منبع و جهانبینی مطلوب در اخلاق همواره یکی از موضوعات پردامنه در نظام اندیشهای فلسفی اخلاق – چه در غرب و چه در حوزه نظری اسلام – بوده است. اخلاق اصالت که بزرگترین آرمان اخلاقی آن؛ آرمان زندگی اصیل است، یکی از نظریات اخلاقی در دوران مدرن فلسفه اخلاق غرب است که منبع اخلاق و ارزیابی باورهای اخلاقی را بر اساس جهانبینی مدرن عصر روشنگری، درونیات انسان اعم از لذت، رضایت، عقل، کسب استقلال و … دانسته و امور متافیزیکی نظیر دین و خدا و عینیات خارجی را فاقد منبعیت به شمار میآورد.
این نظریه که عینیت اخلاق و منابع متافیزیکی آن نظیر دین را زیر سؤال میبرد، با نادیدهانگاری نظامهای اخلاقی پیشین – هم در ارائه نظریات و هم در دستورهای ناظر به عمل- منبع ارزشهای اخلاقی را در قلمرو عواطف و باورهای انسان قرار داده و عقل و میل انسان را محور همهی تصمیمات و احکام اخلاقی بر میشمرد. طرح ایدههایی؛ نظیر انسان خودبنیاد، عقلگرایی، انسانمحوری اومانیستی همگی در جهت نفی و طرد هر نوع مرجعیت دینی، سیاسی و اجتماعی سنتی ارائه و تدوین شدهاند.
این نظریه که عینیت اخلاق و منابع متافیزیکی آن نظیر دین را زیر سؤال میبرد، با نادیدهانگاری نظامهای اخلاقی پیشین – هم در ارائه نظریات و هم در دستورهای ناظر به عمل- منبع ارزشهای اخلاقی را در قلمرو عواطف و باورهای انسان قرار داده و عقل و میل انسان را محور همهی تصمیمات و احکام اخلاقی بر میشمرد. طرح ایدههایی؛ نظیر انسان خودبنیاد، عقلگرایی، انسانمحوری اومانیستی همگی در جهت نفی و طرد هر نوع مرجعیت دینی، سیاسی و اجتماعی سنتی ارائه و تدوین شدهاند.