پس از درگذشت پيامبر گرامي ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ، و اصطکاک فرهنگ اسلامي با انديشه هاي وارداتي رومي و ايراني و هندي، پديده نو انديشي در دين، در مجامع علمي قد برافراشت و گروهي تحت عنوان اصلاح گران ديني و مبارزه با بدعت ها و پيرايه ها، مکتب هايي را پي ريزي کردند، که متأسفانه نه تنها به بدعت ستيزي نيانجاميد، بلکه منشأ يک رشته بدعت هاي تازه بر پيکر ديني گرديد. برخي که از دور شاهد جريان ها هستند، آنان را مصلح و نو انديش مي شمردند.[1] در حا لي که آنان بحق، مصداق اين آيه: آن گاه که به آنان گفته مي شود، از فساد بپرهيزيد، مي گويند، ما اصلاح گران هستيم،[2] مي باشند اخيراً نو انديشي ديني در قا لب (مبارزه با شرک و بدعت) ظهور کرده و از اين عنوان زيبا، که قلب هر موحدي براي آن مي طپيد، در ترويج برداشت هاي فاسد، انحرافي و شخصي خود بهره مي گيرند.
پايه گذار اصلي اين نوع طرز تفکر، احمد بن تيميه حراني دمشقي است که بين سال هاي 662 تا 726 مي زيست، و پس از خاموشي موج انديشه هاي او، بار ديگر در قرن دوازدهم، فردي به نام محمد بن عبد الوهاب نجدي، احياگر انديشه هاي مرده و متروک او گشت و مذهب وهابيّت را بنيان نهاد، در بطن اصول وهابيت امور زير نهفته است: 1ـ خشونت فوق العاده. 2ـ تحميل عقيده. 3ـ تعصب شديد. 4ـ عدم آشنايي با ارزش هاي فرهنگي. 5ـ جمود و مخالفت با هر پديده نوين. 6ـ ضعف منطق و برداشت غلط و نادرست از واژه هاي قرآني. [3]بر اساس اين برداشت غلط و نادرست از واژه هاي قرآني مي توان ويژگي هاي اين مذهب را در سه مسئله خلاصه کرد: 1ـ دعوت به تجسم 2ـ کاستن از مقامات انبياء و اولياي الهي 3ـ تکفير مسلمين. آئين و هابيت به امر مستقيم وزارت مستعمرات انگلستان به منظور ايجاد تفرقه و فتنه و جنگ هاي خونين در راستاي خواست هاي استعمارگران و تأمين منافع آنان، تأسيس گرديد، تا در شرائط حساس به عنوان اهرم فشار بر عليه مسلمانان عموماً و شيعيان خصوصاً از وجود آنان بهره گيرند. از اين رهگذر بود که آنان در راستاي تحقق اهداف استعمار در بدو رسيدن به قدرت در دو مرحله عملي و تبليغاتي وارد عمل شدند، در مقام عمل در سال1244 در يک حرکت حساب شده مراقد و قبور امامان شيعه در بقيع را، به بهانه واهي آثار شرک، ويران کرده و با خاک يکسان نمودند. [4]سپس در سال 1216 به کربلا حمله کردند و هزاران نفر از مردم کوچه و بازار و زنان و کودکان را به قتل رسانده و حرم مطهر امام حسين ـ عليه السلام ـ را ويران کردند، و هر چه يافتند غارت کرده و با خود بردند، و اسم اين کار را جهاد في سبيل الله و مبارزه براي نشر توحيد گذاردند. [5] و آن گاه در سال 1220 به نجف حمله کردند ولي موفق به تسخير شهر نشدند و به غارت روستا هاي اطراف پرداختند. [6]اين عمليات امروز نيز به شکل ديگر ادامه دارد، که نمونه هايي از آن را در حکومت طالبان در افغانستان و در بمب گذاري هاي گروه سپاه صحابه در پاکستان و بمب گذاري هاي گروه القاعده و قتل عام بسيار وحشتناک و بي رحمانه و تخريب حرم عسکريين در عراق، به روشني مي شود ديد.
در مقام تبليغات، علما و مفتي هاي وهابي، در جنگ 33 روزه حزب الله با اسرائيل، فتوا دادند که کمک به حزب الله به خاطر اين که شيعه هستند جايز نيست، به دنبال آن به منظور تحريک احساسات اهل سنت و ايجاد نفاق بر عليه شيعه، تبليغات زهرآگيني تحت عنوان گسترش تشيع در جهان به راه انداختند. و هم چنين اخيراً وهابي هاي عربستان 10 ميليون جلد کتاب عليه شيعه چاپ و در ميان حجاج پخش کرده اند. و اين روش همه ساله تکرار مي شود. و خطباي آنان از سم پاشي و تبليغات عليه شيعه در اين مراسم، دريغ نمي نمايند. [7]از آن جا که عالمان و دانشمندان، مسئول پاسداري از مرز هاي ديني و جلوگيري از هر نوع ظهور بدعت بوده و بر آنان واجب است پيوسته مراقب سخنان گويندگان و نويسندگان منحرف و گمراه باشند، تا با بيانات به ظاهر فريبنده و زيبا، انديشه هاي مسموم را در لعاب شيرين به خورد مردم ندهند. علما و دانشمندان شيعه به منظور افشاي ماهيت مذهب وهابيت و آشکار ساختن، انحراف، بدعت و گمراهي آنها کتاب هايي، از بدو پيدايش آنان تاکنون به رشته تحرير در آورده اند، که ذيلاً به برخي از آن ها اشاره مي شود:
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ منهج الرشاد لمن اراد السّداد، تأليف شيخ جعفر کاشف الغطاء.
2ـ الآيات البينات في قمع البدع و الضلال، تأليف شيخ محمد حسين آل کاشف الغطاء.
3ـ کشف الارتياب عن اتباع محمد بن عبد الوهاب، تأليف سيد محسن عاملي.
4ـ الاصول الاربعه في ترديد الوهابيه، تأليف حکيم معراج الدين.
5ـ خدا در آئين وهابيت، تأليف سيد محمود عظيمي.
6ـ وهابيت مباني فکر و کارنامه عملي، تاليف جعفر سبحاني.
7ـ شيعه پاسخ مي گويد، تاليف ناصر مکارم شيرازي.
8ـ برائة الشيعه من مفتريات الوهابيه، محمد احمد حامد سوداني.
9ـ البراهين الجليّه في دفع شبهات الوهابيه و دفع تشکيکاتهم، تاليف محمد حسن آغا مير قزويني.
10ـ ثامن شوال،تاليف سيد عبد الرزاق موسوي مقرّم.
11ـ وهابيان، تاليف علي اصغر فقيهي.
12ـ تحليل نو بر عقائد وهابيان، تاليف محمد حسن ابراهيمي.
13ـ الرد علي الوهابيه، تاليف شيخ مهدي اصفهاني.
14ـ کشف النقاب عن عقايد ابن عبد الوهاب، سيد علي نقي نقوي لکنهوي.
15ـ نقد و تحليلي پيرامون وهابي گري، تاليف دکتر همايون همتي.
16ـ الرد علي فتاوي الوهابيين، تاليف سيد حسن صدر کاظمي.
17ـ کفر الوهابيه، تاليف شيخ محمد علي قمي کربلائي حائري.
18ـ الرد علي الوهابيه، تاليف شيخ محمد علي اردبادي بن ابي القاسم نجفي.
پي نوشت ها:
[1] . سبحاني، جعفر، وهابيت مباني فکري و کارنامه عملي، موسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ، 1380، به نقل از کتاب زعماء الاصلاح، تاليف، مصري، احمد امين.
[2] . بقره / 11.
[3] . مکارم شيرازي، ناصر، وهابيت بر سر دو راهي، مدرسه الامام علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ، 1384، ص 15.
[4] . مکارم شيرازي، ناصر، شيعه پاسخ مي گويد، مدرسه الامام علي بين ابي طالب ـ عليه السلام ـ، 1383، ص 102.
[5] . مکارم شيرازي، ناصر، وهابيت بر سر دو راهي، پيشين، ص 34.
[6] . سبحاني، جعفر، وهابيت مباني فکري و کارنامه عملي، موسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ، 1380، ص 41.
[7] . مکارم شيرازي، ناصر، شيعه پاسخ مي گويد، پيشين، ص 12.