باشد این حقایق مسلم را درك میكند. 2.اشاعره، این دسته همچنان كه عدل را منكرند، حسن و قبح ذاتی را نیز منكر هستند، و مستقلات عقلیه را منكرند و میگویند: عقل بشر بدون نیز به ارشاد شرع قادر به درك حسن و قبح نیست. زیرا عدل، ظلم، نیكوئی و ناپسندی باید به وسیلهی شرع بیان شود. (1)
پینوشت:
1.عدل الهی، مقدمهی كتاب.
منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم