مکتوبات، کتابهای غیر تاریخی
1. کتاب مزامیر داود
مزامیر جمع مزمور به معنای سرود است و کتاب مزامیر مجموعهای از سرودهاست که سنت یهودی – مسیحی قسمت عمدهی آنها را به داود و بقیه را به افرادی دیگر نسبت میدهد. این سرودها در واقع نیایش خداوند، ستایش او، دعا به درگاه او، اعتراف به گناهان و طلب بخشایش و شکرگزاری و غیره هستند. با نگاه کلی به مطالب این کتاب در مییابیم که در آن عشق و شور با تعبد و شریعت جمع شده است.
خداوند را دوست میدارم زیرا ناله و فریاد مرا میشنود و به درخواست من گوش میدهد، پس تا آخر عمر نزد او دعا خواهم کرد (116: 1-2).
تنها تو ای خداوند، بلی، تنها تو سزاوار تجلیل و تکریم هستی، نه ما، زیرا تو سرشار از رحمت و وفا میباشی (115: 1).
خداوند را ستایش کنید، زیرا او نیکوست و رحمتش بیپایان (118: 1).
این عشق به خداوند و پرستش او همراه با اطاعت محض است:
ای خداوند، تو همه چیز من هستی، به همین سبب است که گفتهام مطیع کلامت خواهم بود. با تمام دل خود طالب رضامندی تو هستم (119: 57).
خداوندا به این خدمتگزارت احسان نما تا زنده بمانم و کلام تو را اطاعت کنم. چشمانم را بگشا تا حقایق شگفتانگیز کلام تو را ببینم. من در این دنیا غریب هستم؛ ای خدا، احکام خود را از من مخفی مدار. اشتیاق به دانستن اوامر تو، همچون آتش، همواره جانم را میسوزاند (119: 17-20).
در سنت یهودی – مسیحی این کتاب به داود منسوب بوده است (1) و هر چند گفته میشد که ده نفر از بزرگان در نگارش آن شرکت داشتهاند، اما اصل کتاب را داود نوشته است. (2) اما نقادان جدید با این عقیده به شدت مخالفاند و تاریخ نگارش نهایی آن را مربوط به بعد از اسارت بابلی و حتی دیرتر از آن میدانند. (3) هر چند خود آنان دربارهی زمان نگارش آن بسیار اختلاف دارند (4) و میگویند با اینکه بدون شک قسمتهایی از این کتاب را داود در قرن دهم قبل از میلاد نوشته، اما تدوین نهایی کتاب مربوط به بعد از اسارت بوده است. (5) برخی دیگر بر آناند که زمان خاصی را برای گردآوری نهایی این کتاب نمیتوان تعیین کرد و باید هر قسمت یا هر مزمور را جداگانه بررسی نمود. (6)
کتاب مزامیر به شکل فعلی آن در واقع پنج کتاب مجزاست که کنار هم قرار گرفته است. در آخر هر یک از این پنج کتاب کلمهی «آمین» آمده است که گفته میشود آن را گردآورندگان اضافه کردهاند. کتاب اول مشتمل بر 41 مزمور است که مؤلفِ چهار عدد از آنها (مزمورهای 1، 2، 10 و 33) ناشناخته و بقیه به داود منسوب است. کتاب دوم مشتمل بر 31 مزمور (از 42 تا 72) است که 18 عدد از آنها به داود و بقیه به دیگران یا مؤلفان ناشناخته منسوب است. کتاب سوم مشتمل بر 17 مزمور (از 73 تا 89) است که تنها یکی از آنها به داود و بقیه به دیگران منسوب است. کتاب چهارم مشتمل بر 17 مزمور (از 90 تا 106) است که تنها دو عدد از آنها به داود و بقیه به دیگران منسوب است و آخرین کتاب مشتمل بر 44 مزمور (107 تا 150) است که 15 عدد از آنها به داود و بقیه به دیگران منسوب است. پس منسوب شدن کتاب در سنت به داود به این معنا نیست که همهی این مزامیر را او نوشته یا سروده است؛ بلکه صرفاً برای احترام یا این بوده که بیشترین نقش را در این کتاب داشته است. (7)
برخی معتقدند که برای تعیین زمان نگارش کتاب مزامیر هر یک از این پنج کتاب را باید جداگانه در نظر گرفت و زمان نگارش آنها را تعیین کرد. (8) برخی پا را از این هم فراتر گذاشته، پای نظریهی منابع را به کتاب مزامیر هم کشاندهاند. آنان میگویند در سه کتاب اول، چهارم و پنجم از اسم یهوه برای خدا استفاده شده است، در حالی که در دو کتاب دوم و سوم از اسم الوهیم؛ بنابراین باید از دو منبع یهوهای و الوهیمی استفاده شده باشد. (9)
2. کتاب امثال سلیمان
کتاب امثال سلیمان، کتاب حکمت عملی است. در چند قرن اخیر معمولاً عادت بر این بوده است که این کتاب را همراه با کتابهای ایوب، جامعه و غزل غزلها کتابهای حکمت عهد قدیم میشمردند و البته چند کتاب از مجموعهی اپوکریفایی را نیز بر این فهرست میافزودند. (10)
کتاب امثال سلیمان کلید نجات و رستگاری را حکمت میداند، حکمتی که گویا تشخیص دارد و کسی که آن را داراست خوشبختی دنیوی و اخرویاش قطعی خواهد بود:
“حکمت در کوچهها ندا میدهم. مردم را… صدا زده میگوید: ای احمقها! تا کی میخواهید احمق بمانید؟ تا کی میخواهید دانایی را مسخره کنید و از آن متنفر باشید؟ اگر سرزنش مرا میپذیرفتید من روح خود را بر شما نازل میکردم و شما را دانا میساختم. بارها شما را صدا کردم ولی توجه نکردید، التماس نمودم اما اعتنا ننمودید. شما نصیحت و نکوهش مرا نپذیرفتید. من نیز در روز مصیبتتان به شما خواهم خندید و… به داد شما نخواهم رسید زیرا از دانایی متنفر بودهاید و از خداوند اطاعت نکردهاید… ولی همه کسانی که به من گوش دهند از هیچ بلایی نخواهند ترسید و در امنیت زندگی خواهند کرد.
ای پسرم، اگر به سخنانم گوش بدهی و… به حکمت گوش فرادهی… آنگاه خدا را خواهی شناخت و اهمیت خدا ترسی را خواهی آموخت… اگر به سخنانم گوش بدهی، خواهی فهمید که عدالت، انصاف و صداقت چیست و راه درست کدام است. حکمت جزو وجود تو خواهد شد و… (امثال، 1: 20-2: 10).”
سخنان فوق محور و اساس این کتاب را نشان میدهد. حکمت، انسان را خداشناس و در نتیجه خدا ترس میکند. حکمت، انسان را از گناه و اعمال ناپسند باز میدارد و به اعمال پسندیده و صالح وا میدارد. حکمت انسان را دارای اخلاق نیکو و پسندیده میگرداند و دنیا و آخرت او را آباد میسازد.
کتاب امثال سلیمان درس خداترسی و اطاعت از خدا میدهد، اما آنچه در این کتاب از هر چیز دیگر برجستهتر است و در واقع این کتاب را در میان مجموعهی عهد قدیم و جدید منحصر به فرد میگرداند، دستورات اخلاقی آن است که در قالب سخنانی کوتاه آمده است، تا جایی که میتوان گفت کتاب امثال کتاب اخلاق است.
این کتاب در سنت به سلیمان منسوب است، به گونهای که در دیگر قسمتهای عهد قدیم به حکمت بیمانند سلیمان و نیز مثلهای اخلاقی بسیار پرشمار او اشاره شده است (اول پادشاهان، 3: 12 و 4: 29-32).
اما انتساب این کتاب به او به این دلیل است که عمدهی کتاب از آن اوست، چرا که در خود کتاب قسمتهای مشخصی به دیگران منسوب است. (11) کتاب امثال سلیمان به هفت بخش مجزا تقسیم شده است: 1) بابهای اول تا نهم با عنوان «مثلهای سلیمان»؛ 2) از 10: 1 تا 22: 16 با عنوان «امثال سلیمان»؛ 3) از 22: 17 تا 24: 22 با عنوان «سخنان حکیمانه» و از 24: 23 تا آخر باب با عنوان «چند سخن حکیمانه دیگر»؛ 4) از باب 25 تا باب 29، با عنوان «مثلهای دیگری از سلیمان که مردان حزقیا، پادشاه یهودا، به رشته تحریر درآوردهاند»؛ 5) باب 30، با عنوان «سلیمان آگور»؛ 6) 31: 1-9 با عنوان «نصیحت مادر یک پادشاه به او»؛ 7) 31: 10 تا آخر باب با عنوان «ویژگیهای یک همسر خوب». (12)
گفته میشود همانطور که از عناوین فوق پیداست تنها چهار عنوان نخست را میتوان به سلیمان نسبت داد و خود این چهار بخش بر تنوع مواد و منابع دلالت دارد. سه بخش دیگر از منابع خارجی و بیگانه گرفته شده است. (13)
دربارهی تاریخ نگارش این کتاب گفته میشود دانشمندان اتفاق نظر دارند که این کتاب در شکل کنونیاش بعد از زمان عزرا، یعنی مدتها پس از اسارت بابلی، یعنی دورهی مدارس حکمت نوشته شده است؛ هر چند اصل بیشتر قسمتهای آن به عهد سلیمان باز میگردد. (14)
3. کتاب ایوب
کتاب ایوب به درستی از کتابهای حکمت به حساب آمده است. این کتاب به صورت سرگذشت و ماجرایی است که برای شخص ایوب پیش آمده است؛ اما در این سرگذشت یا زندگینامه برخی از مسائل دقیق و مهم به بحث گذاشته شده و در پایان به آن پاسخ داده شده است.
ماجرا از این قرار است ایوب که مردی پارسا و درستکار بود، در زندگی دنیوی نیز بسیار کامیاب بود. اما بناگاه بر او بلا نازل میشود و فرزندان و اموال و سلامتی خود را از دست میدهد. اما از همان ابتدای کتاب مشخص است که این بلاها برای امتحان و آزمایش ایمان ایوب است. ایوب مقاومت میکند و از خدا رویگردان نمیشود. دوستان ایوب به او میگویند بلاهایی که بر تو نازل شده به سبب گناهانی است که مرتکب شدهای؛ اما ایوب پاسخ میدهد که این گونه نیست. بخش عمدهی کتاب به بحث بین ایوب و دوستانش میگذرد و این دوستان میکوشند تا ایوب را مجاب سازند که این بلاها به خاطر نافرمانی از خداست، اما او میگوید از خدا نافرمانی نکردهام. سرانجام خداوند بر او ظاهر میشود و علت این بلاها را بیان میکند. سپس بار دیگر ایوب متنعم میشود و اموال و سلامتی خود را باز مییابد و دارای فرزندانی میشود.
آیا رنج انسان و بلاهایی که به او میرسد همه در اثر نافرمانی و گناه است؟در واقع این سؤال مهمی است که کتاب ایوب بدان پرداخته و پاسخ نه است! خداوند بنده محبوب خود را با بلا آزمایش میکند و بنده با مقاومت و پایداری در راه ایمان به بالاترین درجات میرسد، پس در واقع با دیدی دیگر اینها بلا نیستند، بلکه نعمتاند، اما برای شناخت آن ایمان و صبر ایوب نیاز است.
کتاب ایوب از چهار بخش تشکیل شده است؛ دو باب اول به وضعیت اولیه ایوب و مصیبتها و گرفتاریهای او اختصاص دارد. بابهای 3 تا 37، که عمدهی کتاب است، به بحثها و گفتگوهای ایوب و دوستانش میپردازد. باب 38 تا 42: 6 پاسخ خداوند به ایوب را آورده و یازده آیه آخر باب 42 پایان خوش داستان را بیان کرده است. از این چهار بخش، دو بخش اول و آخر در اصل عبری کتاب به زبان نثر و دو بخش میانی به زبان شعر آمده است. (15)
در سنت یهودی – مسیحی نویسندهی این کتاب را حضرت موسی دانستهاند، (16) اما نقادان جدید کتاب مقدس این نظر را قبول ندارند و تاریخ نگارش آن را بعد از اسارت بابلی میدانند. اما در اینکه دقیقاً چه زمانی این کتاب نگارش یافته اختلاف زیادی است و بین قرن پنجم تا دوم قبل از میلاد تاریخهای متعددی را پیشنهاد کردهاند. (17)
برخی میگویند این کتاب طی مراحلی نوشته شده است. احتمالاً بخش نثر آن، یعنی اول و آخر، از قدیم در دست بوده و بخش شعر آن، یعنی دو بخش میان، در زمانهای متأخر ایجاد و بعدها این دو تلفیق شده است. (18)
نکتهی دیگر این کتاب آن است که آیا کتاب تاریخی است و یا اینکه داستانی برای حل مشکل رنج میباشد؟ سنت به نظر اول قائل بوده است، اما نقادان جدید رأی دوم را پذیرفتهاند. (19)
4. کتاب غزل غزلهای سلیمان
این کتاب مجموعهای از اشعار عاشقانه است که سراینده در آن محبوبه خود را توصیف و دلدادگی خود را نسبت به او بیان میکند. در قسمتهایی این امر صورت عکس به خود میگیرد؛ یعنی هر چند ظاهر این اشعار عشق دنیوی و جنسی است، اما یهودیان و مسیحیان سنتی معنای سری و رمزی از آنها برداشت میکنند. یهودیان گفتهاند که این اشعار رابطهی خدا با قوم اسرائیل و مسیحیان معتقدند رابطهی مسیح با کلیسا را توصیف میکند. (20)
در سنت یهودی قول معروف آن است که سرایندهی این اشعار سلیمان پادشاه است؛ اما در همین سنت گاهی این کتاب به حزقیای پادشاه نسبت داده شده است. (21) در همین سنت زمانی این اشعار به صورت تحت اللفظی و ظاهری گرفته میشد و بنابراین آن را شایستهی درج در کتاب مقدس نمیدیدند، اما پس از آنکه معنای رمزی و سری از آن برداشت شد، به این مسئله اعتقاد پیدا کردند، که این کتاب از همهی قسمتهای کتاب مقدس، مقدستر است. (22)
نقادان کتاب مقدس هرگز دیدگاه سنتی را قبول ندارند و غزل غزلهای سلیمان را به زمانهای بسیار متأخر نسبت میدهند. آنان از اینکه در این کتاب از کلمات و اسامی یونانی استفاده شده است نتیجه میگیرند که تاریخ نگارش آن باید نزدیک عهد مسیحیت بوده باشد؛ با این حال زمان دقیقی را برای نگارش کتاب پیشنهاد نمیکنند یا در این باره اختلاف دارند. (23)
5. کتاب جامعه سلیمان
کتاب جامعه کتاب حکمت است که در واقع با گرایشی بدبینانه به زندگی انسان و معنای آن نگاه میکند و مدعی است همه چیز این دنیا بیهوده است و هیچ تلاشی راه به جایی نمیبرد، پس باید خورد و نوشید و از زمان حاضر لذت برد. سخن این کتاب آن است که شر و بدی بر همه جا سایه افکنده است (4: 1؛ 20: 7؛ 9: 3 و 11) و پس از همهی آلام این دنیا مرگ فرا میرسد و همگان را دربر میگیرد. در این دنیا عدالت همیشه پیروز نمیشود (8: 9-14). شاید ادعا شود که کتاب دل بستن به این دنیا و مقامهای آن را بیارزش جلوه میدهد، اما از برخی از مطالب آن بر میآید که دید نویسنده دربارهی انسان به گونهی دیگری است:
خداوند انسانها را میآزماید تا به آنها نشان دهد که بهتر از حیوان نیستند. از این گذشته عاقبت انسان و حیوان یکی است، هر دو جان میدهند و میمیرند؛ پس انسان هیچ برتری بر حیوان ندارد. همه چیز بیهودگی است! همه به یک جا میروند، از خاک به وجود آمدهاند و به خاک باز میگردند، چطور میتوان فهمید که روح انسان به بالا پرواز میکند و روح حیوان به قعر زمین فرو میرود؟ پس دریافتم که برای انسان چیزی بهتر از این نیست که از دسترنج خود لذت ببرد، زیرا سهم او از زندگی همین است، چون وقتی بمیرد چه کسی میتواند او را باز گرداند تا آنچه را که پس از او اتفاق افتاده ببیند (3: 18-22).
ظاهر سخن فوق با تعالیم تورات و دیگر کتابهای عهد قدیم ناسازگار است. اما در ضمن مطالب مختلف خود این کتاب نیز ناسازگارند. کتاب با این جمله پایان مییابد:
انسان باید از خدا بترسد و احکام او را نگاه دارد، زیرا تمام وظیفهی او همین است. خدا هر عمل خوب یا بد ما را، حتی اگر در خفا نیز انجام شود، داوری خواهد کرد (12: 13-14).
از کتاب تلمود بر میآید زمانی دانشمندان یهود به سبب همین ناسازگاریها از گنجانیدن این کتاب در مجموعهی کتاب مقدس پرهیز میکردند، اما بعدها به دلیل این جمله آخر، که ترس از خدا را تعلیم میداد، آن را پذیرفتند (24) و البته تلاشهای زیادی در هر دو سنت یهودی و مسیحی برای تطبیق مطالب آن با مطالب دیگر متون صورت گرفته است. (25)
سنت، این کتاب را به سلیمان بن داود نسبت میدهد. این استناد بر شواهدی از خود کتاب، از جمله نخستین آیهی آن که نویسنده را پسر داود پادشاه اورشلیم معرفی میکند، مبتنی بوده است. (26) اما دانشمندان جدید این اندیشه را به شدت رد میکنند و تاریخ نگارش آن را زمانی بسیار متأحر میدانند. (27) برخی از آنان میگویند ادبیات این کتاب و نیز برخی از ماجراهایی که در آن نقل شده حکایت از این دارد که زمانی بین 400 و 200 ق. م. نوشته شده است. (28) برخی دیگر ردپای اندیشه یونانی را در این کتاب یافته و نگارش آن را به دورهی پس از اسکندر مقدونی منسوب کردهاند. (29)
6. کتاب مراثی ارمیا
کتاب مراثی ارمیا مرثیهای است برای شهر اورشلیم و معبد آن و قوم اسرائیل که پس از تخریب اول معبد در سال 586 قبل از میلاد به وسیله حکومت بابل به مصیبت و بلا دچار شدند. نویسندهی کتاب از بدبختی قوم و از اینکه خداوند بر قوم اسرائیل و شهر اورشلیم خشم گرفته و به آنان رحم نکرده است، مینالد. اما نویسنده این بلاها و مصایب را نتیجهی اعمال ناپسند قوم میداند و از خداوند طلب بخشایش و رحمت میکند.
در سنت این کتاب را قاطعانه به ارمیای نبی، که خود شاهد این حوادث بوده است، نسبت میدهند، اما نقادان جدید میگویند در خود کتاب هیچ شاهدی بر این مدعا وجود ندارد، اما از خود کتاب بر میآید که نویسنده یا نویسندگان آن معاصر وقوع حوادث بودهاند. (30) پس به لحاظ زمانی میتوان آن را به ارمیای نبی نسبت داد. اما برخی معتقدند که روش نگارش این کتاب با روش نگارش نوشتههای ارمیا بسیار متفاوت است و اندیشههایی در این کتاب مطرح شده است که این نبی نمیتواند آنها را قبول داشته باشد. بنابراین نقادان جدید انتساب آن به ارمیا را رد میکنند. (31)
پینوشتها:
1. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 3، ص 15؛ المدخل الی العهد القدیم، ص 312.
2. گنجینهای از تلمود، ص 161.
3. Harper’s Bible Dictionary, p. 834.
4. The Jewish Religion: A Companion, p. 395.
5. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 3، ص 15.
6. سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 145؛ قاموس کتاب مقدس، ص 795.
7. قاموس کتاب مقدس، ص 796-797.
8. همان جا.
9. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 3، ص 14.
10. همان، ج 3، ص 55-57.
11. قاموس کتاب مقدس، ص 102.
12. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 3، ص 55-56؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 830.
13. سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 146.
14. همان، ص 145؛ The Oxford Companion to the Bible, p. 624.
15. همان، ص 149-150؛ الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 3، ص 56.
16. گنجینهای از تلمود، ص 161؛ سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 149.
17. The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 728.
18. سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 153؛ The Oxford Companion to the Bible, p. 310.
19. همان، ص 149.
20. همان، ص 154.
21. The Jewish Religion: A Companion, p. 475.
22. loc. cit.
23. loc. cit; The New International Dictionary of the Bible, p. 956.
24. The Jewish Religion: A Companion, p. 139.
25. The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 434.
26. The New International Dictionary of the Bible, p. 290.
27. loc. cit., The Jewish Religion: A Companion, p. 139.
28. المدخل الی العهد القدیم، ص 335.
29. سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 162.
30. Ibid., p. 312.
31. سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 158؛ الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 3، ص 293.
منبع مقاله :
سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم؛ (1396)، بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی – مسیحی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، پژوهشکدهی تحقیق و توسعهی علوم انسانی، چاپ اول.