خانه » همه » مذهبی » نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (3)

نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (3)

نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (3)

صاحب جواهر (به پيروى از سيدبن طاووس دركتاب فرج المهموم) تعداد فراوانى از منجمان مسلمان اعم از شيعه و سنى و تعدادى از مؤلفان نجوم از فريقين را ذكر كرده و احيانا اشاره‏اى به تاليف، پيش‏گويى‏ها، و به واقع اصابت كردن نظر و حكم آنان پرداخته است.

3d12f491 e132 42d4 856e f8eee7dcb17d - نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (3)

0010897 - نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (3)
نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (3)

 

نويسنده:على زمانى

 

منجمان مسلمان و مؤلفان نجوم
 

صاحب جواهر (به پيروى از سيدبن طاووس دركتاب فرج المهموم) تعداد فراوانى از منجمان مسلمان اعم از شيعه و سنى و تعدادى از مؤلفان نجوم از فريقين را ذكر كرده و احيانا اشاره‏اى به تاليف، پيش‏گويى‏ها، و به واقع اصابت كردن نظر و حكم آنان پرداخته است.
ما هم در اين نوشته به پيروى از اين دو بزرگوار آن‏چه را ذكر كرده‏اند به اختصار مى‏نگاريم; زيرا داراى نكات علمى فراوان و از تجربه‏هاى سودمند سرشار است.
1. «حسن بن موسى نوبختى‏» (م 302 يا 310ق) بزرگ‏ترين شخصيت‏شيعه در نجوم، فلسفه، كلام اماميه و از اركان ترقى فكرى و علمى عصر خود به شمار رفته است، به گفته سيدبن طاووس او عالم به دانش نجوم، و در اين علم امام و پيشوا بوده و كتاب «الرصد على بطليموس‏» را به نگارش آورده است. (56)
2. «موسى بن حسن نوبختى‏» كه چهره‏اى درخشان در نجوم است. (57)
3. ابراهيم بن حبيب بن سليمان فزارى‏» (م 161ق) «فزارى‏» از اصحاب امام صادق و كاظم عليهما السلام به عنوان منجم بزرگ شيعه نخستين دانش‏مند مسلمانى است كه دست‏به ساخت اسطرلاب زد و قبل از او در اسلام كسى به چنين توفيقى نايل نيامده بود او قصيده‏اى در اخترشناسى سروده و يكى از كتاب‏هاى او «تسطيح الكره‏» است كه به گفته «قفطى‏» همه دانش‏مندان اسلام از آن استفاده برده‏اند. (58)
4. «جابربن حيان‏» جابر يكى از برجسته‏ترين شاگردان امام صادق عليه السلام است كه امروزه او را «پدر شيمى‏» مى‏خوانند وى غير از تاليفات فراوان در علم شيمى كتاب‏هايى نيز در هيئت، نجوم و رياضى از خود به يادگار گذاشته‏است، از جمله كتاب‏هاى: «الشمس، القمر، السماء، روحانيت عطارد، المريخ، الزحل و عطارد» . جابر مقالات زيادى در زمينه تاثير كواكب و افلاك و بروج بر عالم ماده و طبيعت (كون و فساد) و تاثير ورود هر سياره به برج‏هاى فلكى را بر جهان ماده; همانند: ميوه‏ها، نوزادان، خشك‏سالى، آب‏سالى بادهاى سوزان، بادهاى سرخ و زرد، پيدايش معادن كبريت و ياقوت، داروها و عقاقير را ياد آور شده است. (59)
5. «محمدبن ابراهيم فزارى‏» (م 181ق) استاد نجوم بوده چنان كه جعفر بن يحيى بن خالد برمكى در حق او گفته است: وى كسى است كه تاكنون مانند او در نجوم يافت نشده. (60)
6. «احمدبن محمدبن خالد برقى‏» (م حدود 274) از موثقين معاصر امام جواد و هادى عليهما السلام بوده و مهارت شگفتى در عربيت داشته است. (61)
7. «احمد بن محمدبن طلحه‏» او را «عاصمى‏» نيز گفته‏اند. او كوفى بوده در حديث موثق به شمار آمده و در بغداد زيسته و از بهترين مؤلفات او كتاب نجوم و «مواليد ائمه عليهم السلام‏» است. (62)
8 . «جلورى بصرى‏» .
9. «محمدبن ابى عمير» (م 217ه.) موثق‏ترين راوى نزد عامه و خاصه، جليل القدر، يگانه عصر خود و از اصحاب امام موسى بن جعفر، امام رضا، و امام جواد عليهم السلام است. وى داراى 94 كتاب در رشته‏هاى مختلف علوم اسلامى و يكى از آن‏ها نجوم است. (63)
10. «فضل بن ابى‏سهل نوبختى‏» بنا به نوشته سيدبن طاووس و صاحب جواهر، «فضل‏» كسى بود كه خطاى اخترشناسان را به مامون عباسى خبر داد و گفت: ساعتى كه براى ولايتعهدى حضرت رضا عليه السلام انتخاب كرده‏اند، اشتباه است و اين كار به سامان نمى‏رسد مامون او را از اين سخن منع كرد و گفت: مبادا به كسى اين راز را فاش سازى و گرنه در امان نخواهى بود فضل فهميد كه منجمان به فرمان مامون اين ساعت را عمدا برگزيده‏اند. (64)
11. «حسن بن سهل نوبختى‏» وى در نجوم كتاب «الانواء» را نوشت. (65)
12. «محمدبن مسعود عياشى‏» وى مردى موثق، عادل و در دانش از چشم و چراغ‏هاى شيعه به شمار رفته است، وى تاليفاتى در علم رجال، نجوم، طب از خود به يادگار گذاشته است. (66)
13. «على بن حسن علوى‏» معروف به «ابن اعلم‏» (324- 375ق) وى از دانش‏مندان نامى فلك، نجوم و اخترشناسى است ابن اعلم در هندسه، سير كواكب، و موسيقى به روش «فيثاغورث‏» استاد مسلم است و زيج او در نجوم به زيج «ابن اعلم‏» شهرت يافت. (67)
14. «على بن حسين مسعودى‏» (م حدود 345ه) صاحب تاريخ معروف «مروج الذهب‏» و رساله‏اى به نام «اثبات الوصية لعلى بن ابيطالب‏» . (68)
15. «ابو خالد سجستانى‏» كسى بود كه علم نجوم او را به شهادت حضرت موسى‏بن جعفر عليه السلام راه‏نمايى كرد و او را واداشت از واقعيت دست‏برداشت. (69)
16. «فضل بن سهل نوبختى‏» فضل وزير مامون و اخترشناسى چيره‏دست‏بود، وى هنگام جنگ بين امين و مامون به مامون گفت: پيروزى از آن تواست در اثناى پيكار عرصه بر لشگر مامون تنگ آمد و مامون آهنگ فرار كرد، اما «فضل‏» او را دل‏دارى داد و گفت: پيروزى قطعا با تواست، و اندكى تامل كن. در اين وقت‏بود كه لشگر مامون به فرمان «طاهر» با يورشى همه جانبه تومار لشگر امين را در هم پيچيده پيروز شدند و پس از ساعتى سر فرمانده لشگر امين را نزد مامون آوردند. (70)
17. گروه ديگرى از منجمان و مؤلفان نجوم كه سيدبن طاووس و سپس صاحب جواهر از آنان نام به ميان آورده و تاليفاتشان را ذكر كرده عبارت‏اند از «يحيى برمكى‏» ، «جعفر برمكى‏» ، «پوران متيه‏» و… . (71)
18. «ابوريحان بيرونى‏» (362- 440) يكى از برجسته‏ترين دانش‏مندان فن هيئت و نجوم به شمار مى‏رود و تاليفات بسيار مهم و سودمندى از خود به يادگار گذاشت همانند: «مقاليد الهيئة‏» ، «اسطرلاب كرى‏» ، «التفهيم لاوائل صناعة التنجيم‏» ، «قانون مسعودى‏» ، «استيعاب الوجوه الممكنه‏» ، «فى صنعة الاسطرلاب‏» او در اين كتاب اخير بيش‏تر اقسام و انواع اسطرلاب‏ها را نام مى‏برد و مخترع و كيفيت‏ساختن و عمل كردن هر يك از آن‏ها را با قواعد علمى و عملى بسيار دقيق شرح داده است.
از جمله در باب اسطرلاب «زورقى‏» كه مخترعش «ابو سعيد احمد بن عبدالجليل سجزى‏» ، معاصر عضدالدوله ديلمى است. او چون معتقد به حركت زمين بوده است، اين اسطرلاب را براساس حركت وضعى زمين ساخته است و مى‏گويد: «و قدرايت لابى سعيد السجزى اصطرلابا من نوع واحد بسيط غير مركب من شمالى و جنوبى سماه الزورقى فاستحسنته جدا لاختراعه اياه على اصل قائم بذاته مستخرج مما يعتقده بعض الناس من ان حركة الكلية المرئية الشرقيه هى للارض دون الفلك…» . (72)
گفتنى است، ابو ريحان به وزان و تقليد مجسطى (ترتيب، تصنيف حساب) تاليف بطلميوس، كتاب «قانون مسعودى‏» را به نگارش آورد مجسطى در توصيف آسمان، مدارات نجوم، تقويم شمسى، حركات آفتاب و ماهتاب و راه‏هاى حساب آن‏ها، مواضع نجوم، برهان بركروى بودن زمين و آسمان، ميل فلك البروج، اختلاف عرض شهرها و… گفت و گو مى‏كند. اين كتاب در زمان هارون الرشيد به عربى ترجمه شد، و در زمان مامون نيز دوباره ترجمه گشت و تعداد فراوانى از منجمان برآن شرح، حاشيه، تحرير، و نقد نوشتند شمارى از آنان در ذيل مى‏آيد: ابوالعباس فضل بن حاتم نيريزى، محمدجابر بتانى، محى‏الدين، حكيم مغربى (م‏680ه) و احمد بن كثير فرغانى، ليكن بهترين تحرير از خواجه نصيرالدين طوسى رحمه الله به نام «تحرير مجسطى‏» است.
19. «ابوسعيد، عبدالجليل سجزى‏» (م 414ه) او مدتى در دربار احمدبن محمدسيستانى از بقاياى امراى صفارى كه در سيستان حكومت داشت، زيست و مدتى در شيراز در دستگاه عضدالدوله ديلمى بود.
وى مخترع نوعى از اسطرلاب به نام «زورقى‏» است كه بر مبناى حركت وضعى زمين ساخته شد و ابوريحان بيرونى آن را بسيار تحسين و تمجيد نمود. (73)
سجزى با اين اسطرلاب عملا خط بطلان بر «هيئت‏بطلميوس‏» كشيد و زمين را از سكون و عدم حركت‏بيرون آورد و ديگر در مركز عالم ساكن نگه نداشت، آن‏سان كه بطلميوس و پيروان او مى‏پنداشتند. جالب اين كه بيرونى نيز او را در اين فكر و كار تشويق و تمجيد نموده است.
20. «ابن هيثم، ابوعلى، حسن بن حسن بصرى‏» از هم روزگاران ابوريحان و از نوابغ بزرگ و دانش‏مندان رياضى است كه مخصوصا در هندسه و مناظر و مرايا تاليفات بى‏نظير دارد و يكى از سرمايه‏هاى بزرگ علوم و معارف جديد همان تاليفات ابن هيثم است. ساخت و اختراع عدسى محدب ذره‏بين از جمله مخترعات ابن هيثم است وى مى‏گفت: خروج شعاع از جسم مبصر است (بفتح صاد جسم ديده شده) به مبصر (بكسر صاد بيننده) نه برعكس (چنان كه گروهى از حكماى طبيعى معتقد بودند) . و همين عقيده ابن هيثم مورد توجه علماى امروزى است. (74)
21. گروه بزرگ ديگرى از منجمان، مؤلفان نجوم و صاحبان رصد كه آثار آنان در سرتاسر جهان منتشر شد و برخى از آن‏ها به زبان‏هاى زنده دنيا ترجمه گرديد و تحولى شگرف در پيش‏برد نجوم پديد آورد، عبارت‏اند از:
«يعقوب بن طارق‏» (م 178ه) وى از نجوميان دربار منصور بود و كتاب «سند هند» را از هندى به عربى ترجمه و كتاب‏هايى در تعيين وقت، جداول فلكى به نگارش آورد.
«على بن عيسى‏» ملقب به «اسطرلابى‏» . وى اسطرلاب را شرح و تفصيل كرد.
«خالد بن عبدالملك‏» او در دمشق خورشيد را رصد كرد.
«محمدبن خالد بن عبدالملك‏» وى كتابى به نام «اسطرلاب مسطح‏» و چند جدول فلكى تدوين كرد.
«ابو سعيد ضرير» كتابى در چگونگى رسم خط زوال، خط شمال و جنوب تاليف نمود.
«عباس بن سعيد جوهرى‏» ايشان از اصحاب رصد «شماسيه‏» بغداد بود، و «زيج جوهرى‏» را تاليف نمود ديگر هم‏كاران او به اين ترتيب بودند: سند بن على، خالدبن عبدالملك مروزى، يحيى بن ابى منصور، اين گروه نخستين افرادى هستند كه در جهان اسلام رصدخانه برپا كردند.
«ابو العباس، احمد بن محمد فرغانى‏» از زمان مامون تا زمان متوكل عباسى را درك كرد و تعداد زيادى تاليفات نجومى از خود به يادگار گذاشت، مانند «الحركات السماوية و جوامع علم النجوم‏» اين كتاب مهم در قرن دوازده ميلادى به لاتين ترجمه و در قرن 15 و 16 در اروپا چاپ گرديد و در شمار يكى از مراجع مهم كتاب‏هاى درسى فلكى نجومى اروپا در آمد.
«احمد بن عبدالله حبش مروزى‏» از فلكى‏هاى مشهور زمان مامون است. او داراى سه تاليف مهم «الزيج الدمشقى‏» ، «الزيج المامونى‏» و «العمل بالاسطرلاب‏» است.
«يحيى بن ابى منصور» (م 230ه) ايرانى تبار و از مشهورترين اصحاب رصد «شماسيه‏» و نخستين كسى است كه هر درجه را به شش صورت تقسيم نمود تا حساب‏ها كاملا دقيق باشند.
«محمدبن موسى خوارزمى‏» (م 235ه) از منجمان بسيار بزرگ و داراى چند زيج و كتاب‏هاى ديگر در زمينه‏هاى اسطرلاب، و صاحب كتاب رياضى مشهور «جبر و مقابله‏» … است.
«بنوشاكر» فرزندان موسى شاكر – يعنى محمد، احمد و حسن – محمد در ميان اين سه برادر سر آمد بود.
«حسين كرمانى‏» او در زمان مامون دست‏به تاليف «الزيج المامونى‏» زد و جداول «تقريبات الميل‏» را تاليف نمود.
«بنو صباح‏» فرزندان صباح، محمد، ابراهيم و حسن، محمد كتابى به نام «صنعة الاسطرلاب‏» تاليف كرد; اما ابراهيم آن را به اتمام رسانيد، و حسن، دانش‏مند هيوى و هندسى بود و كتاب «العمل بذات الحلق‏» يا «الزيج المخترع‏» را به نگارش در آورد.
«ابوالفضل، فضل بن حاتم نيريزى‏» دانش‏مند بزرگ نجوم و هيئت و صاحب كتاب‏هاى متعدد از جمله «الزيج الكبير» ، «الزيج الصغير» ، «الاسطرلاب الكرى‏» و «الزيج معتضدى‏» است كه به نام معتضد عباسى تاليف نمود. (75)
22. «خواجه نصيرالدين طوسى‏» (597- 672ق) وى ملقب به «استاد البشر و عقل حادى عشر» از سرآمدان دانش‏مندان جامع معقول و منقول ايران به حساب مى‏آيد. وى نخست‏به دربار «ناصر الدين عبدالرحيم‏» ، حكم‏ران قهستان راه يافت و «اخلاق ناصرى‏» را به نام او تدوين كرد، ناصر چندى بعد او را به قلعه الموت نزد «علاءالدين محمد» هفتمين خليفه حسن صباح برد و چون هلاكوخان مغول عزم تسخير قلعه‏هاى اسماعيليه كرد خواجه به دربار هلاكو راه يافت و از مقربان و معتمدان وى گشت او در سال 657ق به بناى رصدخانه مراغه مشغول شد و به فرمان هلاكو جميع اوقاف ممالك ايلخانى تحت اختيار او قرار داده شد و بدين وسيله هزينه رصدخانه تامين گشت. او ابزار و آلات رصدخانه را تهيه كرد و خلاصه اعمال و رصدهاى خود و ياران خويش را در كتاب «زيج ايلخانى‏» تدوين نمود هم‏چنين كتاب‏خانه بزرگى برپا كرد و كتاب‏هاى فراوانى كه در معرض دستبرد تاتار و در شرف تلف شدن بود فراهم آورد بدين نحو حدود چهارصدهزار (000/400) كتاب در آن جا جمع كرد.
خواجه كتاب‏هاى فراوانى در زمينه‏هاى نجوم، ستاره‏شناسى، هيئت، تقويم، اسطرلاب، هندسه، رياضى، مناظر و مرايا، نورشناسى، قبله‏شناسى، معدن‏شناسى، اخلاق، فلسفه، كلام، فقه، عروض، عرفان و… به نگارش در آورد كه در اين ميان يكى از مهم‏ترين كارهاى خواجه «تحرير مجسطى‏» است. (76)

پی نوشت ها :
 

56. فرج المهموم، جواهر الكلام و فلاسفه شيعه، عبدالله نعمه، ترجمه غضبان‏ص 179 (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى 1367ش) .
57. همان.
58. همان، ص 109.
59. تاريخ التنجيم عند العرب (مؤسسه عزالدين 1414ه) ص 347.
60. همان، ص 177.
61. روضات الجنات (نشر اسماعيليان، قم) ج 1، ص 44.
62. موسى زنجانى، الجامع فى الرجال (چاپ پيروز، قم) ص 157; فلاسفه شيعه، ص 89 .
63. تسترى‏قاموس الرجال (نشر الكتاب 1387) ج 8، ص 8 .
64. جواهر الكلام، ج 22، ص 107 به بعد; سيدمحسن امين، اعيان الشيعه، ج 2، ص 93.
65. فرج المهموم، ص 121 به بعد.
66. تسترى، قاموس الرجال، ج 8، ص 376.
67. فلاسفه شيعه، ص 311.
68. قاموس الرجال، ج 6، ص 469.
69. فرج المهموم، باب 5، ص 121.
70. همان، ص 133.
71. فرج المهموم، باب 5 و جواهرالكلام، ج 22، ص 106 به بعد.
72. التفهيم لاوائل صناعه التنجيم، به كوشش همايى (انتشارات بابك 1362ش) ص 297.
73. التفهيم، مقدمه، ص 78.
74. همان، ص 83، 97.
75. ر.ك: تاريخ التنجيم عند العرب، ص 176 به بعد و فرج المهموم، باب 5.
76. ر.ك: دهخدا، لغت نامه، ماده نصير.
 

منبع: www.naraqi.com
ادامه دارد…

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد