سؤال شما مربوط ميشود به آسيبشناسي اجتماعي نماز، و گسترة وسيعي را در برميگيرد، كه در اين نوشتار مجال بررسي آن نيست امّا آنچه در اينجا لازم است به آن اشاره شود نكات زير است:
1. نمازگريزي، رفتار غالب جامعه ما نيست تا اينكه نشانههاي آن را در سطح كلان اجتماعي و نسبت به همة افراد شناسايي كنيم، بلكه آمارها و تحقيقات ميداني انجام شده نشان ميدهد كه اكثريت افراد جامعه ما اهل نماز هستند. شركت فعّال مردم به ويژه جوانان و نوجوانان در نماز جمعه و جماعات، خود گواه روشني است بر اين مطلب كه تنها عدة قليلي از افراد هستند كه ميتوان آنها را نمازگريز به معناي دقيق كلمه ناميد. البته هستند افرادي كه نماز را سبك ميشمرند و با شرايط و كيفيت لازم انجام نميدهند كه به آن اشاره خواهد شد.[1]2. نشانههاي نمازگريزي را از راههاي متفاوت ميتوان تشخيص داد از جمله طرح پرسشنامه و سنجش ميزان علاقمندي و پايبندي افراد به نماز، مصاحبه و نظر خواهي افراد دربارة نماز، مشاهدة رفتارهاي افراد در جامعه. ما در اين نوشتار به نشانههاي رفتاري نمازگريزي اشاره ميكنيم. به طور كلي نشانههاي نمازگريزي به دو دسته اصلي تقسيم ميشود. 1. نشانههايي كه به طور مستقيم و صريح حكايت از نمازگريزي افراد دارند. 2. نشانههايي كه به نحوي ميتواند نشانه نمازگريزي باشند.
مهمترين نشانههاي نمازگريزي عبارتند از:
1. عدم پايبندي به ارزشهاي اسلامي؛
يكي از بارزترين نشانههاي رفتاري نمازگريزي، قطع رابطه كردن با آفريدگار هستي است. اگر ميبينيم افرادي به مقدسات و ارزشهاي اسلامي پايبند نيستند، اين خود نشانة نمازگريزي است، اگر اهل نماز باشند، قطعاً به ديگر مقدسات و ارزشهاي اسلامي نيز پايبند خواهند بود؛ چون خداوند در قرآن ميفرمايد: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»[2] نيكيها بديها را از بين ميبرد يعني انجام كارهاي خوب هم آثار اعمال زشتي را كه انسان در گذشته مرتكب شده است، از بين ميبرد و هم از انجام اعمال زشت و ناپسند در آينده جلوگيري ميكند. لذا اگر ديديم افرادي به اعمالي كه با نماز منافات دارد اقدام ميكنند، مانند اعتياد، دزدي، دروغ، تهمت و… مي تواند نشانه اين باشدكه اهل نماز نيستند. در جاي ديگر خداوند ميفرمايد: «ان الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنكر».[3] نماز انسان را از فحشاء و منكرات باز ميدارد. افرادي كه به فحشاء و منكرات عادت كردهاند و مرتكب ميشوند، نشانه اين است كه يا اصلاً نماز نميخوانند و يا اگر هم نماز ميخوانند نماز واقعي نيست. خداوند دربارة اينگونه افراد ميفرمايد: كساني كه دوست دارند فحشاء و منكرات در جامعه اسلامي فراوان شود. آنان به عذاب دردناك در دنيا و آخرت گرفتار ميشوند.»[4] برخي از نمودهاي فحشاء و منكرات كه متأسفانه در جامعه ما به ويژه در بين جوانان و نوجوانان ديده ميشود و به نحوي نشانه نمازگريزي هم ميتواند باشد، موارد زير است:
الف: بدحجابي و عدم پوشش مناسب دختران و بانوان:
ب: پوشش و ظاهر نامناسب پسران؛ آرايش موي سر به سبك جوانان منحرف غربي، بكارگيري وسايل تزئيني غير متعارف، گردنبند و ساعت طلا، پوشيدن لباسهايي با نشانهها و عكسهاي خارجي.
ج: ترويج، تكثير، مشاهدة فيلمهاي ويدئويي، ماهوارهاي مبتذل و… .
د: ارتباط نامناسب و غيرشرعي دختران و پسران، مزاحمتهاي خياباني و تلفني.
ه : ايجاد شبهه در مورد مسايل شرعي و نماز؛ مانند اينكه گفته شود، چرا نماز بخوانيم مگر خدا به نماز ما احتياج دارد؟ يا اينكه گفته شود دلت پاك باشد ديگر هر كار ميخواهي انجام بدهي حتي نماز هم نخواني، مسألهاي نيست. تمامي اين رفتارها و گفتارها نشانة اين است كه افراد تقيّد چنداني به نماز ندارند.
2. سبك شمردن و سهلانگاري در نماز؛
ارزشگذاري به نماز، نشانة ايمان به خدا است و بياعتنايي و سهلانگاري، دليل ضعف عشق و علاقه به معنويات و نشانة نمازگريزي است. خداوند دربارة نمازگذاراني كه نسبت به نمازشان سهلانگار و بياعتنا هستند و گاهي ميخوانند و گاهي نميخوانند ميگويد: واي بر آنان.[5] بنابراين افرادي كه به طور دايمي پايبند به نماز نيستند يا در اول وقت نماز نميخوانند و يا نماز را سريع و بدون رعايت آداب و شرايط آن انجام ميدهند. هر كدام تا حدودي نشانه نمازگريزي و عدم علاقه به نماز ميتواند باشد. آنچه بيان گرديد نشانههاي اصلي نمازگريزي است، امّا موارد ديگري نيز وجود دارد كه لزوماً نشانه نمازگريزي نيست امّا به نحوي ميتواند نشانه بياعتنايي به نماز باشد مانند موارد زير:
عدم حضور در مراسم نماز جمعه و جماعت؛
يكي از نشانههاي بياعتنايي به نماز ، شركت نكردن در مراسم نماز جمعه و جماعت بدون عذر و مشكل شرعي است. اگر ميبينيم افرادي هميشه يا اغلب در نماز جمعه و جماعت شركت مينمايند، به اين نتيجه ميرسيم كه به نماز اهميت ميدهند و در ديگر مواقع نيز به احتمال زياد نمازشان را در اوّل وقت به جا ميآورند در مقابل اگر ديديم نماز جمعه يا جماعت در شهري خلوت بود و فقط عدة كمي در مراسم شركت نمودند، نشانة بياعتنايي و بيتوجهي افراد آن شهر و روستا به نماز است و در اين صورت زمينهها و علل آن را بايد جستجو نمود چون بياعتنايي به نماز نيز ممكن است به مرور زمان تبديل به عادت شده و به نمازگريزي منجر شود.
عدم اهتمام به نماز اول وقت
يكي ديگر از نشانه هاي اهميت ندادن به مسأله نماز در جامعه اين است كه افراد در مواقع نماز بجاي آنكه كار خود را تعطيل نموده مشغول نماز شوند ـ البتّه با اين فرض كه اگر كار را تعطيل كنند مشكل خاصي هم پيش نميآيد ـ به كار ادامه دهند، و يا در سطح شهر چه بسا افرادي را مشاهده ميكنيم كه در موقع نماز به تفريح وگشت و گذار و خريد مشغول هستند و يا جوانان و نوجوانان مشغول ورزش و فوتبال هستند، اينها همه به نحوي ميتوانند حكايت از نوعي نمازگريزي و اعتنا نكردن به نماز اول وقت داشته باشند. و يا به تعبير دقيقتر، برخي از اين عوامل ممكن است در مرور زمان به نمازگريزي منجر شود.
آنچه بيان گرديد عمدهترين نشانههاي نمازگريزي و بياعتنايي به فريضة نماز در جامعه ما بود كه با مشاهدة آنها يا به طور مستقيم و يا غير مستقيم ميتوان به نمازگريزي افراد پي برد. اميدواريم خداوند به همة ما توفيق عنايت كند كه هم خود از نمازگزاران واقعي بوده و هم با زمينهها و علل نمازگريزي در جامعه مبارزه نماييم و در نتيجه بتوانيم فرهنگ نماز را در جامعه نهادينه كنيم. انشاءالله.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. دبيرخانة دائمي اجلاس سراسري نماز . نماز و زندگي . ستاد اقامة نماز . 1377 .
2. مجموعه مقالات اجلاس ششم . ستاد اقامة نماز . 1376 .
3. ستاد اقامة نماز . نماز زيباترين جلوة نيايش . ستاد اقامه نماز . 1377 .
پي نوشت ها:
[1] . قرائتي . محسن . نماز حقيقت درخشنده . ص 25ـ21 . ستاد اقامة نماز . 1376 . و نيز مسجد جامعي . احمد . نيايش . شماره 7 و 8 . ص 43ـ37 . ستاد اقامه نماز .
[2] . هود/114 .
[3] . عنكبوت/45 .
[4] . نور/19 .
[5] . ماعون/5 .