قرآن مجيد بعضي از جنگهاي پيامبر – صلي الله عليه و سلم- را صريحاً نام ميبرد، كه عبارتند از: جنگهاي بدر، احزاب، حنين، داستان 9 جنگ ديگر را بدون ذكر نام جنگ بيان ميكند كه از شأن نزولها و از بيان مفسران ميفهميم كه مربوط به چه جنگهاي پيامبر اسلام – صلي الله عليه و سلم- است و آن جنگها عبارتند از: فتح المبين، حمراء الأسد، بني مصطلق، بنيقريظه، خيبر، احد، تبوك، بنينضير، ذات السلاسل.
الف ـ جنگهايي كه نام آنها در قرآن آمده است:
1 ـ جنگ بدر: « وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ[1]»
خداوند شما را در جنگ بدر ياري كرد و بر دشمنان خطرناك پيروز ساخت در حالي كه شما نسبت به آنان ناتوان بوديد. پس از خدا بترسيد ( و در برابر دشمن مخالفت فرمان پيامبر نكنيد ) تا شكر نعمت او را به جا آورده باشيد. و نيز داستان جنگ بدر در چندين آيه از قرآن بدون اشاره به اسم آن آمده[2] [3].
2 ـ جنگ احزاب: آنها گمان ميكنند هنوز لشكر احزاب نرفتهاند، و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست مي دارند و در ميان اعراب باديهنشين پراكنده و پنهان شوند و از اخبار شما جويا گردند و اگر در ميان شما باشند جز اندكي پيكار نمي كنند.[4]3 ـ جنگ حنين: خداوند شما را در جاهاي زيادي ياري كرد و بر دشمن پيروز شديد و در روز حنين نيز ياري نمود، در آن هنگام كه فزوني جمعيتتان شما را مغرور ساخت، ولي اين فزوني جمعيت هيچ بدردتان نخورد و زمين با همهي وسعتش بر شما تنگ شد سپس پشت به دشمن كرده فرار نموديد.[5]ب ـ جنگهايي كه داستان آنها بدون ذكر نام در قرآن ذكر شده است:
1 ـ حمراء الاسد: آنها كه دعوت خدا و پيامبر – صلي الله عليه و سلم- را پس از آن همه جراحاتي كه به ايشان رسيد اجابت كردند (و هنوز زخمهاي ميدان احد التيام نيافته بود، به سوي ميدان حمراء الاسد حركت نمودند) براي كساني از آنها ، كه نيكي كردند و تقوا پيشه گرفتند، پاداش بزرگي است.
2 ـ جنگ بنيقريظه: در سورهي احزاب، آيات 27 ـ 25
3 ـ جنگ بني مصطلق: در سورهي حج، آيات 2 و 1.
4 ـ جنگ خيبر: در سورهي فتح، آيهي 20.
5 ـ فتح المبين: در سوره فتح، آيهي 24.
6 ـ تبوك: در سورهي آل عمران، آيهي 166.
7 ـ احد: در سورهي توبه، آيهي 117.
8 ـ جنگ ذات السلاسل: در سورهي عاديات، آيات 5 ـ 1.
9 ـ جنگ بنينضير: در سورهي حشر، آيات 7 ـ 1.[6]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. منتهي الامال، ج1، شيخ عباس قمي.
2. فرازي از تاريخ پيامبر اسلام، جعفر سبحاني.
3. بحار الانوار، محمد باقر مجلسي، ج19، ص168، باب8.
4. اعلام الوري، فضل بن حسن طبرسي، ص72، باب4، ذكر جنگ هاي پيامبر.
پي نوشت ها:
[1] ـ آل عمران/123.
[2] ـ انفال/7، 8، 9 و 10و 42 ـ 44.
[3] ـ ر.ك؛ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ بيست و پنجم، 1376، ج 3، ص 77 ـ 80 و رسولي محلاتي، سيدهاشم، تاريخ انبياء، انتشارات علميه اسلاميه، چاپ شمشاد، چاپ دوم، 1364، ج 3، ص 300 ـ 310.
[4] – مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، همان، ج 17، ص 241 ـ 245 و رسولي محلاتي، سيد هاشم، زندگاني پيامبر(ص)، تاريخ انبياء، همان، ج 3، ص 421 ـ 425.
[5] ـ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، همان، ج 7، ص 336 ـ 347 و رسولي محلاتي، سيد هاشم، تاريخ انبيا، همان، ج 3، ص 571 ـ 582.
[6] ـ ر.ك: رسولي محلاتي، سيد هاشم، تاريخ انبيا، انتشارات علميه اسلامي، ج3، ص401 ـ 381.