در جواب اين سئوال لازم است به نكات زير توجه شود:
1. بر فرض كه يقين داشته باشيد كه اموالِ بعضي از نزديكانتان مخلوط به رباست، لازمهاش تعيين به حرام بودن غذايي كه در برابر شما ميگذارند نيست[1] زيرا چه بسا مالي كه از راه ربا بدست آمده را در امور ديگر زندگيشان مصرف كرده اند و اين غذا را از مالِ حلال تهيه ديدهاند. و تحقيق اينكه آيا اين غذا از مالِ حلال تهيه شده و يا از مالِ حرام، بر شما واجب نيست.
2. تا يقين به حرام بودن چيزي از اموال آنها (مثل غذايي كه در برابر شما ميگذارند) پيدا نكردهايد، استفاده شما اشكال ندارد[2] و بالطبع تأثير منفي نيز نخواهد گذاشت.
3. اگر يقين داريد خُمسِ غذا پرداخت نشده، ميتوانيد با اجازة حاكم شرع از آن غذا استفاده كرده و بعداً خُمسِ آن را بپردازيد. امّا اگر بدانيد كه آن غذا از پولِ ربا تهيه شده، استفاده از آن جايز نيست و در صورت استفاده، بايد به اشخاصي كه از آنها ربا گرفته شده مراجعه كنيد و پول غذاي مصرفي را به آنها بدهيد و اگر اين اشخاص را نمي شناسيد از طرف آنان صدقه بدهيد.
4. مي توان با اين نوع نزديكان، به گونهاي صلهرحم را انجام دهيد كه لازمهاش وقوع در گناه نباشد مثلاً زمان زيادي را در خانه آنها ننشينيد تا اينكه آنها نيز از شما پذيرايي كنند و يا اينكه با تماس تلفني يا اس ام اس يا ايميل و نامه احوال آنها را جويا شويد و يا در روزهايي كه روزه هستيد از آنها ديدن كنيد.
5. با اينكه صله ارحام در اسلام اهميت ويژهاي دارد ولي جاي گفتگو نيست كه انجام هر فريضهاي مشروط به اين است كه مسائل مهمتر از آن از بين نرود، موضوع صلهرحم نيز از اين قانون، مستثنا نيست. هرگاه ارتباط و رفت و آمد با كساني كه در مسير زندگي خود مقررات مذهبي را رعايت نميكنند، سبب شود كه آنان در وضع زندگي خود تجديدنظر كنند و كم كم به اصول و موازين مذهبي پايبند شوند و يا لااقل اين رفت و آمد اثر سوئي در روحية خود انسان و وضع خانوادة او نگذارد، در اين صورت رعايت پيوند خويشاوندي لازم است و بايد اين فريضة الهي را انجام داد. ولي اگر برعكس به جاي اين كه انسان در روحية آنها اثر بگذارد، معاشرت با آنان سبب شود كه انسان تحت تأثير افكار و روحيات فاسد و زندگي آلودة آنان قرار گيرد، در اين صورت چون سعادت او در خطر است ناچار بايد اين فريضه را به خاطر يك امر مهم به طور موقّت ترك گويد.[3]
پي نوشت ها:
[1] . خامنه اي، سيدعلي، رساله اجوبة الاستفتائات، تهران، انتشارات بين المللي الهدي، ج 1، ص 281.
[2] . همان.
[3] . مكارم شيرازي، ناصر و سبحاني، جعفر، پاسخ به پرسشهاي مذهبي، قم، مدرسة الامام علي بن ابيطالب، ص 466.