خانه » همه » مذهبی » نقد و بررسی نظریه علمای ابرار از دیدگاه قرآن و احادیث (2)

نقد و بررسی نظریه علمای ابرار از دیدگاه قرآن و احادیث (2)

نقد و بررسی نظریه علمای ابرار از دیدگاه قرآن و احادیث (2)

در این قسمت به نقد نظریه ی علمای ابرار در سه موضع اصلی نص الهی، عصمت امام و علم امام می پردازیم.

sa4327 - نقد و بررسی نظریه علمای ابرار از دیدگاه قرآن و احادیث (2)

SA4327 - نقد و بررسی نظریه علمای ابرار از دیدگاه قرآن و احادیث (2)
 

نویسندگان:
دکتر مرتضی حسینی (1)

ثمینه فولادگر (2)

 

* نقد نظریه ی علمای ابرار از دیدگاه احادیث

در این قسمت به نقد نظریه ی علمای ابرار در سه موضع اصلی نص الهی، عصمت امام و علم امام می پردازیم. لازم به ذکر است که نقل احادیث صرفاً از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (ع) و از دو کتاب موسوعه علی ابن ابیطالب و نهج البلاغه انتخاب شده است.

* احادیث پیامبر

احادیث الوصایه:

1- رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): یا علی، أنی سألت ربی أن یوالی بینی و بینک ففعل و سألت ربی أن یواخی و بینک ففعل، و سألت ربی أن یجعلک وصیی ففعل
(موسوعه، ج109:2). ای علی، همانا از پروردگارم خواستم که بین من و تو دوستی و همراهی برقرار کند، تو را برادر من قرار دهد و تو را وصی من کند، پس خواست مرا اجابت نمود.
2- عنه (ص): والذی بعثنی بالحق نبیا ما بعث الله نبیا أکرم علیه منی، ولا وصیا اکرم علیه من وصیی علی (موسوعه، ج115:2). سوگند به کسی که مرا به درستی به نبوت مبعوث کرد، نبی بلند مرتبه تر از من مبعوث نکرد و وصی بلندمرتبه تر از وصی من، علی قرار نداد.
3- عنه (ص): یا علی أنت وصیی، أوصیت إلیک بامر ربی و أنت خلیفتی، إستخلفتک بأمر ربی. (موسوعه،ج 139:2). ای علی، به امر پروردگار تو را وصی خود قرار دادم و به امر پروردگار تو را خلیفه خود قرار دادم.

احادیث العصمه:

الف- عصمت در رهبری و امور سیاسی:

1- عنه (ص): علی أمیر البررة، و قاتل الفجرة، منصور من نصره، مخذول من خذله، ألاوأن الحق معه، ألا و أن الحق مع من یتبعه، ألا فمیلوا معه (موسوعه، ج 2: 240). علی امیر پرهیزکاران و از بین برنده ی پلیدکاران است. هر که او را یاری کند یاری شود و هر که او را خوار بدارد خوار می شود. آگاه باشید که حق با علی و پیروان علی است و همواره علی را همراهی کنید.
2- عنه (صلی الله علیه و آله): یا علی أنت مبین لامتی ماختلفوا فیه من بعدی (موسوعه، ج2: 243). یا علی تو مبین امت من در اختلافاتی هستی که پس از من روی می دهد.
3- عنه (صلی الله علیه و آله): هذا أخی و وصیی و وارثی و القائم فیکن و فی الامة من بعدی فأطعه فیما یأمرکن به، و لا تعصینه فتحتکن لمعصیة. (موسوعه، ج2: 132)
این علی (علیه السلام) برادر و جانشین و وارث من و نماینده من در میان شما زنان و مردان امت من، بعد از من است. پس در آنچه شما را امر می کند او را اطاعت کنید و از او نافرمانی نکنید که به خاطر نافرمانی هلاک می گردید.
4- عنه (صلی الله علیه و آله) أیها الناس، …. علی نفسی و أخی و أطیعوا علیا فأنه مطهر معصوم، و لایشقی (موسوعه، ج2: 244). ای مردم علی جان من و برادر من است. علی را اطاعت کنید که او پاک و معصوم است و هرگز راه شقاوت را نپیموده است.

ب- عصمت در علوم و معارف:

1- عنه (صلی الله علیه و آله): علی مع القرآن و القرآن معه، لایفترقان حتی یردا علی الحوض (موسوعه، ج2: 235). علی با قرآن است و قرآن با علی. این دو از هم جدا نمی شوند تا بر حوض کوثر بر من وارد شوند.
2- عنه (صلی الله علیه و آله): أن علیا مع القرآن و الحق، حیثما دار دار (موسوعه، ج2: 236) علی با قرآن و با حق است به هر طرف که حق بگردد او هم می گردد.
3- عنه (صلی الله علیه و آله): هذا اول من آمن بی، و اول من صدّقنی و هو صدیق الأکبر و هو الفاروق الأکبر الذی یفرق بین الحق و الباطل (موسوعه، ج2: 243). او اول کسی است که به من ایمان آورد و مرا تصدیق کرد. او بزرگ ترین راستگو و بزرگ ترین تمییز دهنده ای است که حق را از باطل تمیز می دهد.
4- عنه (صلی الله علیه و آله): أنا و علی و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین مطهرون معصومون (موسوعه، ج2: 244). من و علی و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین پاک و معصوم هستیم.
5- أنی تارک فیکم الثقیلن ما أن تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدی، أحدهما أعظم من الآخر، کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الأرض و عترتی أهل بیتی، و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض (موسوعه، ج2: 249). همانا برای شما دو چیز گرانبها باقی می گذارم که اگر به آن متمسک شوید بعد از من گمراه نمی شوید، یکی از آن دو برتر از دیگری است. کتاب خدا که همانند ریسمانی از آسمان به سوی زمین است و اهل بیت و عترت من. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا بر حوض کوثر نزد من بازآیند.
توضیح: حدیث ثقلین و احادیثی که مضمون آن ها به همراهی علی (علیه السلام) با حق و قرآن اشاره دارد از جمله احادیثی است که عقلاً و عملاً نشان دهنده ی عصمت اهل بیت و حضرت علی (علیه السلام) است. چرا که اگر «اینان معصوم نبودند و احتمال خطا وجود داشت چگونه می توانستند معادل قرآن کریم باشند؟ چگونه همه ی جوامع بشری الی یوم القیامه مأمورند حرف کسی را که محتمل خطاست بپذیرند … بنابراین از همین معادله ی قرآن و عترت به خوبی برمی آید که ایشان معصومند و این عصمت را هم جز ذات مقدس پروردگار کسی نمی داند» (جوادی آملی، 3:1388).

احادیث العلم:

علم به معارف دینی و روحانی:

1- رسول الله (ص): القرآن إمام هاد، و له قائد یهدی به و یدعو إلیه بالحکمة و الموعظة الحسنة، و هو علی بن ابیطالب و هو ولی الأمر بعدی، و وارث علمی و حکمتی و سرّی و علا نیتی و ما ورثه النبیون قبلی و أنا وارث و مورث. فلا تکذبکم أنفسکم (موسوعه، ج2، ص 134). قرآن پیشوایی است که هدایت می کند و برای آن راهبری است که به سویش هدایت کند با حکمت و سخن زیبا به سوی او دعوت نماید و او علی بن ابیطالب است او ولی امر بعد از من است. او وارث علم و حکمت و نهان و آشکار من و وارث پیامبران قبل از من است. من هم وارث پیامبران گذشته و ارث گذارتر برای جانشینان خود هستم. پس خودتان را تکذیب نکنید.
2- عنه (ص): یاعلی، أنت وصیی و وارثی، قد أعطاک الله علمی و فهمی (موسوعه، ج134:2). یا علی تو وصی و وارث من هستی. خداوند علم و فهم مرا به تو اعطا کرده است.
3- عنه (ص): أنا مدینة العلم و علی بابها، فمن أراد العلم فلیأت الباب، (موسوعه، ج25:10). من شهر علم و علی باب آن است پس هر که خواهان علم است باید از باب آن وارد شود.

علم به امور رهبری و سیاسی:

1- عنه (صلی الله علیه و آله): معاشر الناس، من سره أن یتوالی ولایة الله فلیقتد بعلی ابن ابیطالب، فإنه خزانة علمی، (موسوعه، ج 29:10). ای مردم، هر که می خواهد ولایت خداوند را به دست آورد باید به علی ابن ابیطالب اقتدا کند. همانا او خزانه ی علم من است.
2- عنه (ص): معاشر الناس، هذا علی أخی و وصیی و واعی علمی و خلیفتی فی امتی علی من آمن بی ألا إن تنزیل القرآن و تأویله و تفسیره بعدی علیه (موسوعه، ج 51:10) ای مردم، این علی برادر من، وصی من، دارنده علم من و خلیفه من در میان امت من است که به من ایمان آورده اند. آگاه باشید که همانا تنزیل قرآن و تأویل و تفسیر آن بعد از من بر عهده علی است.

احادیث حضرت علی (علیه السلام)

در معنای نص الهی

1- ( و إنما الائمة قوام الله علی خلقه و عرفاوه علی عباده و لا یدخل الجنة إلا من عرفهم و عرفهم و لا یدخل النار إلا من أنکرهم و أنکروه.) (خطبه ی 152 نهج البلاغه، بخش 6)
همانا امامان دین از طرف خداوند تدبیرکنندگان امور مردم و کارگزاران آگاه بندگانند کسی به بهشت نمی رود جز آن که آنان را شناخته و آنان او را بشناسند و کسی در جهنم سرنگون نمی شود جز آن که منکر آنان باشد و امامان دین هم وی را نپذیرند.
2- علی (علیه السلام): ( إن الله تبارک اسمه… شد بی أزر رسوله، و أکرمنی بنصره و شرفنی بعلمه و حبانی بأحکامه و اختصنی بوصیته و اصطفانی بخلافته فی امته) (موسوعه، ج 140:2). همانا خداوند تبارک و تعالی کمر رسولش را بواسطه من محکم گردانید و مرا با یاری دادن به او گرامی داشت و با علمش مرا شرافت بخشید و احکام او را به من ارزانی کرد و مرا به وصی بودن او اختصاص داد و به خلافت امتش برگزید.

در معنای عصمت:

1- فإنا صنایع ربنا و الناس بعد صنائع لنا. (نامه 28، بخش 12) همانا ما دست پرورده و ساخته ی پروردگار خویشیم و مردم تربیت شدگان و پرورده های مایند.
2- فأین تذهبون و أنی توفکون؟ و الأعلام قائمة و الآیات واضحة و المنار منصوبة، فأین یتاه بکم و کیف تعمهون و بینکم عترة نبیکم و هم أزمة الحق و أعلام الدین و ألسنة الصدق، فأنزلوهم بأحسن منازل القرآن. (خطبه 87 نهج البلاغه، بخش 14) ای مردم به کجا می روید؟ چرا از حق منحرف می شوید؟ پرچم های حق برافراشته و نشانه های آن آشکار است. چرا سرگردانید در حالی که عترت پیامبر در میان شماست. آن ها زمامداران حق و یقینند. پیشوایان دین و زبان های راستی و راستگویانند. پس باید در بهترین منازل قرآن، جایشان دهید.

عصمت در رهبری و امور سیاسی:

1- ( انظروا أهل بیت نبیکم فالزاموا سمتهم واتبعوا أثرهم، فلن یخرجوکم من هدی و لن یعیدوکم فی ردی، فإن لبدوا فالبدوا و إن نهضوا فانهضوا و لا تسبقوهم فتضلوا و لا تتأخروا عنهم فتهلکوا.) (خطبه 97 نهج البلاغه، بخش 13) ای مردم به اهل بیت پیامبرتان بنگرید و راه رسم ایشان را در پیش گیرید و قدم در جای قدم ایشان بگذارید. ایشان شما را از راه هدایت بیرون نمی کنند و به راه هلاکت برنمی گردانند. پس اگر سکوت کرده، نشستند شما هم بنشینید و اگر قیام کردند، شما هم قیام کنید. از آن ها پیشی نگیرید که گمراه می شوید و از آن ها عقب نمانید که هلاک می شوید.
2- (هم موضع سره ولجأ آمره و عیبة علمه و موئل حکمه و کهوف کتبه، بهم أقام انحناء ظهره و أذهب ارتعاد فرائضه… لایقاس بآل محمد صلوات الله علیه من هذه الامة أحد و لایسوی بهم من جرت نعمتهم علیه أبدا. هم أساس الدین و عماد الیقین. إلیهم یفیء الغالی و بهم یلحق التالی و لهم خصائص حق الولایة و فیهم الوصیة و الوارثة)
(خطبه 2 نهج البلاغه، بخش 13-11). عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله) جایگاه اسرار خداوندی و پناهگاه فرمان الهی و مخزن علم خدا و مرجع احکام اسلامی و نگهبان کتاب های آسمانی و کوه های همیشه استوار دین خدایند. خدا به وسیله ی اهل بیت، پشت خمیده ی دین را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از میان برداشت. کسی را با خاندان رسالت نمی شود مقایسه کرد و آنان که پرورده ی نعمت هدایت اهل بیت پیامبرند با آنان برابر نخواهند بود.

عترت پیامبر اساس دین و ستون های استوار یقین می باشند. شتاب کننده باید به آنان باز گردد و عقب مانده باید به آنان بپیوندد زیرا ویژگی حق ولایت به آن ها اختصاص دارد و وصیت پیامبر نسبت به خلافت مسلمین و میراث رسالت به آنها تعلق دارد.

درمعنای علم:

1- ( نحن شجرة النبوة الرسالة و مختلف الملائکة و معادن العلم و ینابیع الحکم). (خطبه 109 نهج البلاغه، بخش 38) ما از درخت سبز رسالتیم و از جایگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستیم. ما معدن های دانش و چشمه سارهای حکمت الهی هستیم.
2- ( نحن الشعار و الأصحاب و الخزنة و و الأبواب و لاتوتی البیوت إلا من أبوابها. فمن أتاها من غیر أبوابها سمی سارقا. فیهم کرائم القرآن و هم کنوز الرحمن. إن نطقوا صدقوا إن صمتوا لم یسبقوا.) (خطبه 154 نهج البلاغه، بخش 3) ما اهل بیت پیامبر، چونان پیراهن تن او، و یاران راستین او خزانه داران علوم و معارف وحی، و درهای ورود به آن معارف، می باشیم که جز از در، هیچ کس به خانه ها وارد نشود و هر کس از غیر در وارد شود، دزد نامیده می شود، ای مردم، آیات کریم قرآن درباره ی ما اهل بیت نازل شد. آنان گنجینه های علوم خداوند رحمانند. اگر سخن گویند، راست گویند و اگر سکوت کنند، برآنان پیشی نجویید.
3- (ذلک القرآن فاستنطقوه و لن ینطق و لکن اخبرکم عنه، ألا إن فیه علم ما یأتی و الحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم) (موصوعه، ج 54:10). این قرآن است پس به حرف آوریدش اما هرگز نمی توانید ولکن من از آن به شما خبر می دهم. بدانید که در قرآن علم به آینده و اخبار گذشته و دواء دردهای شما و نظم در امورتان موجود است.

* وسعت و گستردگی علم

1- (فاسألونی قبل أن تفقدونی فوالذی بیده لاتسألونی عن شیی فیما بینکم و بین الساعة و لا عن فئة تهدی مئة و تضل مئة الا أنبأتکم بناعقها و قائدها سائقها و مناخ رکابها محط رحالها و من یقتل من أهلها قتلا و من یموت منهم موتا). (خطبه 93 نهج البلاغه، بخش 2) از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید. خدایی که جانم در دست اوست، نمی پرسید از چیزی که میان شما تا روز قیامت می گذرد و نه از گروهی که صد نفر را هدایت یا گمراه سازد، جز آن که شما را آگاه می سازم و پاسخ می دهم و از آن که مردم را بدان می خواند و آن که رهبریشان می کند و آن که آنان را می میراند، و آن جا که فرود می آیند و آن جا که بارگشایند و آن که از آن ها کشته شود و آن که بمیرد، خبر می دهم.
2- (و الله لو شئت أن أخبر کل رجل منکم بمخرجه و مولجه و جمیع شأنه لفعلت و لکن أخاف أن تکفروا فی برسول الله صلوات الله علیه و آله ألا و إنی مفضیه إلی الخاصة ممن ذلک منه و الذی بعثه بالحق واصطفاه علی الخلق، ما أنطق إلا صادقا و قد عهد إلی بذلک کله و بمهلک من یهلک و منجی من ینجو و مال هذا الأمر و ما أبقی شیئا یمر علی رأسی إلا أفرغه فی أذنی و أفضی به إلی.) (خطبه 175 نهج البلاغه، بخش 3) سوگند به خدا، اگر بخواهم می توانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش و از تمام شئون زندگی آگاه سازم اما از آن می ترسم که با این گونه خبرها نسبت به رسول خدا کافر شوید. آگاه باشید که من این اسرار گرانبها را به یاران رازدار و مورد اطمینان خود می سپارم. سوگند به خدایی که محمد صلوات الله علیه و آله را به حق برانگیخت و او را برگزید، جز به راستی سخن نگویم. پیامبر اسلام همه اطاعت را به من سپرده است و از محل هلاکت آن کس که هلاک می شود و جای نجات کسی که نجات می یابد و پایان این حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاهانده، هیچ حادثه ای بر من نگذشت، جز آن که در گوشم نجوا کرد و مرا مطلع ساخت.
3- (سلونی عن طرق السماء. فانی أعلم بها من طرق الارض. سلونی قبل أن تفقدونی، فإن بین جنبی علوما کثیرة کالبحار الزواخر) (موصوعه، ج 308:10).
از راههای آسمان مرا بپرسید که من آنها را بهتر از راههای زمین می شناسم. بپرسید قبل از آنکه مرا نیابید. همانا بین دو پهلوی من علوم فراوانی همانند دریاهای خروشان وجود دارد.

* عالم به امور رهبری و سیاسی

1- علی (علیه السلام): (فی بیوتنا نزل القرآن و نحن معدن العلم و الفقه و الدین و السنة و الفرایض و نحن أعلم بأمور الخلق منکم و لاتتبعوا الهوی فیکون نصیبکم الاخس)(موصوعه، ج44:3). در منازل ما قرآن نازل شد و معدن علم و فقه و دین سنت و فرائض ما هستیم. ما از امور خلق نسبت به شما آگاهتریم، پس از هوای نفس پیروی نکنید که بهره پست تر نصیب شما خواهد شد.
2- علی (علیه السلام): (یا معشر المهاجرین الله الله لا تخرجوا سلطان محمد عن داره و بیته الی بیوتکم و دورکم و لا تدفعوا أهله عن مقامه فی الناس و حقه، فوالله یا معشر المهاجرین لنحن اهل البیت أحق بهذا لامر منکم. أما منا القارئ لکتاب الله؟ الفقیه فی دین الله؟ العالم بسنة الله؟ … المضطلع بأمر الرعیة و الله إنه لفینا…) (موسوعه، ج46:3).
ای گروه مهاجرین، شما را به خدا سلطنت محمد را از خانه و خاندانش به خاندان و خانه خودتان خارج نکنید و اهل او را از مقام و حقش در میان مردم دور ننمایید. به خدا قسم ای گروه مهاجرین، ما اهل بیت از شما در این امر (جانشینی پیامبر) شایسته تریم. آیا قاری کتاب خدا، فقیه در دین خدا و عالم به سنت خدا و استوار در امر هدایت مردم در بین ما نیست؟ به خدا قسم که در بین ماست.

* نتیجه گیری

دقت در آیات قرآن و روایات پیامبر (صلوات الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام)، نشان می دهد با وجودیکه پیروان نظریه علمای ابرار، عقاید خود را مطابق با آیات قرآن و روایات اهل بیت و سیره ی پیامبر می دانند، این نظریه به درستی قابل نقد است. چناچه ملاحظه شد، خداوند متعال در قرآن کریم، صفات علم و عصمت را علاوه بر پیامبران خود به افراد دیگری هم نسبت داده و البته آنان را برگزیدگان خود نیز می نامد. هم چنین برگزیدگان خود را دارای علم غیب موهبتی دانسته و از هر گونه خطا و اشتباه مبرا می داند. کتب سیره و احادیث نیز به تبعیت از آیات قرآن به ذکر این جایگاه عظیم خدادای با استفاده از سخنان پیامبر اعظم و ائمه پرداخته اند. بدین ترتیب، اگر « نظریه علمای ابرار» را، نظریه ای درون مکتبی محسوب کرده و آن را داخل در مکتب تشیع فرض نماییم، نشان دادن نقاط ضعف آن از طریق آیات و روایات میسر می باشد. در غیر این صورت نیز با استفاده از استدلالات متعدد کلامی و فلسفی می توان اشکالات آن را آشکار کرد.

پی‌نوشت‌ها:

* عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان
** کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان

* منابع:
امام علی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نشرالهادی، تهران 1379
خواجه نصیرالدین طوسی، تجرید الاعتقاد، انتشارات مکتب الاعلام اسلامی، تهران 1407 ق
ذوقی، سید محمد، ناتمامی دیدگاه دکتر مدرسی طباطبایی درباره ی ابن قبه و نوبختیان، سایت پاسخگو، واحد پاسخ به سوالات دینی 1388
ری شهری، محمد، موسوعه امام علی ابن ابیطالب، دارالحدیث، قم 1421 ق.
شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، مکتبه الصدوق، تهران 1392 ق
شیخ مفید، اوائل المقالات، تبریز 1371
طباطبایی، محمد حسین، مقاله ای درباره ی علم امام، انتشارات تشیع، قم 1354
طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسلامی، قم 1384
علم الهدی، سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ترجمه امیر سلمانی رحیمی، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1377 مدرسی طباطبائی، سید حسین، مکتب در فرایند تکامل، ترجمه هاشم ایزد پناه، انتشارات کویر، تهران 1386
فصلنامه قرآنی کوثر شماره 39

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد