طلسمات

خانه » همه » مذهبی » نسبت عمران پدر موسي و عمران پدر مريم چگونه است و آيا مريم مادر عيسي ـ عليه السّلام ـ از نسل بني اسرائيل است؟

نسبت عمران پدر موسي و عمران پدر مريم چگونه است و آيا مريم مادر عيسي ـ عليه السّلام ـ از نسل بني اسرائيل است؟

ذكر اين مقدمه لازم است كه اسرائيل لقب حضرت يعقوب مي باشد و به اولاد حضرت يعقوب «بني اسرائيل مي‌گويند: تعداد اولاد حضرت یعقوب دوازده نفر بوده است و اين تعداد در قرآن هم ذكر شده است؛ زيرا حضرت يوسف در خواب ديد كه «… يازده ستاره و خورشيد و ماه…»[1] در برابرش سجده مي كنند و هنگامي كه پدر و مادر و برادران آن حضرت بعد از ساليان دراز براي ملاقات وي به مصر رفتند و در مقابل وي سجده كردند حضرت يوسف فرمود: «… اين تعبير خوابي است كه قبلاً ديدم…»[2] بنابراين معلوم مي شود ‌‌(برادران) حضرت يوسف يازده نفر بوده اند. يعني به شماره يازده ستاره اي كه در خواب ديده بود و به اضافه خود حضرت دوازده نفر مي شوند. نام اين دوازده نفر كه در منابع اسلامي ذكر شده به ترتيب ذيل است: 1. روبيل. 2. شمعون. 3. لاوي. 4. يهود. 5. ريالون. 6. يشجر. 7. يوسف. 8. بنيامين. 9. دار 10. يقنالي. 11. حاد. 12. اشر.[3] اين دوازده نفر هر كدام اولادي پيدا كردند و قبايل دوازده گانه بني اسرائيل، فرزندان و اولاد همين دوازده برادر بودند و به نام آنها شناخته مي شوند.
با توجه به مقدمه فوق بايد گفت: طبق منابع اسلامي حضرت موسي فرزند شخصي به نام عمران بوده است كه وي نيز فرزند يصهر بن ماهث بن لاوي بن يعقوب مي باشد. بنابراين حضرت موسي از طايفه لاوي مي باشد و لاوي هم از فرزندان حضرت يعقوب و از برادران حضرت يوسف بوده است.[4] حضرت مريم نيز دختر شخصي است به نام «عمران» كه اين شخص يكي از انبياء بني اسرائيل بوده[5] و قرن ها حدود 18 قرن بعد از عمران، پدر حضرت موسي به دنيا آمده و زندگي كرده است و نام پدر وي اشهم بن امون مي باشد، كه با سلسله مراتب به حضرت سليمان و داود ـ عليها السّلام ـ مي رسد. يعني عمران پدر حضرت مريم ـ عليه السّلام ـ از اولاد حضرت داود مي باشد. و حضرت داود هم از اولاد يهودا، فرزند حضرت يعقوب و برادر لاوي مي باشد.[6] بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه عمران پدر حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ و نيز عمران پدر حضرت مريم ـ عليه السّلام ـ هر دو از طايفه بني اسرائيل و از اولاد يعقوب و ابراهيم ـ عليه السّلام ـ مي باشند. يعني هر دو از طايفه بني اسرائيل هستند، با اين تفاوت كه بين آنها قرن ها فاصله وجود دارد. بعلاوه اينكه عمران پدر حضرت موسي از قبيله لاوي و عمران پدر حضرت مريم از قبيله يهودا مي باشد.
در نهايت بعد از دست يافتن به اين مطلب كه اين دو نفر هر دو از بني اسرائيل هستند، ذكر اين نكته هم لازم است كه كتاب هايي كه به ذكر سلسله نسب انبياء مي پردازند معمولاً در شكل و تلفظ اسامي با هم اختلاف دارند و پيدا كردن يك عقيده مشترك در تعداد افراد يك قبيله و شكل و تلفظ اسامي آنها كاري مشكل و قريب به محال است و به دست آوردن اطلاعات ريز و جزيي در اين زمينه بسيار مشكل و با بازده كم مي باشد. دربارة مورد فوق هم تنها فايده و استفاده اي كه از آن مي توان انتظار داشت، پيدا كردن منظور آية قرآن است كه مي فرمايد: «خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برتري داد.»[7] در مورد تعيين مراد آيه فوق، از آل عمران، سه قول وجود دارد. برخي معتقدند كه منظور از آل عمران، حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ است و برخي ديگر گفته اند: منظور اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ مي باشد، چرا كه نام پدر آن حضرت عمران ذكر شده و برخي ديگر نيز مراد قرآن از آل عمران را، حضرت مريم و حضرت عيسي دانسته اند.[8] و هر سه براي گفتار خود قرائني ذكر كرده اند. و حتي علامه طباطبايي با ذكر ادله اي قول سوم را بهتر دانسته و آن را مورد تأييد قرار داده است.[9] لكن بايد توجه داشت كه چون خداوند در آية مذكور ابتدا از آل ابراهيم ـ عليه السّلام ـ نام برده، اقوال سه گانه هيچ منافاتي با هم پيدا نمي كنند و شايد هر سه قول هم صحيح باشد؛ زيرا هم عمران پدر موسي ـ عليه السّلام ـ از اولاد ابراهيم است و هم عمران پدر حضرت مريم و هم عمران پدر حضرت علي ـ عليه السّلام ـ . بنابراين هر سه اين افراد در ضمن آل ابراهيم از برگزيدگان مي باشند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. منهج الصادقين، ج 2، ص 212.
2. ترجمة الميزان، ج 3، ص 262 و 261.
3. مجمع البيان، ج 4، ص 41.

پي نوشت ها:
[1] . يوسف/4.
[2] . يوسف/100.
[3] . ر. ك: مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، دار احياء التراث العربي، بيروت، چاپ سوم، 1043 ق، ج 12، ص 220.
[4] . همان، ج 12، ص 120.
[5] . همان، ج 14، ص 194.
[6] . كاشاني، فتح الله، منهج الصادقين، (كتابفروشي اسلاميه،  چاپ دوم، 1344)، ج 2، ص 212.
[7] . آل عمران/ 33.
[8] . ر. ك: طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان، ترجمه گروهي، تهران، انتشارات فراهاني، چاپ اول، 1350 ـ 136، ج 4، ص 41 و ترجمه الميزان، ج 3، ص 262.
[9] . طباطبايي، محمدحسين، الميزان، ترجمه محمدباقر موسوي همداني، قم: انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم 1363، ج 3، ص 262.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد